دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

زیارت عاشورا

No image
زیارت عاشورا

كلمات كليدي : زيارت عاشورا، طريق روايت زيارت عاشورا، راويان حديث زيارت عاشورا، محمد بن خالد طيالسي، سيف بن عميره، علقمة بن محمد الحضرمي

نویسنده : سيد علي اكبر حسيني

از زیارتهایی که در سیره و کلام معصومین(علیه‌السلام) و علمای بزرگ دین بر مداومت قرائتش، فراوان سفارش شده، زیارت عاشورا است. این زیارتنامه که از سوی امام پنجم -امام محمد باقر(علیه‌السلام)- به شیعیان تعلیم شده را می‌توان منشور و آیین‌نامه زندگی یک شیعه و یک مؤمن راستین دانست. زیارتنامه‌ای که در واقع صحیفه‌ای است مختصر؛ امّا کامل از دیدگاه اسلام‌شناسی، معرفت‌شناسی، امام‌شناسی، جامعه‌شناسی و انسان‌شناسی. در این زیارت انسان با عالی‌ترین مضامین معارف الهی در شناخت معصومین(علیه‌السلام) به ویژه امام حسین(علیه‌السلام) و نیز شناخت رابطه وجودی مردم با ائمه معصومین(علیه‌السلام) و مباحث انسان‌شناسی، همچنین وظایفی که یک شیعه حقیقی و یک عزادار صادق در قبال امام حسین(علیه‌السلام) و نهضت او دارد آشنا می‌شود.

عنایت ویژه‌ای که از سوی ائمه اطهار(علیه‌السلام) و بزرگان دین به این زیارت شریف شده است نشانگر اهمیت آن و کلیدی بودن مضامین آن در نوع رابطه‌ای که باید هر انسانی با امام حسین(علیه‌السلام) و فرزندش امام زمان(عج) و به طور کلی با حماسه حسینی برقرار نماید می‌باشد. این زیارت از چنان جایگاه معرفتی بلندی برخوردار است که از زمان ائمه اطهار(علیه‌السلام) تاکنون نه تنها از برنامه عبادی هیچ یک از ائمه و یارانشان و نیز علمای راستین اسلام حذف نشده است، بلکه روز به روز تأکیداتشان بر اهمیت آن و مداومت بر خواندن آن بیشتر شده است.

از نکات قابل توجه دیگر در اهمیت و جایگاه زیارت عاشورا این است که مشهور بین اولیای خدا و علما این است که زیارت عاشورا حدیث قدسی است[1] و از سوی خداوند تبارک و تعالی به جهت عظمت شأن امام حسین(علیه‌السلام) و واقعه عاشورا و نیز ضرورت شناخت ابعاد مختلف این روز عظیم و وظیفه‌ای که بندگان خدا در قبال امام(علیه‌السلام) و عاشورا دارند توسط فرشته وحی-جبرئیل- به رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) اعطا شده است و به وسیله امام پنجم(علیه‌السلام) پس از واقعه کربلا در اختیار مردم قرار گرفته است.

متن حدیث زیارت عاشورا

زیارت عاشورا از چند طریق به دست ما رسیده است. در یکی از مشهورترین این طرق از محمد بن خالد طیالسی و او از سیف بن عمیره روایت کرده که می‌گفت:

