دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

اخوان المسلمین

No image
اخوان المسلمین

اخوان المسلمين، حسن البناء، مصر، جنبش هاي اسلامي، سيدقطب، علوم سياسي

نویسنده : سيد ابوالحسن توفيقيان

فهم جهان و دنیای سیاست در گرو شناخت پدیده‌های مهم و تاثیرگذار در آن می‌باشد. جنبش اخوان‌المسلمین به‌عنوان یکی از مهم‌ترین، گسترده‌ترین و تاثیرگذارترین جنبش‌های اسلامی در عرصه سیاست، در سال 1928م بنا نهاده شد و تا زمان حاضر، در صحنه‌ی سیاست ایفای نقش می‌کند.

پیدایش و شکل‌گیری نهضت اخوان‌المسلمین را باید متاثر از عوامل متعدد محیطی دانست. عواملی که شامل وضعیت رقت‌بار معیشتی مسلمان خصوصا جامعه اعراب مصر، جهل و بی‌اطلاعی مسلمین از جهان پیرامون خصوصا جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنند، بی‌دینی روشنفکران، نفوذ فکری و فرهنگی و سیاسی غرب در بلاد اسلامی،[1] تعطیلی قوانین اسلام در جوامع می‌شدند. در این فضا بود که شخصیت‌هایی رشد کردند تا جامعه فلک‌زده مصر و به‌طورکلی جهان اسلام را با بازگرداندن به اسلام اصیل از فلاکت نجات دهند.

حسن‌البنا به‌عنوان یکی از همین افراد، هنگام تحصیل تعلیمات مذهبی و دوره آموزگاری در دارالعلوم قاهره، با مشکلات زندگی مردم در شهرهای بزرگ و زندگی مرفه نیروهای انگلیسی و مقامات فرانسوی که در سطح بسیار بالایی از زندگی مردم مصر بود، مواجه شد.

پس از مشاهده چنین واقعیاتی، ایشان به عضویت سازمان‌های گوناگون مذهبی درآمد و با همگامی سایرین در انجمن‌های اسلامی برنامه تدریس و شرکت در فعالیت‌های ضداستعماری را آغاز کرد.

وی پس از فارغ‌التحصیلی از دارالعلوم قاهره برای تدریس عازم «شهر اسماعیلیه» شد.[2] ایشان در همان ابتدای ورودشان به شهر اسماعیلیه که کاملا با آن ناآشنا بود سعی در شناخت عوامل تاثیرگذار در این جامعه جدید را داشت. پس از مطالعه این جوامع عوامل تاثیرگذار را «علماء و شیوخ طریقت، اعیان، باشگاه‌های شهر» دانست. [3]

«اتحاد و عدم تفرقه» اصلی بود که وی در مراحل مختلف تبلیغی از آن الهام می‌گرفت و از آن تحت عناوینی نظیر وحدت مسلمین، برادری و اخوت اسلامی دفاع می‌کرد[4] و با مدنظر قرار دادن تشتت مذهبی جامعه مصر، سعی داشت بر مسائلی تاکید کند که جنبه اختلافی نداشته باشند و آنها را ضمن قرار دادن در یک جبهه واحد، بر علیه استعمار بسیج کند.[5]

شکل‌ گیری

حسن‌البنا در خاطراتش نحوه شکل‌گیری جنبش را این‌گونه بیان می‌کند که: «در ماه ذی‌القعده سال 1347هجری قمری مصادف با سال 1928میلادی شش تن از برادران به دیدار من آمدند که عبارت بودند از حافظ عبدالحمید، احمدالمصری، فواد ابراهیم، عبدالرحمن حسب‌الله، اسماعیل غز و زکی‌المغربی. این برادران از جمله کسانی بودند که تحت‌تاثیر درس‌ها و سخنرانی‌های من قرار گرفته بودند. آنها درحالی‌که صدایشان پر از قدرت بود... گفتند: ما آنچه که می‌بایست بشنویم شنیدیم و تحت‌تاثیر واقع شدیم ولی راه عملی برای احیاء عزت اسلام و صلاح مسلمین را نمی‌دانیم. ما از زندگی مذلت‌بار و قید و بندهای تحمیلی به ستوه آمدیم و تو می‌بینی که چگونه اعراب و مسلمانان در این کشور هیچ‌گونه منزلت و حیثیتی ندارند و به‌صورت وابستگانی برای این بیگانگان درآمده‌اند.... این گفته مخلصانه تاثیر زیادی بر من گذاشت و نتوانستم از زیر بار مسئولیتی که بر عهده من گذاشتند شانه خالی کنم چون خودم در همین راستا عمل می‌کردم و مردم را برای آن دعوت می‌کردم.... ما باید کار کنیم و توفیقمان از خداست.... یک‌نفر از حاضران گفت: چه اسمی بر خودمان اطلاق کنیم؟.... من گفتم: ما برادرانی هستیم در خدمت اسلام، بنابراین ما اخوان‌المسلمین هستیم.»[6]

