اهمیت امنیت در اسلام
علی جواهر دهی
در مطلب پیشرو جایگاه و اهمیت امنیت از دیدگاه آموزههای دینی بطور اجمال بررسی و تشریح شده است.
***
امنیت به سبب ارزش و جایگاه عظیم آن در زندگی هر انسانی، عظیمترین نعمت الهی دانسته شده است. آثار و برکاتی که برای امنیت بیان شده و می شود، خود بهترین شاهد در اهمیت و ارزش امنیت و آرامش در زندگی بشر است. البته انسانی که گرفتار ترس و مصیبت و فقدان امنیت شده باشد، قدر امنیت، عافیت و سلامت را خوب میداند و تلاش میکند تا دمی بدون آن زیست نکند. از این رو امنیت را از بزرگترین نعمت های الهی برشمردهاند.
خداوند درباره امنیت عام و فراگیر به عنوان یکی از نعمت های بزرگ، به امنیت در جغرافیای سرزمینی سباء اشاره میکند و میفرماید: و ميان آنان و آبادىهايى كه در آنها بركت نهاده بوديم، شهرهاى متّصل به هم قرار دادیم و در ميان آنها مسافت را، به اندازه، مقرّر داشتیم. در اين [راه]ها، شب ها و روزها با امنیت و آسوده خاطر بگرديد.(سباء، آیه 18)
در منابع اهل سنت در تفسیر مطلق نعمتی که در قیامت پرسش می شود آمده است که رسولاللّه(ص) درباره قَولِ خداوند تبارک و تَعالى فرمود: «ثُمَّ لَتُسْئلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ؛ سپس، در آن روز، قطعاً از نعمتْ پرسش مى شويد» فرمود: الأَمنُ وَالصِّحةً؛ مقصود از نعمت، امنیت و سلامت است.(تکاثر، آیه 8؛ تاريخ أصبهان: ج ۲، ص ۱۴۵، الرقم ۱۳۲۲، تفسير ابن كثير: ج ۸ ص ۴۹۷)
درباره تفسیر حسنات و سیئات روایتی از اهل بیت(ع) نقل شده که در آن امنیت جزو حسنات قرار داده شده است. در تفسیر قمی آمده است: درباره اين سخن خداوند متعال: «و اگر به آنان خوبى رسد، مىگويند: «اين، از نزد خداست»، و اگر به آنان، گزندى برسد، مى گويند: «اين، از جانب توست». بگو: «هر دو از جانب خداست»؛ از اهل بيت عليهم السلام، روايت شده است كه فرمودند: «خوبى ها در كتاب خدا بر دو گونه است، و بدى ها نيز بر دو گونه. از جمله خوبىها كه خداوند عز و جل نام برده، تندرستى و سلامت و امنيّت و گشايش (رفاه) و روزى است. خداوند، اينها را خوبى ناميده است.» «و اگر بدى [و گزندى ]به آنها برسد»، مقصودش از بدى در اينجا، بيمارى و ترس و گرسنگى و سختى است.( تفسير القمّی: ج ۱، ص ۱۴۴، بحار الأنوار: ج ۵، ص ۲۰۲، ح ۲۷).
امنیت در قرآن
خداوند در آیات قرآن بر اهمیت و ارزش امنیت تأکید بسیار داشته و به قریش این منت را میگذارد که ایشان را از نظر اقتصادی و جانی در امنیت قرار داده است.(قریش، آیه 4)
از نظر قرآن بهترین مکان ها جایی است که امنیت در آن حاکم باشد و مردم از نظر اقتصادی نیز تأمین باشند.(قصص، آیه 57) از همینرو با توصیف مکه به شهر امن (تین، آیه 3) بر اهمیت امنیت توجه می دهد. همچنین خداوند شهر و جامعه نمونه را جامعهای میداند که دارای امنیت فراگیر و جامع باشد و مردم در آن با اطمینان و آرامش و آسایش زندگی کنند. در حقیقت خوشبختی جوامع به آرامش و آسایش است.(نحل، آیه 112)
خداوند در آیه 108 سوره بقره، در تبیین ویژگی های شریعت اسلام، به این نکته توجه می دهد که اسلام مردم را به برقرارى صلح و امنيّت اجتماعى دعوت می کند و خود در ایجاد و گسترش آن تلاش دارد. این مسئله بیانگر اهمیت و ارزشی است که امنیت در فرهنگ اسلام دارد.