«پس از آن که امام صادق(علیه‌السلام) از حیره به مدینه تشریف بردند با صفوان بن مهران و جمعی دیگر از اصحاب برای زیارت امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) به سوی نجف حرکت کردیم. بعد از زیارت آن امام(علیه‌السلام)، صفوان رو به سوی کربلا و قبر امام حسین(علیه‌السلام) نمود و به ما گفت: از این مکان آن حضرت(علیه‌السلام) را زیارت کنید چرا که من [در سفری به نجف با امام صادق(علیه‌السلام) همراه شدم؛ من] در خدمت امام صادق(علیه‌السلام) بودم و آن حضرت(علیه‌السلام) از این مکان، امام حسین(علیه‌السلام) را زیارت نمود. آن‌ گاه شروع به خواندن زیارت عاشورا کرد و بعد از نماز، زیارت علقمه را که بعد زیارت عاشورا می‌خوانند خواند. سیف بن عمیره گفت: به صفوان گفتم: علقمة بن محمد زیارت عاشورا را برای ما نقل کرد؛ امّا از این دعا (علقمه) سخنی نگفت. صفوان گفت: در خدمت امام صادق(علیه‌السلام) در این مکان آمدیم چون آن حضرت(علیه‌السلام) زیارت عاشورا را خواندند دو رکعت نماز این دعا را هم خواندند آن گاه به من فرمودند: ای صفوان مواظب این زیارت و دعا باش و اینها را بخوان؛ من ضامن می‌شوم که هر کس این زیارت و دعا را چه از راه دور و چه از نزدیک بخواند زیارت او مقبول شود و سعی‌اش مشکور گردد و سلامش به آن حضرت(علیه‌السلام) برسد و محجوب نماند و حاجت او از جانب خداوند برآورده شود و به هر درجه‌ای که بخواهد برسد و او را ناامید برنگردانند. سپس امام صادق(علیه‌السلام) فرمودند: ای صفوان من این زیارت را با این ضمان از پدرم گرفتم و پدرم از پدرش امام سجاد(علیه‌السلام) با همین ضمان و او از امام حسین(علیه‌السلام) با همین ضمان و او هم آن را از برادرش امام حسن(علیه‌السلام) با همین ضمان و امام حسن(علیه‌السلام) نیز از پدرش امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) با همین ضمان و آن حضرت(علیه‌السلام) هم آن را از رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) با همین ضمان و رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) این زیارت را از جبرئیل با همین ضمان و جبرئیل این زیارت را با همین ضمان از خدای عزوجل دریافت کرد و خداوند عزوجل به ذات خود قسم خورده که هر کس حسین(علیه‌السلام) را با این زیارت از دور یا نزدیک زیارت کند من دعا و زیارت او را قبول می‌کنم و در خواست او را هر قدر که باشد می‌پذیرم و درخواستش را به او عطا می‌کنم و ناامید از طرف من برنمی‌گردد بلکه مسرور و خوشحال با حاجت روا شده برگشته راه رستگاری و بهشت را می‌پیماید و از آتش دوزخ آزاد است و شفاعت او در حق تمامی افراد جز دشمنان اهل بیت(علیه‌السلام) مورد قبول است.[2] و سپس حضرت(علیه‌السلام) به مواظبت نمودن بر این زیارت و برآمدن حاجت در پرتو این زیارت اشاره فرمود.[3]

بررسی طریق روایت زیارت عاشورا (سند «زیارت عاشورا»)

روایت زیارت عاشورا[4] به سه طریق به امام معصوم(علیه‌السلام) می‌رسد: طریق اول، طریق علقمة بن محمد حضرمی، طریق دیگر، طریق مالک بن اعین جهنی و طریق سوم، طریق صفوان بن مهران جمال.

در طریق اول حکیم بن داود بن حکیم و دیگران از محمد بن موسی همدانی از محمد بن خالد طیالسی از سیف بن عمیره و صالح بن عقبه و آنان از علقمة بن محمد حضرمی روایت می‌کنند که می‌گفت: «از امام باقر(علیه‌السلام) تقاضا کردم که زیارت و دعایی را به من تعلیم دهید که هم از نزدیک و هم از دور حضرت سید الشهداء(علیه‌السلام) را بدان زیارت کنم» پس امام باقر(علیه‌السلام) زیارت عاشورا را به او تعلیم فرمود. بر مبنای این روایت، تنها زیارت عاشورا به مالک بن اعین تعلیم داده شده است؛ اما از دعای بعد از زیارت عاشورا (دعای علقمه) ذکری به میان نیامده است.[5]

در طریق دوم همین روایت از طریق محمد بن اسماعیل بن بزیع از صالح بن عقبه از مالک [بن اعین] جهنی از امام باقر(علیه‌السلام) نقل شده است.[6]-[7]

در طریق سوم محمد بن خالد طیالسی از سیف بن عمیره نقل کرده که پس از آن که امام صادق(علیه‌السلام) از حیره به مدینه تشریف بردند با صفوان بن مهران و جمعی دیگر از اصحاب برای زیارت امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) به سوی نجف حرکت کردیم. بعد از زیارت آن امام(علیه‌السلام)، صفوان رو به سوی کربلا و قبر امام حسین(علیه‌السلام) نمود و به ما گفت: از این مکان آن حضرت(علیه‌السلام) را زیارت کنید .... در این طریق علاوه بر زیارت عاشورا به دعای بعد از زیارت نیز با تمام خصوصیت آن اشاره شده است. در ادامه این روایت از قول امام جعفر صادق(علیه‌السلام) آمده: «ای صفوان من این زیارت را به این ضمان از پدرم و او از پدرش و او.... از خداوند متعال با همین ضمان دریافت نمودند.»[8]

پژوهشى در باره راویان حدیث زیارت عاشورا

در هر دو طریق نقل روایت زیارت عاشورا، راویانی ذکر شده‌اند که در مورد توثیق یا عدم توثیق آنان در میان کتب و آثار رجالیون مطالبی عنوان شده است. در این بخش به اندکی از شرح حال این راویان پرداخته به طور اختصار از آن سخن به میان می‌آوریم:

1-حکیم بن داود بن حکیم

محدث نوری در کتاب مستدرک الوسائل از او به عنوان یکی از مشایخ ابن قولویه یاد کرده[9] و شیخ مفید[10] و نیز شیخ طوسی در کتابش تهذیب الاحکام از او روایت نقل کرده‌اند.[11] اما گویا حکیم بن داود در کتب رجال توثیقی ندارد کما این که ظاهراً تضعیفی هم از او در کتب رجالی به ثبت نرسیده است. از نظر علمای علم رجال این که توثیق عام او با تضعیفی معارض نیست همین در اعتبار او کافی است.