اصول اخوان‌المسلمین

اخوان‌المسلمین از همان آغاز فعالیتش یکی از پرقدرت‌ترین سازمان‌های مصر شد و اقشار مختلف جامعه را نظیر بوروکرات‌ها؛ دارندگان مشاغل حرفه‌ای، دانشجویان، کارگران، فروشندگان کوچک و روستائیان دربر می‌گرفت.[7] فعالیت‌های اخوان تمامی جنبه‌های زندگی از جمله جنبه‌های اجتماعی، اقتصادی، علمی، سیاسی و نظامی را دربر می‌گرفت. اخوان‌المسلمین از آن جهت که رنگ و بوی دینی به این فعالیت‌ها می‌دادند، درصدد بودند که آن‌را در تمامی کشورهای اسلامی پیاده کنند تا بر مبنای قوانین اسلامی بر جهل، فقر، کفر و بی‌بندوباری غلبه نمایند.[8] آنان معتقد بودند بازگشت به سرچشمه‌های اسلام، مسلمانان را قادر به اعاده قدرت دینیشان خواهد ساخت و قاطعانه در برابر همه گرایشات ناخوانده و مزاحم، به‌طور عمده مارکسیسم، خواهد ایستاد.[9]

با تواجه به حرکت‌ها، مواضع و فعالیت‌ها، می‌توان از شش اصل ذیل به عنوان اصول زیربنایی اخوان‌المسلمین یاد کرد. این اصول عبارتند از:

1. اصل علمی: تفسیر و توضیح کامل قرآن کریم با بازگشت به اسلام اصیل و زدودن غبار قرون از چهره آن و پاک کردن هر چه ناخالصی و دروغ و خرافات از ساحت مقدس آن.[10]

2. اصل عملی: متحدساختن ملت مصر و ملل اسلامی بر پایه اصول قرآنی، بازگشت به اسلام اصیل و تربیت نسل جدید بر مبنای اصول آن.[11]

3. اقتصادی: رشد ثروت ملی و حفاظت از آن، بالابردن سطح زندگی، عدالت اجتماعی فردی و گروهی، تضمین فرصت‌های برابر برای همگان.

4. اجتماعی نوع دوستانه: خدمات اجتماعی، تلاش برای محو جهل و بیسوادی، بیماری، فقر و تشویق به انجام کارهای مفید عام‌المنفعه و سودآور.

5. ناسیونالیستی و میهن‌دوستانه: آزادی دره نیل و تمامی کشورهای عربی و سرزمین‌های اسلامی از چنگال خارجیان، کمک به اقلیت‌های اسلامی در تمامی سرزمین‌ها برای آن‌که بتوانند حقوق از دست رفته خویش را بدست آورند. حمایت از اتحاد عرب، تلاش مستمر در راه تشکیل جامعه بین‌المللی اسلامی.

6. انسان‌گرایانه و جهانی: ترغیب به ایجاد جامعه‌ای بر مبنای اصول اخلاقی (مادی و معنوی) از طریق قوانین جهانی اسلام، قوانینی که جهان تشنه تقوا و اخلاق را سیراب می‌سازند.[12]

اخوان‌المسلمین و دولت‌های اسلامی

حسن‌البنا در تلاش برای دعوت به حکومت اسلامی مطلوب خود ضمن انتقاد از دولت‌ها، با ارسال نامه‌ها و بیانیه‌های متعدد برای آنها، نظرات و برنامه‌های خود را در مورد نحوه اداره مملکت تشریح می‌کرد. این‌گونه فعالیت‌های خارجی اخوان‌المسلمین اثرات خود را به‌جای گذاشت و باعث شد که شعبه‌هایی از این جنبش در کشورهای دیگر تاسیس شود.

اولین شعبه خارجی این جنبش در سال 1937م در دمشق ایجاد شد.[13] کم‌کم بر گستره اخوان افزوده می‌شد و شمول آن دامنه کشورهایی نظیر لبنان، فلسطین، اردن، عراق، عربستان، اندونزی، سریلانکا و پاکستان[14] را فراگرفت. در ایران می‌توان به همکاری نزدیک اخوان‌المسلمین و جمعیت فدائیان اسلام اشاره کرد.[15] به هنگام اعلام حکم اعدام نواب صفوی و رهبران فدائیان اسلام، هیاتی از اخوان‌المسلمین برای رایزنی و جلوگیری از اعدام آنها به ایران آمد. خبر اعدام نواب صفوی عکس‌العمل شدید بلاد عربی و اسلامی را بدنبال داشت و اخوانی‌ها از او به عنوان شهید اخوان یاد کردند.[16]

انحلال اخوان و ترور حسن‌البناء

فعالیت‌های اخوان در رابطه با مسئله فلسطین و اعزام سلاح و نیرو به آنجا و همچنین اقدامات مهم آنها در قبل و بعد از جنگ‌جهانی در مصر و دیگر کشورهای اسلامی مخالفت‌های شدید غرب خصوصا انگلیس را به همراه داشت. از طرفی جوانان در تصمیم‌های عجولانه که بعضا مورد تایید اخوان هم نبود اقدام به ترورها و بمب‌گذاری‌هایی می‌کردند که تبعات آن بر بدنه اخوان ضربات مهلکی وارد می‌ساخت.

