كلمات كليدي : اتيوپي، حبشه، شريعت، ابيوني ها، مونوفيزيت، ختنه، تعدد زوجات، اپوكريفا، شنبه، تابوت عهد، اسكندريه، قبطي، آتاناسيوس، پولس
نویسنده : محمد ضياء توحيدي
عموم کلیساهای مسیحی، در مورد اینکه عمل به شریعت حضرت موسی، لازم نیست با یکدیگر اتفاق نظر دارند. از نگاه آنان، شریعت مربوط به دوران پیش از حضرت مسیح بوده است و عمل کردن به شریعت برای مسیحیان، ضرورتی ندارد.
مسیحیان با استناد به بخشهایی از عهد جدید، از جمله رسالات پولس و کتاب اعمال رسولان (نوشته لوقا، شاگرد پولس)، بر این باورند که عمل کردن به شریعت پس از مصلوب شدن حضرت مسیح، برای آنان لزومی ندارد چرا که پولس چنین تعلیم داده است: «لکن الحال بدون شریعت، عدالت خدا ظاهر شده است»[1] و حتی در جای دیگر، انجام دستورات و قوانین شریعت را در تضاد با ایمان مسیحی دانسته است: «اینک من پولس به شما می گویم که اگر مختون شوید، مسیح برای شما هیچ نفعی ندارد».[2]
بر همین اساس، مسیحیان در طول تاریخ، هرگز خویشتن را موظف به انجام دستورات شریعت نمیدانستهاند.
با این حال، تاریخ گواه آن است که برخی از مسیحیان اولیه که ما امروزه آنان را به نام ابیونیها میشناسیم، در این مسأله با پولس مخالف بودهاند. آنها هرگز تعالیم پولس را نپذیرفته بودند و همانند حضرت عیسی و شاگردانش بر انجام شریعت موسوی، تأکید میورزیدند.[3]
این خط فکری، بعدها (البته با برخی تفاوتها) در کلیسای ارتدوکس اتیوپی دنبال گردید و پیروان این کلیسا نیز همان روش مسیحیان عصر حضرت عیسی را دنبال کردند. در این مجال، به اختصار به تاریخ پیدایش کلیسای اتیوپی و همچنین ویژگیهای عقیدتی و عملی آنان خواهیم پرداخت.
مسیحی شدن مردم اتیوپی (حبشه) و پیدایش کلیسای ملی در این کشور
در کتاب اعمال رسولان[4] میتوان اولین گرایش اهالی اتیوپی، به مسیحیت را یافت. در این کتاب، داستان تعمید یکی از مردم اتیوپی توسط فیلیپ حواری ذکر شده است که به نظر میرسد نقطه آغاز پیدایش مسیحیت در میان مردم این سامان بوده است.[5]
گسترش و توسعه مسیحیت در میان مردم اتیوپی، برای اولین بار در قرن چهارم میلادی صورت پذیرفت. در این زمان دو برادر از اهالی شهر صور[6] به نامهای قدیس فرومنتیوس[7] و آیدسیوس[8] به این منطقه وارد شده و به تبلیغ آیین مسیحیت پرداختند.