2-محمد بن موسی بن عیسی همدانی

او توسط نجاشی[12] و ابن‌الغضائری[13] و شیخ صدوق[14] و دیگر رجالیون[15] تضعیف شده است گرچه به تعبیر آیت الله خویی توثیق ابن‌قولویه و قولش در رجال کامل الزیارات[16] معارض آن تضعیف است و این تعارض تضعیف و توثیق، به تساقط هر دو می‌انجامد[17] و در نتیجه محمد بن موسی از نظر علمای علم رجال مجهول‌الحال محسوب می‌گردد.

3-محمد بن خالد الطیالسی

علی‌رغم این که برخی از رجالی‌ها وی را از مجاهیل[18] شمرده‌اند؛ اما می‌توان در میان آثار و کتب متقدمین به ادله و نشانه‌هایی بر وثاقت محمد بن خالد طیالسى دست یافت که از میان این ادله می‌توان به این موارد اشاره داشت:

1- محمد بن على بن محبوب ـ که خود، از بزرگان طائفه امامیه است ـ از کتاب طیالسى روایت مى‌کند[19] که این نقل، خود دلیل بر اعتماد وى به محمد بن خالد است.

2- برخی از علما از طریق محمد بن خالد طیالسى کتبی را از برخی مؤلفان شیعه نقل کرده‌اند. از جمله این مؤلّفان می‌توان به سیف بن عَمیره اشاره داشت که ابوطاهر محمد بن سلیمان زُرارى[20] (جدّ ابوغالب زرارى) و محمد بن جعفر رَزّاز[21] ـ که هر دو از بزرگان و ثِقات مشایخ امامیه هستند ـ[22] به توسط محمد بن خالد طیالسى، کتاب سیف بن عمیره را روایت می‌کنند[23] که این نقل نشان از اعتماد ابوطاهر و رزّاز به طیالسى دارد.

عاصم بن حمید وعلاء بن رَزین و اسماعیل بن عبدالخالق‌ از دیگر مؤلفانی هستند که ابوطاهر (جدّ ابوغالب زرارى)، کتب ایشان را به همراه چیزهای دیگر، از محمد بن خالد طیالسى روایت کرده است.[24] کتاب رُزَیق بن زبیر نیز از جمله کتبی است که توسط عبداللّه بن جعفر حِمْیرى، از محمد بن خالد طیالسى، روایت شده است.[25] حمید بن زیاد[26] نیز اصلها‌ى بسیارى را از محمد بن خالد طیالسى روایت کرده است.[27]

3- بسیارى از بزرگان و ثِقات، از محمد بن خالد روایت نقل کرده‌اند.[28] که از جمله این راویان ثِقه –علاوه بر راویان و محدثانی که در بالا بدانها اشاره شد- می‌توان به: حَمدان بن احمد قَلانِسى،[29] سعد بن عبداللّه، سَلَمة بن خطّاب ـ که بنا بر اظهر، ثقه است ـ[30] و فرزند وى عبداللّه بن محمد بن خالد طیالسى،[31] على بن ابراهیم،[32] على بن سلیمان زُرارى،[33] و محمد بن حسن صفّار[34] اشاره داشت.

این شواهد، از قوى‌ترین نشانه‌ها بر وثاقت محمد بن خالد طیالسى هستند. از سوى دیگر، هیچ مذّمت و تضعیفى نسبت به وى نقل نشده است، حتى از ابن‌غضائرى ـ که از وى مذمّت و تضعیف نسبت به بسیارى از ثِقات، حکایت شده است ـ بنابراین، در وثاقت محمد بن خالد طیالسى تردیدى نیست.[35]

4-محمد بن اسماعیل بزیع

در کتب اربعه و سایر کتب روایی روایات بسیاری از او نقل شده است. او از اصحاب امام موسی کاظم(علیه‌السلام)[36] و امام رضا(علیه‌السلام) بود[37] و بنا بر نقل برخی از منابع از سوی امام رضا(علیه‌السلام) مورد مدح و ستایش قرار گرفته است[38] که نشان از جایگاه والای او در میان شیعیان دارد. محمد بن اسماعیل از سوی شیخ طوسی به شدت توثیق شده است.[39]