در 22 مارس 1948م احمدالخزیندر یکی از قاضیان برجسته مصر به دلیل محاکمه یکی از اعضای اخوان ترور شد و به قتل رسید. مجموعه این اقدامات و دیگر فعالیت‌های اخوان موجب شد تا در 8 دسامبر 1948م وزارت کشور مصر دستور انحلال اخوان را صادر و بلافاصله بسیاری از اعضای آن را روانه زندان کند. انحلال باعث شد فعالیت‌های اخوان به حالت زیرزمینی دربیاید. در 28 دسامبر 1948م نقراشی نخست‌وزیر وقت مصر به دست یکی از جوانان اخوان ترور شد. با ترور نقراشی دولت جدیدی توسط دوست نزدیک وی ابراهیم عبدالهادی تشکیل شد. عبدالهادی اقدامات شدیدی بر علیه اقدامات زیرزمینی اخوان انجام داد. سرانجام عصر روز 12 فوریه‌ی 1948م حسن‌البناء درحالی‌که در صندلی اتومبیلش مقابل دفتر سازمان جوانان مسلمان قرار داشت، ترور شد.[17]

سازمان‌های منشعب از اخوان‌المسلمین

در طول دهه‌ی 1970م، فعالیت سه گروه اسلام‌گرا حیات سیاسی مصر را به لرزه انداخت. این سه گروه عبارت بودند از سازمان آزادیبخش اسلامی (المنطقه التحریرالاسلامی)، جامعه مسلمانان (جامعه‌المسلمین) و سازمان جهاد (منظمه الجهاد)... این جوامع از نظر ایدئولوژیک و سازمانی، فرزندان مستقیم اخوان‌المسلمین به‌شمار می‌‌آمدند؛[18] اما کیفیت ارتباطی این گروه‌ها با جامعه اخوان‌المسلمین با نام «سیدقطب» گره خورده است. سیدقطب با توجه به نفوذ شخصیتی که در میان افراد و گروه‌ها داشتند آثار فراوانی از خود به‌جای گذاشتند. دکمجیان در بیان نقش وی می‌نویسد: «سیدقطب حلقه ارتباطی غیرقابل انکار میان اخوان‌المسلمین از یک طرف و سازمان آزادیبخش اسلامی، التکفیر و الهجره و سازمان جهاد، از طرف دیگر است.»[19]

فعالیت سازمان پس از حسن‌البنا

کابینه عبدالهادی در 25 ژوئیه‌ی 1945م استعفاء داد ولی در طول این مدت که قدرت را در دست گرفته بود فشار و شکنجه بر اخوان‌المسلمین را به نهایت خود رسانده بود به‌گونه‌ای که برخی از ناظران معتقد بودند که سازمان به‌هیچ نحو نخواهد توانست دوباره کمر راست کند.

اما با استعفای کابینه عبدالهادی، دولتی ائتلافی به ریاست حسین سری به قدرت رسید. حزب وفد که کم و بیش از سوی اخوان حمایت می‌شد با اکثریت قریب به اتفاق آراء در انتخابات برنده شد. در 12 ژانویه‌ی 1950م «النحاس» قدرت را به دست گرفت. در اینجا بود که افراد اخوان فرصت به‌دست آوردند که دوباره قلم بدست گیرند و مطلب بنویسند.

سازمان طی اطلاعیه‌ای حسن‌الهضیبی قاضی پیشین دادگستری را به سمت رهبری یا مرشد اعلام نمود. وی پس از امضاء قرارداد 1954م بین مصر و انگلستان توسط جمال عبدالناصر وی را خائن خواند و اخوان اقدام به ترور وی کرد که این اقدام نافرجام ماند و در نتیجه بسیاری از اعضای آن دستگیر و اعدام شدند.

بعد از ناصر، در زمان ریاست‌جمهوری سادات، به‌دلیل اعتقاد وی به سکولاریسم و مخالفت شدید با فعالیت‌های اخوان، در ششم اکتبر1981م توسط شاخه‌ای از اخوان‌المسلمین موسوم به (تکفیر و الهجره) به رهبری خالد اسلامبولی ترور شد. در اثر این ترور فشارهای بر اخوان وارد شد و باعث شد دوباره فعالیت‌های آنان جنبه زیرزمینی پیدا کرد.

در مجموع جنبش اخوان‌المسلمین تاریخی از فراز و فرودها را در پیش روی خود داشت اما به هر نحو ممکن به حیات خود ادامه داد. درحال حاضر نیز اخوان درحالی ادامه حیات می‌دهد که، «محمدمهدی عاکف» به‌عنوان هفتمین مرشد عام جمعیت اخوان‌المسلمین در جایگاه رهبری آن قرار دارد و به ایفای نقش می‌پردازد.

مقاله

نویسنده سيد ابوالحسن توفيقيان

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

Powered by TayaCMS