28 فروردین 1395, 10:19
چه عواملی سبب انجام گناه و چه عواملی باعث پیشگیری از گناه میشوند؟ پاسخ: ابتدا به عواملی که باعث انجام گناه میشوند میپردازیم. این عوامل را میتوان به سه بخش کلّی تقسیم کرد:
الف: عوامل اعتقادی: گاهی عدم اعتقاد صحیح، باعث بروز گناه میشود؛ مثلاً کسی که به حسابرسی قیامت اعتقاد ندارد یا آن را به خوبی باور ندارد، طبیعاً در انجام گناه جسورتر است. همچنین کسی که سمیع و بصیر بودن خدا را به درستی باور نکرده است. قرآن کریم در اینباره اینچنین میفرماید که: «أَلَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَرَى » علق/14؛ مگر ندانسته كه خدا مىبیند؟
ب: عوامل اخلاقی: رذایل اخلاقی نیز در انجام گناه، سهمی بسزا دارند. از نگاه قرآن کریم، کبر شیطان، سبب عصیان او در سجده بر آدم شد و نیز حسد باعث شد برادران یوسف که خود پیغمبرزاده بودند، برادر بیگناه خود را به چاه بیندازند و به پدر دروغ بگویند.
ج: عوامل رفتاری: رفتار ناشایست علاوهبر اینکه خود، گناه و ناپسند است، معمولاً زمینه گناهان و خطاهای بعدی هم میشود؛ مثلاً خوردن غذای حرام علاوه بر اینکه خود گناه است، زمینه گناهان دیگر را هم فراهم میکند. در نمونهای دیگر، قرآن برای حفظ خود از آلودگی، کنترل چشم را دستور میدهد: (سوره نور آیه 21-22)؛
و به مردان مؤمن بگو که چشمان خویش را ببندند و شرمگاه خود را نگه دارند و به زنان مؤمن بگو که چشمان خویش را ببندند و شرمگاه خود را نگه دارند. در میان عوامل رفتاری، مصاحبتهای ناپسند بسیار مؤثرند. علاوه بر آن، آلودگی فکری و رها بودن قوه خیال هم در گناه کردن بسیار مؤثرند که توضیح و تشریح آن، مجالی دیگر میطلبد. گناه، مخالفت با خالق و مدبّر عالم و پشت کردن به اوست؛ لذا پس از هر گناه باید توبه کرد که توبه به معنای بازگشت و رو کردن به خداست؛
ولی خود گناه، مانع این بازگشت به خداست و لذا پیش از توبه، استغفار لازم است. طبق آیات قرآن، استغفار و آمرزش خواستن، غیر از توبه، و مقدم بر آن است.
در بخش دوم پاسخ، به راههای پیشگیری از گناه میپردازیم: برای پیشگیری، علاوه بر اصلاح و خودسازی در سه مرحله فوق – یعنی اعتقاد، اخلاق و رفتار – امور زیر توصیه میشود: اهتمام به روزه (در حد توان جسمی) که در تقویت اراده و تهذیب بسیار مؤثر است، اختصاص دادن اوقاتی از شبانهروز به خلوت و عبادت و انس با خدا و قرائت کلام او، توسّل به اهل بیت عصمت و طهارت علیهمالسلام، محاسبه روزانه درباره اعمال خوب و بدی که انجام دادهایم، پرهیز و دوری از زمینههای گناه؛ مثلاً ترک مکانی که احتمال میدهیم در آن مکان به گناه میافتیم.
2- آثار مخرّب گناه در زندگی چیست؟ گناه، مخالفت با خالق و مدیر عالم هستی است و از اینرو دارای آثار منفی بسیاری است. برخی از این آثار که با بررسی آیات کریمه قرآن و نیز روایات اهل بیت علیهمالسلام و ادعیهای مانند دعای کمیل به دست آمدهاند، عبارتند از: معیشت سخت: (طه/124)؛ و هر کس که از یاد من اعراض کند، زندگیش تنگ شود. خودفراموشی: انسان، یک «خودِ» حقیقی و با ارزش دارد که در ارتباط با خدا و مراعات دستورات او تعریف و فهمیده میشود و گناه باعث میشود این خودِ حقیقی مورد فراموشی گناهکار واقع شود. از نظر قرآن، کسب ایمان و معرفت فقط به گفت و شنود و آموزش متداول نیست، بلکه نیازمند ضمیری سالم و نورانی و بهدور از تیرگی گناه است.