آنها موفق گردیدند تا نظر مساعد ازانا[9] پادشاه آکسوم (پادشاهی قدرتمندی در شمال اتیوپی) را جلب کنند و بدین وسیله اجازه تبشیر دین مسیحیت را در این منطقه دریافت کنند.[10]
فعالیتهای این دو برادر موفقیت آمیز بود و در نیمه همین قرن، کلیسای ملی اتیوپی تأسیس گردید.[11]
در پی این موفقیتها، فرومنتیوس توسط آتاناسیوس پاتریارک وقت اسکندریه، به عنوان اولین اسقف این کشور تقدیس و دستگذاری گردید.[12]
در ادامه و در پایان قرن پنجم میلادی، نه تن از راهبان کشور سوریه (که احتمالا مونوفیزیت[13] بودهاند)، رهبانیت را در این منطقه گسترش داده و اقدام به ترجمه کتاب مقدس به زبان گییز[14] کردند.[15]
تنها پس از گذشت سه قرن از تأسیس این کلیسا و در پی فعالیت مونوفیزیتها، آنها به کلیسای اسکندریه پیوسته و دیدگاه این کلیسا را در امور اعتقادی پذیرا شدند.[16]
آنها همگام با کلیسای قبطی مصر، آموزه مطرح شده از سوی شورای کالسدون (451.م) که میگفت مسیح دارای یک شخصیت و دو طبیعت است را رد کرده و اعتقاد مونوفیزیتها را پذیرفتند. بر اساس اعتقاد مونوفیزیتها، مسیح تنها دارای طبیعت خدایی بوده است و بنابر این وجود سرشت و طبیعت انسانی در حضرت عیسی از سوی آنها مردود اعلام گردید.[17]
در قرن هفتم میلادی و پس از به تسخیر در آمدن اتیوپی توسط مسلمانان، ارتباط مسیحیان این منطقه با دیگر همسایگان مسیحی تا مدتها قطع گردید. احتمالا همین مسأله زمینه را برای تغییر و دگرگونی اعتقادی آنها فراهم کرد و آنها به مرور، تلفیقی از عقاید مختلف را در زمینه امور ایمانی پذیرا گردیدند.[18]
بعدها ارتباط کلیسای اتیوپی با دیگر مسیحیان، از طریق دیر راهبان اتیپوپیایی در اورشلیم، برقرار گشته و حفظ گردید.
در ابتدای قرن دوازدهم میلادی، پاتریارک اسکندریه که همچنان رهبر دینی مسیحیان اتیوپی شمرده میشد، راهبی از قبطیهای مصر را به منصب "ابونا"[19] در کلیسای اتیوپی منصوب کرد. البته این انتصاب چندان خوشایند مسیحیان این منطقه نبود و زمینه را برای رقابت و چشم و هم چشمی میان رهبانیت قدرتمند اتیوپی و ابونای جدید، به وجود آورد.[20]
مسیحیان این سامان، به مرور زمان به فکر کسب استقلال خویش افتادند اما کلیسای قبطی مصر با شدت با این مسأله مبارزه میکرد و با تمام قوا سعی بر نگه داشتن این کلیسا تحت سیطره خویش داشت.
نهایتا مقاومت کلیسای قبطی در زمان باسیل[21] که یک ابونای محلی اتیوپی بود با شکست مواجه گردید و در سال 1959 کلیسای پاتریارکی مستقل و خودگردان اتیوپی تأسیس گردید.[22]
کلیسای ملی اتیوپی در عصر حاضر
آمارها نشان از آن دارد که این کلیسا در پایان قرن بیستم میلادی، دارای حدود بیست میلیون پیرو بوده است و از این نظر، مسیحیت مهمترین دین این کشور محسوب میشود. البته اسلام و برخی از دیگر ادیان نیز در این کشور دارای جایگاهی یکسان با مسیحیت هستند و جزء ادیان رسمی این کشور محسوب میشوند.
از ویژگیهای مسیحیت اتیوپی، رواج و شیوع رهبانیت در این کلیسا است. در این کشور هر منطقهای دارای مدرسه کلیسایی خاص خود است. این مدارس از منظر فرهنگی تا پیش از سال 1900 میلادی نقشی بسیار مهم را در عرصه فرهنگی ایفا میکردهاند چرا که تا این زمان، این مدارس یگانه اماکن فرهنگی این کشور بودهاند. امروزه مدارس مهم الهیاتی مسیحیان این کشور در آدیس آبابا و هارر[23] قرار دارد.