از آنجایی که امنیت پایدار مهمترین خواسته و نیاز انسانی در کنار آسایش و رفاه پایدار است، خداوند در توصیف بهشت به این دو مهم اشاره کرده و میگوید که بهشت جایی است که در آن آرامش و آسایش پایدار برای مؤمنان تأمین است و آنان هیچ ترس و اندوهی نسبت به این امور ندارند.(زمر، آیه 73)
البته این بدان معنا نیست که اسلام خواهان آرامش و آسایش پایدار در روی زمین نیست، بلکه اسلام بر آن است تا در چارچوب کتاب و قانون، چنین امری را فراهم آورد و جامعهای نمونه و ایدهآل در زمین ایجاد کند که در آن آرامش و آسایش به نسبت پایدار فراهم باشد.(نور، آیه 55؛ قصص، آیات 20 تا 25؛ فتح، آیه 27)
همچنین خداوند در آیه 33 سوره مائده بر ضرورت پاسدارى از امنيّت و سلامت جامعه ايمانى با سركوب آشوبگران و فساد انگيزان، خواهان تأمین امنیت و حفظ و صیانت از آن است. این مهمترین گواه بر ارزش و اهمیتی است که امنیت در تفکر اسلامی دارد؛ زیرا فرمان جهاد برای تأمین امنیت و حفظ آن را می دهد؛ چرا که گاه نمی توان تنها با کار فرهنگی و آموزشی و تربیتی دیگران را به حفظ امنیت دعوت کرد؛ بلکه لازم است تا گروهی را که ظالم و امنیت زدا هستند با تیغ تیز شمشیر حذف کرد یا با فشار سهمگین تازیانه بر جایشان نشاند.
امنیت در منابع روایی
مقوله امنیت و اهمیت آن در احادیث امامان معصوم(ع) فراوان مورد تأکید قرار گرفته است.
از دیدگاه پیامبر(ص) امنیت یکی از چهار نعمتی است که با آن نعمتهای الهی، کامل میشود. ایشان میفرماید: هر کس شب و روز خود را سپری کند و از سه چیز، برخوردار باشد، نعمت دنیا را کامل دارد: کسی که بام و شامش را در تندرستی و امنیت و آسایش خاطر بگذراند و خوراک روزانه خود را داشته باشد. حال اگر چهارمین نعمت را هم داشته باشد، نعمت دنیا و آخرت بر او کامل شده است و آن نعمت، اسلام است. (الکافی: ج 8 ص 148 ح 127).
از نظر پیامبر(ص) قدر عافیت و امنیت را کسی نمیداند. ایشان میفرماید: نِعمَتانِ مَكفورَتان؛ الأَمنُ وَالعافِيَةً؛ دو نعمت قدرشان ناشناخته است: امنيّت و سلامت.(الخصال:ص۳۴، ح۵، بحارالأنوار: ج ۸۱، ص ۱۷۰، ح۱).
امیرمؤمنان علی(ع) در توصیف بهشت حضرت آدم(ع) به همین مسأله امنیت اشاره می کند و میفرماید: أسكَنَ سُبحانَهُ آدَمَ (ع) دارا أرغَدَ فيها عَيشَهُ، وآمَنَ فيها مَحَلَّتَهُ؛ خداوند سبحان، آدم (ع) را در سرايى جاى داد كه در آن سرا، زندگىاش را پُر از ناز و نعمت، و محيطش را برخوردار از امنيّت قرار داد.(نهج البلاغه: الخطبة۱، بحار الأنوار: ج ۶۳، ص ۲۱۳، ح ۴۸)
از نظر امیرمؤمنان علی(ع) نعمت امنیت، گواراترین نعمت برای بشر است. ایشان میفرماید: لا نِعمَةً أهنَأُ مِنَ الأَمنِ؛ نعمتى گواراتر از امنيّت نيست.( غرر الحكم: ج ۶، ص ۴۳۵، ح ۱۰۹۱۱، عيون الحكم و المواعظ: ص ۵۴۴، ح ۱۰۱۱۹).
آرامش و آسایش دو عنصر اساسی بوجود آورنده سعادت و خوشبختی هستند؛ اما از نظر اهمیت، امیرمؤمنان، آرامش را مقدم و برتر از آسایش میداند؛ زیرا به نظر ایشان، آسایش در سایه سار آرامش و امنیت تحقق می یابد. ایشان میفرماید: رَفاهِيَةً العَيشِ فِي الأَمنِ؛ آسايش زندگى، در گرو آرامش و امنيّت است.( غرر الحكم: ج۴، ص۱۰۰، ح۵۴۳۸، عيون الحكم و المواعظ: ص ۲۷۱، ح ۴۹۸۳)
امام صادق(ع) نیز در اهمیت امنیت میفرماید: نعمت دنيا، امنيّت و تندرستى است، و كامل شدن نعمت در آخرت، رفتن به بهشت است. تا زمانى كه بنده وارد بهشت نشود، هرگز نعمت را كامل به دست نياورده است. (معانی الأخبار: ص ۴۰۸، ح ۸۷، عن زيد الشحام، بحار الأنوار: ج ۸۱، ص ۱۷۲، ح ۸) به نظر میرسد که انسان تا وقتی به بهشت وارد نشده نباید خود را در امنیت بداند و همواره باید ترسان و خوفناک باشد؛ اما وقتی به بهشت وارد شد خود را در امنیتی مطلق و باقی خواهد یافت؛ زیرا هرگز در بهشت دگرگونی رخ نخواهد داد و تغییر به وجود نمیآید.