قساوت قلب: «وجعلنا قلوبهم قاسیهً»- عدم قبولی اعمال:«انّما یتقبّل اللّه من المتقین»- عدم استجابت دعا: «اللهم اغفرلی الذنوب التی تحبس الدعا»- نزول بلاء: «اللهم اغفرلی الذنوب التی تنزل البلاء»-
3. راهکارهای رفع آثار گناه و کدورت آن چیست؟ گناه، مخالفت با خالق و مدبّر عالم و پشت کردن به اوست؛ لذا پس از هر گناه باید توبه کرد که توبه به معنای بازگشت و رو کردن به خداست؛ ولی خود گناه، مانع این بازگشت به خداست و لذا پیش از توبه، استغفار لازم است. طبق آیات قرآن، استغفار و آمرزش خواستن، غیر از توبه، و مقدم بر آن است. پس از استغفار و توبه و بازگشت به سوی خدا و راه او، باید با ایمان و عمل صالح، گذشته را جبران نمود. بهترین اعمال صالحی که در این رابطه به ما کمک میکنند عبارتند از: - توجه و توسّل به ثقلین (قرآن و عترت)؛ به ویژه تلاوت قرآن در نیمه شب و گریه بر مصائب سیدالشهدا علیهالسلام و عبادت همراه با خضوع و خشوع و شکستگی درونی.
انسانها در زندگی همواره از کسانی که با آنها رفت و آمد دارند الگوهای رفتاری خود را برداشت میکنند. به همین دلیل باید از همنشینی با کسانی که با ارزشها و معیارهای ما سازگار نیستند دوری کنیم. در مباحث اسلامی همواره وارد شده که با نیکان، شایستگان، خردمندان و امثال اینها معاشرت داشته باشید و با بی اعتقادان، قدرت دوستان، انسانهای شرور، دروغگویان، عیبجویان، خائنان، سخنچینان، پرمصرفان و امثال اینها رفت و آمد نداشته باشیم. امام کاظم (ع) به روایت از پیامبر (ص) با بیان اینکه با بدان و شروران همنشینی نداشته باشید، میفرمایند: آسایش انسان در ترک چیزهای غیرمهم است و بدترین تنهایی، همنشینی با آدمهای بد است. امام علی (ع) میفرمایند: محبت خود را به پای آدمهای بیوفا مریز. امام علی (ع) در حدیثی با اشاره به اینکه با عیب بینان و عیبگویان همنشینی نکنید، میفرمایند: با کسی که فضیلتهای تو را میپوشاند و عیبهایت را فاش میکند، معاشرت نکن. امام حسن مجتبی (ع) در حدیثی با بیان اینکه با طمعداران رفت و آمد نکنید، میفرمایند: دوستی آن است که هم در حال سختی و تنگدستی برقرار باشد هم در حال رفاه و راحتی. امام سجاد (ع) میفرمایند: با آدم دروغگو هرگز معاشرت و دوستی نکن. امام صادق (ع) میفرمایند: با اهل گناه دوستی مکن، که راه گناه را یادت میدهند. امام علی (ع) میفرمایند: ای کمیل!... با خائنان همنشینی مکن. امام سجاد (ع) در حدیثی میفرمایند: بپرهیز از اینکه با آدم بخیل دوستی کنی، که او در شدیدترین لحظههای نیاز، به تو کمکی نخواهد کرد. پیامبر (ص) در حدیثی میفرمایند با چاپلوسان و تملقگویان نشست و برخاست نداشته باشید. پیامبر (ص) میفرمایند: چهار چیز دل را میمیراند (و بی احساس میکند) یکی نشست و برخاست با مردگان! پرسیدند ای رسول خدا! مردگان یعنی چه کسانی؟ فرمود هر انسان توانگر پر ریخت و پاش (پرمصرف، و بیملاحظه در خرج کردن و همه گونه خوشگذرانی داشتن، و مجالس و محافل گرفتن و فارغ از حال و روز محرومان). امام علی (ع) در حدیثی دیگر با بیان اینکه با حسودان و تنبلان رفت و آمد نکنید، میفرمایند: آدم حسود زندگی راحتی ندارد و با آدم افسرده نباید دوستی کرد و انسان دروغ پیشه ناجوانمرد است.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان