19 مرداد 1402, 14:53
مؤلف: مهدی افراز
لایحه حجاب امروز با عبور از دهلیز دغدغهمندان، نخبگان و سیاستگذاران و بعد از یک گردشکار چندماهه میان سه قوه و در قالب یک متن ۷۰ مادهای در آستانه ورود به صحن علنی مجلس است. فارغ از همه ضعفها و قوتهای حقوقی - فرهنگی، ما با یک پرسش روبرو هستیم که این لایحه در واقعبینانهترین برداشت از کجا آمده و چه ارادهای در پی آن قرار داشته؟ این لایحه در مرکزیترین هسته خود از کجا فرمان میگیرد و چه دستی در پس پرده به دنبال تصویب آن است؟ برای پاسخ به این پرسش به نظر میرسد در یک رهیافت، میباید مسئله را از منظر واکنش اجتماعی زنان ایران در یک سال اخیر مورد وارسی قرار داد؛
جامعه زنان ایران یک دهه است آماج بغرنجترین و بیرحمانهترین "تروریسم هویتی" قرار گرفته، این "وحشت گرایی فرهنگی" در اثر بهکارگیری ابزارهای نوین رسانهای، طراحی سناریوهای انبوه شناختی و با صرف پرحجمترین هزینههای دلاری و در قالب تولید سریالهای نمایشی، بازارسازیهای مد و لباس، بازسازیهای اجتماعی چون چهارشنبههای سفید، آزادیهای یواشکی و... بدون وقفه تداوم داشت و در نقطه اوجش در پاییز 1401 در آخرین صورت خود تحت جنبش زن - زندگی - آزادی درآمد و خود را به سویههای عاطفی و احساسی در ابعاد قومیتی تا بینالمللی هم گره زد. این تطور عجیب اسبابی را فراهم آورد تا حاکمیت در موقعیتی قرار گیرد که وضعیت اجتماعی را به لحاظ مناسبات پوشش و بنابر مصالحی در وضعیت "رهاشدگی قانونی - قضایی - انتظامی" قرار دهد.
در این شرایط بیسابقه، بر اساس همه مشاهدات روزمره و میدانی و مطابق با نتایج همه پیمایشهای اجتماعی و گزارشهای نهادهای رسمی، حدود ۹۰ درصد جامعه زنان ایرانی حتی در کلانشهرها، در مقابل دعوت به برهنگی و کشف حجاب از خود "خویشتنداری اجتماعی" نشان دادند. این "شکیبایی هنجاری" در شرایطی بود که همه زمینههای روانی، عاطفی، غریزی، سیاسی، معیشتی، امنیتی و قضایی یک بستر کاملاً جذاب، فراهم و بیهزینه را پیش پای زن ایرانی قرار داده بود. در این میانه شکوهمندانهترین و پرمعناترین برش از این خود نگهداری در زنانی جلوهگر شد که به لحاظ سبک زندگی، طبقه اجتماعی و الگوهای پوششی زمینههای مساعدتر و در نتیجه فاصله بسیار ناچیزتری برای کشف حجاب یا شقوق برهنگی داشتند؛ ولی با تحفظاتی حداقلی در برابر این دعوت مقاومت نمودند.
این خود نگهداری برآمده از یک هویت فرهنگی عمیق، قویم و فخیمی است که از قرنها پیش در عمیقترین لایههای ساخت هویتی زن ایرانی بوده و تا قرنها بعد نیز خواهد بود. ما در یک سده گذشته و سالهای پیش از انقلاب، همواره با مقاطعی روبرو بودهایم که این بردباری فرهنگی بروز و ظهور متنوعی داشته و در موقف گوهرشاد به یک استعاره ملّی مبدل شده است، اما واقعیت این است که در یک سال گذشته همه خیابانها، معابر، پاساژها، سواحل و پارکهای ایران بهواسطه خویشتنداری میلیونهای زن ایرانی به صحنهایی از گوهرشاد تبدیل شده و زن ایرانی این بار در برابر گلولههای نامحسوس و مهلک روانی - رسانهای از خود مقاومتی حماسی نشان داده و با هر بضاعت و امکانی از هویت خود پاسداری نموده است.
برایناساس باید دید و باید فهمید و باید گفت که به کار افتادن اراده حاکمیت در مسیر تدوین و تصویب یک لایحه قانونی در اثر فشار اجتماعی ناشی از یک خود نگهداری حداکثری از سوی زنان ایرانی بوده است که در یک شرایط نابرابر و به صورت ناخودآگاه به همه و از جمله حاکمیت فهماند که میباید در راستای همراهی و حمایت از این هویت مقدس وارد میدان شود و از ابرازهای قانونی خود بهرهگیری نمایند؛ لذا پشتوانه این لایحه و سایر اقدامات که از سوی ارکان مختلف حاکمیتی در حال پیگیری است مستظهر به اراده فرهنگی زنان جامعه ایرانی است.
دستهبندی: زن و خانواده
کلیدواژه: زن، لایحه حجاب، کشف حجاب، اراده فرهنگی
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان