كلمات كليدي : غضب، غيظ، كظم غيظ، خشم
نویسنده : سيده فاطمه جوادي زاويه
کلمه "غضب" به معنای خشم گرفتن[1] و خلاف خشنودی[2]، به کار رفته است. خشم و غضب نیرویی است که برای دفاع از خود و پاسداری از حق در نهاد انسان گذارده شده است، اما اگر از محور اصلی خویش خارج گردد تبدیل به یکی از رذائل بزرگ می شود و رذائل مهم دیگری را نیز با خود به همراه می آورد.
غضب در قرآن:
کلمه غضب در آیات بسیاری به کار رفته است که در بیشتر موارد، مراد غضب و خشم الهی است که شامل کافران و منافقان میشود. همچنین در برخی آیات، قرآن کریم مومنان را به کنترل خشم سفارش کرده و از ویژگیهای بارز آنان، عفو و بخشش در هنگام غضب[3] و صبر و تحمل در برابر حکم و قضای خداوند نام برده است.[4]
چنانکه میفرماید:
«و (همان) کسانى که از گناهان بزرگ و از کارهاى زشت دورى میکنند و هنگامی که (به مردم) خشم میگیرند، راه چشم پوشى و گذشت را برمیگزینند.»
به عبارتی آیه در صدد بیان این مطلب است که این گروه نه تنها در موقع غضب، اختیار خود را از دست نداده و دست به اعمال زشت نمیزنند، بلکه با عفو و بخشش، قلب خود را از کینهها میشویند و این صفتی است که تنها در سایه ایمان و توکل بر خدا پیدا میشود.[5]
«آن کسانی که در توانگری و تنگدستی انفاق میکنند و خشم خویش فرو میخورند و از خطای مردم در می ذرند خدا نیکوکاران را دوست دارد»[6]
همچنانکه مشخص است فرو بردن خشم در این آیه از صفات نیکوکاران و پرهیزکاران شمرده شده است.[7]
غضب در روایات:
هر انسانی طبیعتا در مقابل پیشامدهای ناگوار، ناراحت و عصبانی می شود، اما اگر خشم به طور متعادل به کار گرفته نشود، موجب خواری و هلاکت و بسیاری از شرور دیگر میگردد.[8] به طوریکه شخص در زمان عصبانیت قدرت تفکر نداشته[9] و ممکن است دست به اموری بزند که شایسته نیست و حتی موجب قتل شخصی دیگر گردد.[10]
در بسیاری از روایات به کنترل خشم و غضب سفارش شده است. از جمله سخن امام محمد باقر(ع) که فرمودند: «هر که خشم خود را از مردم باز گیرد، خدای تبارک و تعالی خشم خود را از او باز میگیرد.»[11]
همچنین در حدیثی از امام صادق(ع) آمده است: « هر که غضب خود را نگه دارد، خداوند عیب او را بپوشاند».[12]
در روایتی دیگر، حضرت علی (ع) فرمودهاند: «سخت ترین دشمن انسان غضب و هواى نفس او است، هر کس بتواند این دو را رها کند، درجه او بلند مىشود و به آخرین مرحله کمال مىرسد.»[13]
اقسام غضب:
عملکرد انسان در برابر خشم سه نوع است که در دو حالت مورد نکوهش و در حالت دیگر پسندیده میباشد.
1. غضب ناپسند:
الف: تفریط: عبارت است از ضعف یا نداشتن نیروی خشم که پسندیده نیست. در این مرتبه یا انسان فاقد قوه غضب است یا به قدری این قوه در او ضعیف است که در جایی که باید به حکم عقل و شرع این قوه را به کار برد و غضب نماید، ساکت بوده و هیچ عکیس العملی از خود ننشان نمیدهد. این حالت در علم اخلاق انضلام و ستم پذیری نامیده میشود.[14]
ب. افراط: در این وضعیت، خشم بر انسان غلبه میکند، تا آنجا که اعمال و کردار فرد از حد و کنترل عقل و شرع میگذرد. در نتیجه برای انسان فکر و قدرت انتخاب در رابطه با اعمال و رفتارش باقی نمیماند و در چنین حالتی هیچ گونه پند و نصیحتی بر او اثر نکرده و در نهایت به ظلم و ستم میانجامد.[15] چنانکه حضرت علی(ع) میفرمایند: «هر کس بر خشم خود غلبه ننماید، عقلش را در اختیار ندارد».[16]
2. غضب پسندیده:
اعتدال: اعتدال در غضب بدین معنا است که انسان بتواند در مواردی که لازم است از این نیرو استفاده نماید و در مواردی که سزاوار نیست خود را کنترل کند. به عبارت دیگر شخص در این حالت بر خلاف مرتبه افراط – که از حدود عقل و شرع خارج میشد- در غضب و عدم غضب خود تابع عقل و شرع است. این نوع غضب نه تنها رذیله نیست، بلکه از فضائل نیز محسوب شده و بر آن نام شجاعت میگذارند.[17]
بنابراین اصل غضب که خداوند در وجود انسان نهادهاست بسیار نیکو است اما انسان باید توجه داشته باشد که از حالت اعتدال خارج نشود.