5- صالح بن عقبة بن قیس کوفی

از او در برخی از منابع به عنوان فردی غالی، کذاب و کسی که قولش قابل اعتماد نیست یاد شده است؛[40] اما مرحوم خویی با رد این بیان، به قول منسوب به ابن‌غضائری به عنوان سر سلسله اقوال قائلان ذم صالح اشاره کرده می‌نویسد: «ابن‌غضائری، صالح بن عقبه را تضعیف کرده است؛ اما این تضعیف، در برابر توثیق علی بن ابراهیم[41] یارای ایستادگی ندارد چه این که همان گونه که بارها نیز گفته‌ایم نسبت کتاب ابن‌غضائری به او ثابت نشده است از این‌رو صالح بن عقبه از ثقات به شمار می‌رود.»[42]

6-مالک بن اعین الجهنی

او از اصحاب امام باقر(علیه‌السلام)[43] و به تعبیر شیخ مفید ممدوح آن بزرگوار است.[44] علامه خویی پس از ذکر مطالبی در ارتباط با ایشان نتیجه گرفته: «لا ینبغی الشک فی کونه شیعیاً امامیاً حسن العقیده و هوثقه.... در حسن عقیده و امامی بودن و وثاقت او تردیدی نیست.»[45]

7- صالح بن عقبه

او از راویان کتاب کامل الزیارات به شمار می‌رود.[46] علامه خویی با ذکر مقدمه‌ای درباره او می‌نویسد: «....فالرجل من الثقات.»[47]

8-سیف بن عمیره

او از اصحاب امام صادق(علیه‌السلام)[48] و امام موسی کاظم(علیه‌السلام)[49] و از ثقات شیعه برشمرده شده است.[50] گویا شایعاتی مبنی بر واقفی بودن او در افواه برخی از رجالیون پیچیده بود علامه خویی ضمن رد این قول پس از ذکر مقدماتی، نقل منسوب به شهید ثانی در تضعیف او را نقل کرده و گفته است: «این تضعیف، تضعیف ناموجهی است که منشأ آن توهم واقفی بودن سیف است. این نظر از لحاظ زمانی نمی‌تواند صحیح باشد به علاوه این که وقف، منافاتی با وثاقت ندارد و بر فرض واقفی بودن باز هم وثاقتش ثابت است.»[51]

9-علقمة بن محمد الحضرمی

علقمه از اصحاب امام باقر(علیه‌السلام) و امام صادق(علیه‌السلام)[52] و ناقل اصلی متن زیارت عاشورا است. از او در کتاب رجالی بحثی به میان نیامده؛ اما از برادرش ابوبکر به نیکی یاد شده است.[53] برخی از علماء واقعه‌ای را که در حضور علقمه بین ابوبکر و زید بن علی بن الحسین(علیه‌السلام) اتفاق افتاده[54] را حمل بر وثاقت علقمه نیز کرده‌اند و چنین نتیجه گرفته‌اند که: «علقمه مثله فی الاعتقاد؛ از شرح حال برادرش که در رجال کشی آمده چنین بر می‌آید که او نیز در اعتقاد همانند برادرش –ابوبکر- بود.»[55]

بنا بر این از مجموع آنچه گذشت، در مى یابیم که سندِ زیارت عاشورا، سندى است صحیح و در راویان زیارت عاشورا ضعفی مشاهده نمی‌شود. و افرادی چون محمد بن موسی و علقمه که توثیق مشخصی ندارند نقل علمای بزرگی چون ابن‌قولویه و شیخ طوسی از آنان نوعی توثیق و اعتماد برای آنان محسوب می‌شود به علاوه این که اقبال بزرگان و علمای دین به این زیارت و التزام به خواندن آن و سفارش قرائت آن به دیگران، خود جبران کننده این ضعف است.

ثمرات زیارت عاشورا

عظمت زیارت عاشورا و آثار و برکات آن سبب شده است که علما و بزرگان دین این زیارت را ورد و ذکر دائمی خود قرار داده و در کارها و مشکلات به آن متوسل شوند. این در حالی است که فرموده امام صادق(علیه‌السلام) به صفوان ارزشی صد چندان به این زیارت بخشیده است.[56] بنا بر نقل برخی حکایات این زیارت، رافع عذاب قبر،[57] رافع گرفتاری،[58] دافع بیماریهای مهلک[59] و واسع رزق و روزی[60] عنوان شده است.

مقاله

نویسنده سيد علي اكبر حسيني

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
Powered by TayaCMS