از منظر متون اسلامى، امنيت اجتماعى، يكى از بزرگترين و گواراترين نعمت هاى الهى است كه با نعمت تندرستى و سلامت برابرى مى كند. همه مردم به آن نياز دارند و بدون آن، شادى در زندگى بىمفهوم است؛ ولى چنانکه گذشت، كمتر كسى قدر اين نعمت بزرگ را مىداند.
از نظر آموزههای اسلامی، فقدان امنیت بدترین کمبودها در زندگی بشر است و انسان باید برای تأمین آن تلاش کند و عوامل آشکار و نهان آن را شناسایی و در جستجوی تحقق آن به این عوامل تمسک کند. از این رو فقدان آن و عدم تلاش شخص یا جامعه برای تأمین آن مورد نکوهش قرار گرفته است.
پیامبر(ص) میفرماید: در گفتارِ بى كردار، و ديدنِ بى آزمودن... و زندگى بدون سلامت، و وطن بدون امنيّت و شادمانى، خيرى نيست.(كتاب من لا يحضره الفقيه: ج ۴، ص ۳۶۹). پس در جامعهای که امنیت نیست هیچ خیری نیست؛ بلکه باید آن را بدترین سرزمینها و جوامع بشری دانست؛ چنانکه امیرمؤمنان علی(ع) میفرماید: شَرُّ البِلادِ بَلَدٌ لا أمنَ فيهِ ولا خِصبَ؛ بدترينِ شهرها، شهرى است كه در آن، امنيّت و فراوانى نباشد.(غرر الحكم: ج۴، ص۱۶۵، ح۵۶۸۴، عيون الحكم و المواعظ: ص ۲۹۴، ح ۵۲۵۳).
از نظر امام علی(ع) کسی که امنیت ندارد و همیشه ترسان و هراسان است، اصولاً زندگی ندارد: الخائِفُ لا عَيشَ لَهُ؛ كسى كه در ترس و وحشت به سر مى بَرَد، زندگى ندارد.( غررالحكم: ج۱، ص۲۵۱، ح۱۰۱۱، عيون الحكم و المواعظ: ص ۳۰، ح ۴۵۳). این بدان معناست که حقیقت زندگی را باید در اموری چون امنیت جستجو کرد و فقدان امنیت که ترس و خوف است، به معنای فقدان زندگی است.
امنیت، مسئولیت دولت و نظام اسلامی
در فقه اسلامی با توجه به اهمیت زیاد امنیت و آرامش در سعادت بشر از منظر قرآن، به این امر توجه ویژه ای مبذول شده است. توجه قرآن به امنیت در این گستره وسیع از آیات خود گواهی روشن بر مسئولیت و تکلیف امت و امام برای تأمین آن است.
نگاهی به درخواست امنیت از سوی حضرت ابراهیم (بقره، آیه۱۲۶؛ ابراهیم، آیه۳۵). و تأکید قرآن بر حرمت جنگ در ماههای حرام برای تأمین امنیت و منتگذاری بر قریش و اهل مکه به سبب تأمین آن و یادآوری بعضی اقوام بهرهمند از نعمت امنیت مانند قوم سبأ (سبأ، آیه 18) نشانگر جایگاه و ارزش امنیت در فرهنگ قرآنی است.
هم چنین ارتباط بخش فراوانی از مباحث فقهی مانند حدود، دیات و جهاد با مقوله امنیت، نشان از اهمیت امنیت در اسلام و زمینهای برای نهادینه شدن فرهنگ امنیت در جامعه اسلامی است.
چنانکه گذشت از نظر اسلام ضروری است تا برای ایجاد و حفظ و صیانت از امنیت با افراد و گروهها یا جوامع ضد امنیت مبارزه کرد و آنان را حذف یا بر جای خود نشاند.(مائده، آیه 33)
خداوند با آنکه مبارزه با کفر و شرک را به عنوان ظلم عظیم از وظایف و تکالیف هر مسلمانی دانسته است، با این حال اجازه نمیدهد که امنیت در همه احوال از فرد یا جامعهای سلب شود؛ از اینرو فرمان میدهد تا در ماههای حرام از هر گونه جنگ که موجب سلب امنیت است خودداری شود و مسلمانان حق ندارند در این ماهها به جنگ رفته و از مشرکان و کافران سلب امنیت کنند.(توبه، آیات 4 و 5)
به هر حال، بر دولت اسلامی است تا به اشکال گوناگون از امنیت افراد جامعه و حتی جوامع دیگر دفاع و صیانت کند و به تأمین آن اقدام نماید.