عوامل غضب:
علل زیادی در برافروخته شدن غضب در انسان تأثیر دارد که از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1. حسادت: یکی از عوامل غضب حسادت میباشد که حالتی است که در آن شخص آرزوی از بین رفتن نعمت و کمال شخص دیگری را دارد. حسد علاوه بر این که خود یکی از امراض قلبی است، باعث ایجاد بسیاری رذائل از جمله غضب در انسان میشود، زیرا که چنین شخصی در بیشتر اوقات بر فردی که دارای نعمتی است حسادت ورزیده و بر او خشم و غضب مینماید.
2. عجب: یکی دیگر از عوامل غضب را میتوان عجب دانست. زیرا در چنین حالتی شخص خود را بزرگتر و بهتر از دیگران دانسته و در مقابل هرگونه انتقاد و نصیحت از خود خشونت نشان میداند.[18]
3. حب دنیا: دوست داشتن و علاقه زیاد به دنیا، نه تنها سبب پیدایش این صفت میگردد، بلکه منشأ بسیاری از رذایل اخلاقی دیگر نیز میباشد. چنانچه پیامبر(ص) فرمودند: « دوست داشتن دنیا سرچشمه همه گناهان است.»[19]
کسی که دنیا برایش ارزش زیادی دارد، حاضر است برای رسیدن به آن هر عملی را مرتکب شود و زمانی که دنیای خود را در خطر میبیند، به راحتی عصبانی شده و برای از دست ندادن آن بر دیگران خشم میگیرد.
4. حب نفس: در دین اسلام، از حب نفس به عنوان یکی از ویژگیهای ذاتی انسان یاد شده است[20] که شامل حب جاه و مقام و مال و... میشود. انسانی که به این امور اهمیت زیادی بدهد، در بسیاری اوقات برای بدست آوردن آن بر دیگران غضب و خشم میکند.[21]
آثار غضب:
غضب راه ورود به بسیاری از فسادها است. برخی عوارض و پیامدهای غضب عبارتند از:
1. از بین بردن ایمان: افراد عصبانى در حین خشم، نه تنها مرتکب گناهان کبیره مىشوند که با ایمان صحیح سازگار نیست، بلکه گاهى به خداوند نیز توهین مىکنند و یا بر حکمت و قسمت و تدبیر او خرده مىگیرند. همچنانکه در حدیثی از پیامبر(ص) نقل شده است که «غضب ایمان را فاسد میکند، همچنانکه سرکه عسل را فاسد میکند.»[22]
2. آشکار شدن عیوب: از دیگر پیامدهاى سوء خشم و غضب، آشکار شدن عیوب پنهانى انسان است زیرا در حالت عادى، هر کس خود را کنترل مى کند، تا عیوب خویش را پنهان کند و آبرویش را در برابر این عیوب که تقریباً همه کم و بیش دارند حفظ نمایند، اما هنگامی که آتش خشم برایش شعلهور میشود در میان جمع، فردی غیرعادی، ناتوان و سبک قلمداد میشود که قادر به کنترل وجودش نیست و همچنین عیوب مخفیاش آشکار میگردد.
3. از بین برنده عقل و منطق: خشم و غضب دشمن آدمى است و به هنگام غضب، عقل و منطق به کلى از کار مى افتد، و انسان دیوانهوار حرکاتى را انجام مىدهد که نه تنها مایه تعجب همه اطرافیانش مىگردد، بلکه خود او نیز بعد از فرو نشستن آتش غضب، از کارهایى که در آن حال انجام داده است در تعجب رفته و پشیمان میشود. امام صادق(ع) در حدیثى مىفرماید: «هر کس مالک غضب خود نباشد، مالک عقل خود نخواهد بود.»[23]
4. از بین برنده الفت و دوستی با دیگران: انسان در حالت خشم، مانعی بین خود و دیگران ایجاد میکند؛ زیرا که افراد جذب خوش اخلاقی و صفات نیکو میشوند.
درمان غضب:
برای معالجه کردن نفس از غضب (نوع افراطی آن) راههای بسیاری ذکر شده است که برای نمونه به چند مورد اشاره میشود:
1. نکته مهم در درمان غضب، مبارزه با اسباب و عوامل خشم و غضب است؛ زیرا که رهایی از غضب با وجود حسد و حب نفس و... ممکن نیست.
2. انسان باید توجه کند در اخبار و روایاتی که در نکوهش غضب آمده است و همچنین در روایاتی که در آن به نگه داشتن نفس از غضب توصیه شده است.[24]
3. همچنین شخص باید توجه داشته باشد که هر چه در عالم واقع میشود به خواست و فرمان خداوند میباشد و همه چیز در دست اوست. و چه بسا که خیر او در فقر و بیماری و... است. زمانی که فرد این مطلب را دانست، میداند که دیگر غضب کردن بر مردم راهی ندارد؛ چرا که هر امری توسط خدای خیر خواه به او میسد.[25]
4. از جمله مؤثرترین راههای درمان غضب اینست که فرد در وقت غضب به خداوند پناه ببرد و براى خاموش شدن آتش خشم تغییر حالت دهد. پیامبر اکرم(ص) مىفرماید: «اگر یکى از شما دچار خشم شد اگر ایستاده است بنشیند و اگر نشسته است بخوابد و اگر خشمش فرو نشست با آب سرد وضو بگیرد یا بدن را شستشو دهد.»[26]