ناگفته نماند که این کلیسای افزون بر اتیوپی، در کشورهای اریتره، جامائیکا و گاینا[24] نیز دارای پیروانی است.[25]
مقامات روحانی
در این کلیسا دو مقام روحانی وجود دارند که عبارتند از کشیش و دیکون[26]. دو مقام روحانی فوق، عهده دار انجام امور دینی هستند. همچنین در این کلیسا منصب دیگری به نام "دبترا"[27] نیز وجود دارد که البته در ردیف مقامات روحانی به شمار نمیآید. دبتراها عهدهدار نواختن موسیقی و اجرای حرکات موزون و رقصهای مذهبی هستند که از جمله آیینهای و مراسم دینی کلیسایی به شمار میآید. این منصب همچنین عهده دار طالع بینی، کتابت (منشی گری) و اموری از این قبیل است.[28]
کتاب مقدس و زبان عبادی
پیروان این کلیسا کتاب مقدس را به عنوان مرجع ایمانی خویش پذیرفتهاند. آنان برای کتابهای عهد عتیق اهمیت ویژهای قائلند و کتابهای اپوکریفایی عهد قدیم را نیز معتبر شمرده و آنها را به عنوان بخشی از کتاب مقدس خویش قرار دادهاند. [29]
از جمله کتابهای اپوکریفایی مورد قبول این کلیسا، کتاب اینوخ[30] است که آن را تنها در کتاب مقدس کلیسای اتیوپی، میتوان یافت و سایر فرقههای ارتدوکس، آن را نپذیرفتهاند.[31]
کتاب مقدس آنان (و همچنین کتابهای دعا) تا قرن نوزدهم، به زبان گییز که زبان رسمی دینی در این کلیسا بود نگاشته شده بود اما از این زمان به بعد، این کتابها به زبان آماریک[32] که زبان متداول و جدید کشور اتیوپی است ترجمه گریدند.[33]
آیینهای کلیسایی
کلیسای ارتدوکس اتیوپی عید تیمکت[34] (اپیفانی[35] یا تجلی عیسی، روزی که به اعتقاد مسیحیان، سه مجوس از مشرقزمین به زیارت عیسای کودک شتافتند) را در روز 19 ژانویه برگزار میکنند و آن را به عنوان یکی از بزرگترین اعیاد، گرامی میدارند.[36]
آنها این روز را به عنوان روز تعمید و تقدیس حضرت عیسی بر پا میدارند. احترام و تکریم تابوت عهد نیز که در میان پیروان این کلیسا از جایگاه خاصی برخوردار است در همین روز انجام میپذیرد.
در این کشور هر کلیسایی دارای یک تابوت است که آن را نمادی از تابوت عهد میدانند؛ تابوتی که به اعتقاد آنان در دست آنها و در آکسوم[37] در کلیسای "مریم مقدس صهیون"[38] واقع است.[39]
ویژگیهای اعتقادی و عملی پیروان این کلیسا
مسیحیان کلیسای اتیوپی ارتباطی وثیق با خصایص و ویژگیهای یهودیت دارند و همین نکته، نقطه تمایز آنها با کلیساهای قبطی است. آنها شخصیتهای عهد عتیق را تکریم کرده و در زمره مقدسان بر میشمارند (در حالی که در دیگر کلیساهای مسیحی، قدیس عنوانی است که تنها در مورد برخی از بزرگان مسیحیت به کار میرود) و بسیاری از قوانین مربوط به طهارت و خوراکیها در عهد عتیق را مراعات میکنند.[40]
آنان همانند یهودیان معتقد به حرمت کار کردن در روز شنبه هستند و این روز را (به همراه روز یکشنبه) مقدس میشمارند. استنکاف از خوردن و روزههای سخت و طاقتفرسا نیز در این کلیسا معمول است.[41]
آنها همچنین ختنه پسران را که یک سنت یهودی بوده حفظ کردهاند و کودکانشان را قبل از تعمید ختنه میکنند. در مورد تعدد زوجات نیز آنها همان دیدگاه عهد عتیق را اخذ کرده و آن را جایز میشمارند.[42]