26 فروردین 1395, 13:42
اكنون كه در واپسين لحظات برگزاري اعتكاف سال جاري آن هم با حضور حداكثري جوانان خداجوييم، بنا داريم نكات كليدي اين عبادت ويژه را از بيان آيتالله جوادي آملي در كتاب «حكمت عبادات» مورد بررسي قرار دهيم. انسان در گريز از هواي نفس و فرار از اشتغالات زندگي، در طريقت انس با معبود همواره نيازمند خلوتي است تا در انزواي وجود خويش در آثار صنع پروردگارش با ديدۀ عبرت بينديشد و با سوز دل و اشك ديده، باطن خود را از زنگار گناهان بشويد و خانه دل را مصفاي حضور خالق هستي بخش سازد، و اعتكاف زمينه چنين خلوتي را فراهم ميكند و فرصت و مجالي ميدهد براي پرداختن به امور نفس خويش و جلوهگري نور محبت خدا در اعماق سراي وجود انسان، تا انسان بدون دلواپسي از كارهاي انجام نشده و وابستگيهاي روزمره، خود را در سراي معبود خويش نظارهگر باشد. آيتالله جوادي آملي، وجود تأكيدات و فضايل فراوان در اعتكاف را با نگاهي مفسرانه به تحقيق نشسته و با پرداختن به دو ويژگي خاص، اين عمل عبادي را از ديگر عبادات متمايز ساختهاند و آوردهاند: عبادت ذات اقدس اله، شؤوني دارد. گاهي به صورت فكر و ذكر و شكر است؛ گاهي به صورت حركت و زماني به صورت سكون. تا معبود (عزّوجلّ) چه دستور دهد و رسول معبود (ص) چه پيامي آورده باشد. آنجا كه فكر و ذكر و شكر عبادت است، آيات و روايات درباره آن فراوان وجود دارد و نيازي به شرح آن نيست. و آنجا كه حركت، عبادت باشد، نظير طواف كه گشتن به دور كعبه، خود عبادت است و مانند سعي بين صفا و مروه كه آن حركت مخصوص و هرولهاي كه در آن است، خود عبادت محسوب ميشود، و به قصد قربت انجام ميگيرد. و آنجا كه توقّف عبادت است، مانند وقوف در عرفات و مشعر و منا؛ البته آن جا «وقوف» به معناي «سكون» نيست؛ ولي حركت هم واجب نيست. صِرف ماندن در عرفات و مشعر و منا با آن آداب و سنن خاصّ، واجب است. پس معبود، گاه دستور حركت و هروله ميدهد، نظير سعي بين صفا و مروه؛ گاهي دستور گردش به دور خانهٴ خود را لازم ميداند، نظير طواف در حج و عمره؛ گاهي هم وقوف و عكوف و اقبال همراه با تعظيم و بزرگداشت را در خانهٴ خود، واجب يا مستحب ميشمارد، نظير اعتكاف. عكوف يعني اقبال و روي آوردن به چيزي همراه با تعظيم و بزرگداشت آن. اعتكاف در مسجد، خود نوعي عبادت است كه حركت در آن شرط نيست؛ سكون هم در آن معتبر نيست؛ مانند وقوف در عرفات، مشعر و مِنا. اين حكيم متاله در ادامه اين بحث، فضيلت اعتكاف را معادل طواف خانهٴ خدا قرار داده و مرقوم داشتهاند: در فضيلت اعتكاف همين بس كه معادل طواف خانه خدا قرار گرفته و عِدْل و قسيم و همتاي ركوع و سجود به شمار آمده است. چنانكه دو تن از پيامبران بزرگ الهي مأمور شدند تا كعبه و حريم آن را از لوث وجود «وثنيّت» و «ثنويّت» تطهير كنند تا عبادتكنندگان در مطاف و در كنار قبله و حرم ذات اقدسالله به طواف و اعتكاف و ركوع و سجود بپردازند. ذات اقدسالله در اين زمينه ميفرمايد: و به ياد آوريد زماني كه خانهٴ كعبه را محل بازگشت و جايگاه امنيت مردم قرار داديم و از مقام ابراهيم، عبادتگاهي براي خود برگزينيد. و ما به ابراهيم و اسماعيل فرمان داديم كه خانهٴ مرا براي طوافكنندگان و معتكفان و ركوعكنندگان و سجدهكنندگان، از هر گونه آلودگي تطهير كنيد. از اينكه اعتكاف در كنار طواف و عِدْل ركوع و سجود قرار گرفته، معلوم ميشود كه از بارزترين مصاديق بندگي در پيشگاه ذات اقدسالله است. مفسر بزرگ قرآن كريم در اين كتاب، اهميت و فضيلت اعتكاف را با پرداختن به دو نكته مهم خاطرنشان كرده و مرقوم داشتند: آنچه بر اهميت و فضيلت اعتكاف ميافزايد دو نكته است كه يكي مهم و ديگري مهمتر است؛ نكتهٴ مهم آن است كه اعتكاف همچون نماز نيست تا بتوان آن را در هر مكاني بجا آورد. درباره نماز، بر پايهٴ «جُعلتْ لي الأرض مسجداً وطهوراً» ميتوان آن را در هر مكاني انجام داد؛ حال آنكه اعتكاف، چنين نيست. اعتكاف بايد در مسجد و خانهٴ خدا باشد. آن هم نه هر مسجدي، بلكه مسجد اعظم، يا به تعبيري ديگر مسجد جامع يا مسجد الحرام و مسجد النبيّ (ص) يا مسجدي كه معصوم (ع) در آن نماز جمعه يا جماعت اقامه كرده باشد؛ يا امامي عادل هر چند غير معصوم در آن نماز جمعه يا جماعت برپا كرده باشد. پس اعتكاف بايد در مسجدي باشد كه مصلاي تودهٴ مسلمانان است؛ يعني مسجد جامع يا اعظم، و مسجدي كه در شهر، جزو بزرگترين مسجدهاست و جماعتهاي رسمي در آن اقامه ميشود. بنابراين، مسجد بودن خود مزيت است و اقامهٴ نماز جمعه يا جماعت در آن، مزيّتي ديگر. انعقاد اعتكاف در مسجد متروك و مهجور صحيح نيست. عدهاي كه اعتكاف را به ويژه مسجد الحرام و مسجد النّبي (صليالله عليه والله و سلم) يا مساجد چهارگانه اختصاص دادهاند، بايد سخن آنان را بر افضليت حمل كرد و نه تعيّن. نكتهٴ مهمتر آن است كه «روزه» كه خود از اركان مهم دين و از مباني مهم و اصيل اسلام است، كه: «بُني الاسلام علي خمسٍ: علي الصلاة والزكاة والصوم والحجّ والولاية» عبادتي كه بدين پايه از اهميت است، شرط اعتكاف قرار گرفته است، ارزش اعتكاف به حدي است كه يكي از برجستهترين اركان دين، شرط آن قرار ميگيرد! همانگونه كه نماز بدون طهارت تحقق نمييابد؛ كه: «لا صلاة إلاّ بطهورٍ» اعتكاف هم بدون روزه صحيح نيست؛ كه: «لا اعْتكاف إلاّ بصومٍ». و اين از سخنان بلند ائمهٴ اطهار (عليهمالسلام) است.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان