نویسنده: علیرضا سزاوار
گذشت و بخشش میتواند نخستین قدم در کنترل و مدیریت خشم و عصبانیت باشد و بیشتر اوقات قوی ترین تکنیک برای بازیابی کنترل بر زندگی است.
بخشش به معنای چشم پوشی از اتفاقی که برای شما افتاده، نیست. بلکه بدین معناست که شما به نوعی نمی گذارید کنترل شما به دست خشم و هیجان منفی بیفتد.
از سوی دیگر بخشش به معنای ضعف شما نیست. این که سرچشمه زندگی را به دست بگیرید و اجازه ندهید که «گذشته» کنترل شما را به دست بگیرد، نشان کاملی از قدرت است. دیگر این که بخشش به این معنا نیست که شما در همان سطحی هستید که شما را آزرده خاطر کرده است.
بخشش و اطمینان به یک معنا نیست. زمانی که فردی موجب آزار شما میشود، شاید مدت زمانی لازم باشد که دوباره شما به سطح قبلی اطمینان دست یابید.
در واقع اگر به فردی خسارت وارد آید، آسیب و صدمه حادث شده است. قصد نداریم چیز اشتباهی را صحیح نشان دهیم بلکه نمی خواهیم به وسیله حوادث و رخدادها کنترل شویم. بخشش یعنی گذشته را رها کردن تا بدین ترتیب بتوانیم به دنبال زندگی خود برویم.
بخشش جزئی از زندگی است
کینه بخشی از طبیعت انسان است اما این حالت نه تنها سلامت روان، بلکه سلامت جسمی را نیز تحت تاثیر قرار میدهد. «ادگار گابریلو»، روانشناس مرکز درمانی فیلادلفیا، معتقد است که بخشش جایگزین بسیار مناسبی برای خشم و انتقام است او میگوید: خودخواهانه ترین کار برای خودتان، بخشیدن دیگران است. نتایج تحقیقات حاکی از آن است که بخشش حداقل میتواند از 2 طریق تاثیرات مطلوبی به جای بگذارد. یکی کاهش استرس ناشی از نبخشیدن (کینه توزی) است که آمیزه ای از ترشرویی، عبوسی، خشم، خصومت، نفرت و ترس را ایجاد میکند. این حالات تاثیرات فیزیولوژیک خاصی مانند بالابردن فشار خون و اختلالاتی همچون بیماری های قلبی- عروقی، اختلال در سیستم ایمنی بدن و احتمالااختلال در کارکردهای سیستم عصبی و حافظه را از خود بر جای میگذارد.
در واقع هرگاه کینه را به دل خود راه بدهید خود را در معرض یک مسئله حاد جسمی قرار داده اید. براساس تحقیقات انجام شده، معلوم شده افرادی که با دوستان، آشنایان و بستگان خود ارتباط بهتر، بیشتر و مطلوب تری دارند، نسبت به دیگر افراد از سلامت بیشتری برخوردارند و این فایده دوم بخشایش است.
به طور کلی بخشش باید جزئی از زندگی انسان ها باشد و نه فقط پاسخی نسبت به شرایط یا اهانت های خاصی در زندگی آنان.
روانشناسان میان بخشش و بخشش عاطفی تمایز قائل شده اند. از نظر آنها بخشش عقلی، آشتی و مصالحه با فردی مقصر است اما بخشش احساسی یا عاطفی یک پذیرش درونی است.
به یاد داشته باشیم که بخشش، ما را ملزم نمی کند که عدالت را نادیده بگیریم یا حق تحقیر و اهانت را به دیگران دهیم. خشم نیز جزئی از احساسات انسان است اما نباید عنصری ثابت و پایدار در زندگی یک فرد باشد. بدین مفهوم وقتی از بخشش صحبت میشود، منظور تایید رفتار دیگران نیست، بلکه منظور این است که رنج و درد را از درون خود بیرون بریزیم.
گذشت نیاز به آموزش دارد
آنتونی ادوارد نویسنده کتاب «گذشت داشته باش» میگوید: «بخشش یک فرآیند است، نه یک عمل لحظه ای؛ این فرآیند باید در مقابل حس کینه جویی، به تدریج پرورش پیدا کند» او کمک دوستان و افراد کارشناس را در پرورش این حس مفید میداند. پیام نهایی این صحبت ها چنین است. اگر به دنبال گرفتن انتقام از دیگران هستید، ابتدا دو قبر آماده کنید.
فواید بهداشتی جسمی و روانی بسیاری شامل حال کسانی میشود که گذشت میکنند. این فواید بهداشتی براساس سن افراد و نیز تمایل به بخشیدن دیگران و خود و احساس مورد عفو قرار گرفتن، متفاوت است. بخشش خود و دیگران با کاهش ناراحتی های روحی از جمله احساس بی حوصلگی، ناامیدی و عصبانیت مرتبط است.
به طور کلی بیشتر مردم نیاز دارند درباره بخشش آموزش و یادگیری داشته باشند تا بتوانند همدیگر را ببخشند.
بسیاری از تحقیقات نشان میدهد که بخشش به طور مستقیم بر هیجان عصبانیت به وسیله کاهش شدت آن در قلب و فکر اثر میگذارد. همچنین هر وقت بخشش نسبت به یک نارضایتی یا تجربه آسیب زای زندگی کسی به طور موفقیت آمیز به کار برده شود، از عصبانیت آن رنجش میکاهد.
گذشت کردن علاوه بر این که یکی از عناصر کلیدی مراقبت مذهبی است، به عنوان یکی از عناصر روان درمانی هم مطرح شده است. اما مدل های ارائه شده، تاثیر اندکی بر درمانگری داشته اند. میتوان گفت که یکی از محدودیت های عمده روش های مشاوره و روان درمانی غیرمذهبی، به تشخیص ندادن نقش کلیدی بخشش در شفای روان شناختی مربوط میشود. با این همه، ترغیب به بخشش، یکی از رایج ترین مداخله های معنوی است که روان درمانگران از آن استفاده میکنند. باید گفت برای این که بخشش اثربخش و شفادهنده باشد، باید در وقت مناسب صورت بگیرد، هر چند که با این وجود نیز، گاه رنجیدگی و آسیب وارده آنچنان عظیم است که بخشش امکانپذیر نیست.
وسیله درمانی قدرتمند
بخشش نمی تواند یک راه حل واحد برای همه دردهای احساسی که از وقایع آسیب زای زندگی منتج شده است باشد، بلکه میتواند کمک کند تا درجه غم حاصل از آسیب های احساسی کاهش یابد. به نظر نمی آید که بخشش، ناامیدی و یاس و درد عمیقی را که شماری از مردم از خیانت، تجربه میکنند التیام ببخشد.
همچنین بخشش نمی تواند به طور مستقیم عصبانیت یک شخص را که حاصل از ضعف شخصیت اوست مانند بی قراری اعتقاد نداشتن به ارزش های اخلاقی را اداره کند.
بخشش، هر چند یک وسیله درمانی قدرتمند است اما به تنهایی نمی تواند راه حل کاملی برای تنفر شدید، خصومت شدید و کینه شدید باشد.