1 اردیبهشت 1395, 2:56
افراط و تفريط انسان را ازحقيقت دور میكند
آيتا... جوادي آملي گفت: بُروز مشكلات در جامعه به دليل غفلت و فراموشي و افراط و تفريط است. چرا كه افراط و تفريط انسان را از حقيقت دور كرده و به گمراهي نزديكتر ميكند. آيتا... جوادي آملي گفت: خداوند نعمتهاي فراواني مانند سلامتي اعضا و جوارح را به انسان عنايت كرده، از اين رو لازم است بشر، با وجود نعمتهاي الهي، سر به سجده فرود آورد و خاضعانه شكرگزار باشد. وي افزود: در سجده لازم نيست انسان ذكر خاصي را بگويد، بلكه بايد در هر آني انسان شكر گزار نعمت عظيم سلامتي باشد و سجده شكر به جاي بياورد. اين مفسّر قرآن در ادامه گفت: شكرگزاري يك تكليف مانند نماز و روزه نيست، بلكه شكر موجب ميشود انسان بداند همه كارهاي اين دنيا بر اساس حساب و كتاب است و هيچ چيزي بيهدف آفريده نشده است. وي با اشاره به تعطيلات حوزه و تعطيل شدن كرسيهاي درس طلاب ابراز داشتند: تعطيلات نه تنها براي حوزههاي علميه اثري ندارد بلكه ضرر هم دارد؛ حوزههاي علميه براي اينكه بتوانند در جامعه بيشتر مثمر ثمر باشند و پاسخ گوي مسائل شرعي و عقيدتي مردم در جامعه باشند، لازم است كرسيهاي درس و تدريس خارج فقه و اصول و غيره در حوزه برقرار باشد و طلاب هم در علم آموزي تمام تلاش خود را بهكار ببندند. اين مرجع تقليد در ادامه رسالت امروز روحانيت را بسيار سنگين خواندند و اظهار داشتند: روحانيت، بعد از انبيا وظيفه هدايت و سرپرستي جامعه را بر عهده دارد و بايد پاسخگوي شبهات باشد و جامعه را در مقابل آسيب هجمههاي عقيدتي و فرهنگي واكسينه كند. انتظارات از حوزه براي پاسخ گويي به نيازها و مشكلات ديني زياد است و زماني روحانيت ميتواند در اين راه موفق باشد كه با تلاش در دو جبهه تعليم و تعلم، به اخلاق عملي نيز آراسته باشد. وي در ادامه به تفسير آياتي از سوره مبارکه «فصلت» پرداخت و گفت: اين آيات تلنگري به انسان فراموشكار است تا بداند كه همه نشانههای الهي مانند شب و روز، كهكشانها و... دليلي بر حقانيت خالق هستي است. اين مفسر قرآن با اشاره به مشكلات جامعه، افزود: بُروز مشكلات در جامعه به دليل غفلت و فراموشي و افراط و تفريط است. چرا كه افراط و تفريط انسان را از حقيقت دور كرده و به گمراهي نزديكتر ميكند. انسان با كمي تدبر و تعمق در آفرينش و خلقت موجودات ميفهمد كه هيچ چيزي در اين دنيا بيهدف به وجود نيامده و همه موجودات در حال تسبيح ذات ربوبيتاند. برخي انسانها در پرستش و عبوديت دچار افرط و تفريط ميشوند و با اينكه ميدانند خداوند خالق همه مخلوقات است، ولي به دليل غفلت و فراموشي، به جاي عبادت خالق، مخلوق ناچيز و بيارادهاي مانند خورشيد، گوساله و... را ميپرستند. وي گفت: انسان بايد با تدبر و تفكر در نظام آفرينش، به عظمت خداي يگانه آگاهي پيدا كند و از اين طريق به كمال و سعادت برسد.
هر يك از اعضاي بدن انسان، ابزاري است براي تأمين نيازهاي مادي و معنوي، اما چشم آدمي علاوه بر اينكه ابزاري است براي ديدن، منبع مطمئني است براي ظهور باطن و نمايش وجود دروني. پس چشم برخلاف عضوهاي ديگر، هم نقش ابزاري دارد و هم نقش شناسايي. چشم آينه تمامنماي حقيقت وجود آدمي است و از حالات مختلف روان حكايت ميكند. ميزان شجاعت و شهامت، جرأت و جسارت، خشم و خشونت، ضعف و پستي افراد، از چشمانشان مشخص ميشود. استعداد و نبوغ، عواطف و احساسات و عشق و محبت در چشم برق ميزند. اين همه راز نهفته چشم را در اين كلام امام علي (ع) ميتوان ديد: «العيونُ طلأتُعُ القلوب»، «چشمها، تجليگاه و مطلع دلهاست». (غررالحكم، ص211) انواع چشم: چشم در قرآن و روايات اهلبيت بر چند قسمت تقسيم شده است و اين تقسيمبندي براساس حالات گوناگوني است كه بر دل انسان عارض ميشود و دل هم خاستگاه آن است. 1. چشمهاي خيانتكار: قرآن، برخي از چشمها را خيانتكار معرفي ميكند و آگاهي از آنها را در انحصار علم خدا ميداند و ميفرمايد: خداوند چشمهاي خائن و هر آنچه در سينههاست ميداند. (سوره غافر، آيه 19) چشمان آلوده و خيانتپيشه نشانههايي دارند كه با آنها شناخته ميشوند: الف. نگاههای رياكارانه: بدين معنا كه برخي افراد در مواردي با پوششي از ريا و تقدّس كاذب نگاه ميكنند و چنان وانمود ميكنند كه اصلاً نگاه نميكنند و اين همان نگاه دزديده است؛ چنانكه از امام صادق (ع) پرسيدند: معناي«خائنة الاعين» چيست؟ فرمود: «المتر الي الرّجل ينظر الي الشيء كأنّه لا ينظر اليه»، «آيا نميبيني كه شخصي به چيزي نگاه ميكند و چنين وانمود ميكند كه آن را نميبيند؟» (بحارالانوار، ج10، ص76) ب. نگاه اشارتي: با غمزه و رمز و گوشه چشم نگاه ميكند. نگاهي معنادار و نگاهي كه سخن ميگويد و دستور ميدهد. در اسلام نگاه اشارهاي با هر هدفي كه باشد، ناپسند و براي پيامبران و به تبع آنان براي پيروانشان نادرست است و گرچه مورد اشاره، عمل مجاز باشد. پس ميتوان گفت كه خائنه الاعين عبارت است از آن نگاههاي دزديدهاي كه دور از ديد افراد است؛ همانطور كه از دل افراد، جز خدا كسي آگاه نيست، از نگاههاي كنايهاي و رمزي هم تنها خدا آگاه است و بس. گرچه هر عضوي ميتواند آشكارا و نهاني خيانتي را مرتكب شود، اما به جز «چشم» هيچ يك از آنها به عنوان عضو خائن معرفي نشدهاند. 2.چشمهاي مهرشده: چشمهايي هستند كه از ديدن حقايق و نشانههاي الهي كور و ناتوانند. آنها كساني هستند كه خدا بر دلها و گوشها و چشمانشان مهر نهاده است. به همين دليل نميفهمند و غافلان واقعي همانها هستند. (سوره نحل، آيه 108) 3. چشمهاي خاشع: چشمهايي كه در اثر نرمش دل و تسليم به حق و حقايق فروهشته، و در برابر عظمت خدا و روز قيامت متواضع شده باشند. قرآن كريم در مواردي به ويژه درباره قيامت، خشوع و ترس را به چشم نسبت ميدهد: امروز [روز قيامت] دلهايي در آن مضطرب است و چشمهاي آنان از شدت ترس فرو افتاده است. (سوره نازعات، آيه 7و8) درحاليكه خشوع از حالات قلب است اما به دليل اينكه ترس، خشيت و ساير صفات باطني انسان بيش از هر عضو ديگر در چشم نمايان ميشود، لذا اين حالت به چشم نسبت داده شده است. «لُرد اريبوري» يكي از دانشمندان معاصر در اين زمينه ميگويد: «بدانيد كه مردم آنچه در دل دارند اظهار نميكنند و فهم مطالبي كه در كتاب نوشته است، آسانتر از پي بردن به مطالبي است كه در سينه اشخاص نهفته است. شخص زيرك ميتواند تا اندازهاي از چشمان مردمان، به راز درون دل آنها هنگام سخن گفتن پي ببرد و حقيقت را از دروغ دريابد.» انواع نگاه 1. نگاه عبرتآموز: نگاه بايد نافذ باشد و به درك و فهم و تجربه انسان بيفزايد وگرنه چه تفاوتي ميان انسان بينا و نابينا وجود دارد؟ حضرت علي(ع) ميفرمايد: «به هوش باش بيناترين ديدهها آن است كه نگاهش در امور خير نافذ باشد». (نهج البلاغه، خطبه 103) مقصود اين است كه بيننده حقيقي كسي است كه حق و باطل را تشخيص دهد و خير و شرّ را از هم بازشناسد، از شرّ بپرهيزد و به كارهاي نيك اقدام كند.
2. نگاه محبتآميز: در مواردي چشم نيز همانند زبان، حرف ميزند، زبان با حروف و كلمات و چشم با نگاهها و اشارات و اين حقيقت به صورتي زيبا در اين گفتار امام علي (ع) منعكس شده است: «زبان بيانگر عشق و علاقه و چشمها گوياي مودّت و محبت است». (غررالحكم، ص413) گاهي انسان به صراحت ميگويد: تو را دوست دارم، به تو عشق ميورزم. چشمان آدمي نيز با نگاه لطفآميز و مهرانگيز و به زبان حال، ميگويد: من به تو علاقهمندم، محبت تو را بر دل دارم. 3. نگاه رعبانگيز: نگاه خشونتآميز و خشمآفرين، بازتاب و آثار نامطلوبي دارد. به همين دليل اين نوع نگاه در سيره و سنت پيشوايان ديني، در رديف اعمال زشت قرار گرفته و از آن به عنوان يك كار منفي و فعل حرام ياد شده است.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان