28 فروردین 1395, 9:56
خداوند متعال غنی مطلق است؛ بنابراین آثار شکر نعمت و نیز عواقب کفران آن به صاحبش بر می گردد: مَنْ کفَرَ فَعَلَیهِ کفْرُهُ وَ مَنْ عَمِلَ صالِحًا فَِلأنْفُسِهِمْ یمْهَدُونَ؛ «هر که کفران ورزد، پس کفرش به ضرر خود اوست...». عدم شکر منعم، علاوه بر آنکه نشانه پستی و بیشخصیتی است، آثاری را نیز به دنبال دارد که برخی از این آثار عبارتند از:
1. زوال نعمت؛ «یکی از آثار مهم عدم شکر، زایل شدن آن نعمت است؛ البته نه به این معنا که آن نعمت، برای صاحبش معدوم شود؛ بلکه اگر نسبت به او از خاصیت هم بیفتد، مانند زایل شدن است و در این هنگام، عذاب آن برای او سخت تر است و این تبدیل نعمت به نقمت می باشد؛ مانند کسی که زخم معده دارد. وقتی چنین فردی سر سفره رنگین خود می نشیند و می بیند که دیگران از آن بهره مند می شوند و خودش محروم است، دیدن این منظره برای او دردناک است. از این رو قرآن کریم چنین حالتی را کفر نامیده است: وَ لَئِنْ کفَرْتُمْ إِنّ عَذابی لَشَدیدٌ. امام علی(ع) نیز می فرماید: «زوالُ النِعَم بمنع حقوق الله منها و التّقصیر فی شکرها؛ زایل شدن نعمت ها به واسطه ندادن حقوق خداوند از آن ها و تقصیر در ادای شکر آن هاست». همچنین می فرماید: «إذا أرادَ الله سبحانه إزاله نعمه عن عبد کان اوّلُ ما یغیرُ عنه عقلهُ و أشَدُّ شیء علیه فقده؛ هنگامی که خدای سبحان اراده فرماید نعمتی را از بنده ای بگیرد، نخستین چیزی که از او دگرگون کند؛ عقل اوست و چیزی بر او سخت تر از نیافتن عقل نیست»
2. انتقام های الهی؛ امام علی(ع) می فرماید: «کفرُ النعمه مَجْلَبَه لحلولِ النقَم؛کفران نعمت، زمینه فرود آمدن انتقام های الهی است»
3. اقامت در جهنم؛ خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: أ لَمْ تَرَ إِلَی الّذینَ بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللّهِ کفْرًا وَ أحَلُوا قَوْمَهُمْ دارَ الْبَوارِ؛ جَهَنّمَ یصْلَوْنَها وَ بِئْسَ الْقَرارُ؛ «آیا به کسانی که [شکر] نعمت خدا را به کفر تبدیل کردند و قوم خود را به سرای هلاکت در آوردند، ننگریستی [در آن سرای هلاکت که] جهنم است [و] در آن وارد می شوند و چه بد قرارگاهی است».این آیه، به نعمت وجود پیامبر اکرم(ص) و اهلبیت(ع) اشاره دارد، اما همه نعمت های خدا را شامل می شود.
4. تهدید الهی؛ خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: وَ إِذا مَسَّ النّاسَ ضُرٌّ دَعَوْا رَبَّهُمْ مُنیبینَ إِلَیهِ ثُمّ إِذا أذاقَهُمْ مِنْهُ رَحْمَه إِذا فَریقٌ مِنْهُمْ بِرَبِّهِمْ یشْرِکونَ؛ لِیکفُرُوا بِما آتَیناهُمْ فَتَمَتّعُوا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ؛ «و زمانی که به مردم سختی و زیانی می رسد، پروردگارشان را می خوانند، در حالی که به سوی او انابه می کنند، سپس زمانی که رحمتی را از جانب او می چشند، در این هنگام، گروهی از ایشان به پروردگارشان شرک می ورزند. بگذار تا نعمت هایی را که به آنان داده ایم، کفران کنند؛ پس از آن ها بهره برند، به زودی نتیجه شوم اعمال خویش را خواهید دانست». لام امر در «لیکفروا» و لحن کلام در «سوف تعلمون»، اشاره به تهدید الهی دارد.
5. شهادت نعمت به ضرر صاحبش؛ اگر شخص از کفران نعمت خود توبه نکند، نعمت زایل شده علیه صاحبش گواهی می دهد. همان گونه که امام علی(ع) می فرماید: «أحسِنُوا صُحْبه النعَمِ قبلَ فِراقِها فإنَّها تزولُ و تشهَدُ علی صاحبِ ها بما عَمِلَ فیها؛ مصاحبت نعمت ها را قبل از جداییاش نیکو شمرید؛ زیرا آنها زایل شده و بر ضرر صاحبش شهادت می دهند».
6. فشار قبر؛ یکی از عذابهایی که بر انسان وارد میشود، مسئله فشار قبر است؛ همان طور که امام صادق(ع) از پدرانش (ع) از رسول خدا(ص) نقل می کند که فرمود: «ضَغْطَه القبرِ للمؤمِنِ کفّارَه لِما کانَ مِنهُ مِن تضییع النّعم؛ فشار قبر برای مؤمن، کفاره نعمت هایی است که ضایع کرده است».
7. عدم استجابت دعا یا دیر برآورده شدن آن؛ امام علی(ع) می فرماید: «لاتستبطئ إجابه دعائک و قد سددتَ طریقَهُ بالذّنوب؛دیر مشمار اجابت دعایت را، در حالی که راه آن را با گناهان بسته ای». بدیهی است کفران نعمت نیز که یکی از گناهان کبیره است، عدم استجابت را در پی خواهد داشت.
8. استدراج؛ سنت استدراج، یکی از سنتهای الهی است که در شرایط ویژهای شامل حال کافران می شود و عبارت است از رها کردن شخص به حال خودش و غوطه ور شدن او در نعمت های ظاهری دنیا تا بر گناهان خود بیفزاید و پله پله سقوط کند تا عذابِ الهی را بچشد. امام حسین(ع) در این باره می فرماید: «الإستدراجُ مِنَ اللهِ سبحانَه لِعَبدِه أن یسْبِغَ علیه النعَمَ و یسْلُبَه الشکرَ؛استدراج از جانب خداوند سبحان برای بندهاش، این است که نعمت هایی را داشته باشد و شکر آن ها را ادا نکند».این مسئله به قدری مهم است که به عنوان نشانه ای بر استدراج و عدم آن قرار میگیرد؛ یعنی اگر نعمت های ظاهری شخصی فزونی یابد و او شاکر نعمت هاست، فزونی نعمت به دلیل شکرگزاری اوست و اگر با وجود کفران نعمت ها، باز هم نعمت ها زیاد میشوند، ممکن است سنت استدراج شامل حال او شده باشد. علاوه بر آنچه ذکر شد، شخص کافر به نعمت، با این گناه و به جا نیاوردن فریضه شکرگزاری، از آثار بیشمار و ارزشمند آن نیز محروم می شود؛ زیرا انسان که در اثر شکرگزاری خداوند متعال، جان خود را با ذکر و یاد الهی پیوند می دهد و در نتیجه پیوند با منبع اطمینان، طمأنینه و آرامش می یابد؛ به درجات بالاتر ایمان صعود کرده و به صحن و سرای محبت الهی بار می یابد و در صراط مستقیم ره می پوید؛ از خیر کثیر که حکمت الهی است، بهره مند گشته و در زمره الّذینَ أنْعَمْتَ عَلَیهِمْ قرار می گیرد.
حضرت علی علیه السلام میفرماید: «و من اكثر ذكر الموت رضی من الدنیا بالكفاف؛هر كه بسیار یاد مرگ كند، به اندازه كفاف، از دنیا راضی است».یادآوری مرگ، تأثیرگذاریهای مثبت و سازندهای در زندگی آدمی دارد. به خاطر این آثار روحی و تربیتی، در تعالیم و آموزههای دینی نیز بدان تأكید و سفارشهای فراوانی شده است. یكی از آثار سازنده و تربیتی یاد مرگ، پوشیدن لباس زهد در دنیاست. یاد مرگ، دنیا را در چشم انسان زاهد، خوار و كوچك میكند. امام صادق علیه السلام میفرماید: «یاد مرگ، شهوتها را از بین میبرد، ریشههای فراموشی را یكسره بر میكند؛ دل انسان را به وعدههای الهی محكم میكند و روحیه انسان را از سنگدلی به لطافت و رقّت قلب میكشاند. نشانههای هوس را از بین میبرد و آتش حرص را خاموش و دنیا را پیش چشمان انسان، كوچك میكند»! این گونه یاد مرگ انسان را از غوطه ور شدن در هوسها و لذتهای دنیوی باز میدارد و تحمل سختیها را بر انسان آسان میكند. كسی كه فراوان به یاد مرگ میافتد، به كمترین مال و نعمت دنیا راضی است و دیگر بخل و حرص، در دل او راه نمییابد. او به اندازه نیازش از دنیا بهره میگیرد. دنیا و زیباییهای آن بسیار فریبنده است و كسی كه بتواند با یاد مرگ و قیامت دل خود را روانه سرای دیگر كند، نیرنگ و زرق و برق دنیا، دیگر نمیتواند بر او غلبه كند.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان