سایت تحلیلی فیلم نوشت: المپیک رویدادی جهانی و بشری است و هدف آرمانی این اتفاق کم نظیر ورزشی وحدت آفرینی در میان ملل و مردمان کشوهای مختلف و پیوند زدن لحظات غم و شادی آنان با یکدیگر و البته در قالبی صلح امیر است؛ اما اینکه چقدر این هدف برآورده میشود سؤالی است که پاسخ آن نیز واحد نیست و در کشورهای مختلف و فرهنگهای مختلف شرایط سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی آن را تحت تأثیر قرار میدهد.
تحصیلات و سواد تحصیلی و نیز سواد رسانهای لازمه آگاهی از رویدادهای ورزشی و برنامه ریزی برای دنبال کردن این برنامه ها است. همچنین داشتن فراغت و رفاه نسبی نیز از دیگر از مؤلفه هایی است که بر نوع مخاطبان برنامه ها تأثیرگذار است. بین دغدغه های مادی و اقتصادی و نوع دغدغههای فکری افراد رابطه وجود دارد.
آرمانی المپیک وحدت میان ملل و پیوند لحظات شادی و غم در فضایی صلح امیز است
جامعه و تب المپیک
مسائل اجتماعی مطرح در ویژه برنامه های المپیک غالبا گزارشات ورزشی است اما در کنار این گزارشات تب طرفداری از ورزشکاران هم داغ است و مخاطبان از طریق سامانه های هواداری و یا رسانه های ارتباط جمعی خود را در این اتفاق شریک میکنند. از دیگر مسائل اجتماعی مطرح در این برنامه ها میتوان به بحث هایی مانند ناامنی در شهر ریو و نیز دهکده بازیها اشاره کرد که خبرهایی مبنی بر سرقت از ورزشکاران از جمله احسان حدادی جلب توجه میکرد. نارضایتی شهروندان برزیلی از برگزاری المپیک در کشور برزیل به دلیل مشکلات اقتصادی و درگیریها و راهپیماییهای آنان از دیگر وقایع مهم منعکس شده در این برنامه ها بوده است.
جامعه میدان ورزش
این برنامه ها حاوی پیامهای اجتماعی هستند و بیانگر اهمیت و حساسیت مقوله ورزش برای جامعه می باشند. در زمان المپیک مسائل دیگر اقتصادی و سیاسی و فرهنگی در سایه قرار میگیرد. پیام اجتماعی دیگر، اهمیت سخت کوشی و تمرین مداوم برای موفقیت است که غالباً در لابه لای تحلیل دلایل شکست یا موفقیت یک ورزشکار بیان میشود. تشویق به ورزش قهرمانی و افتخارآفرینی برای کشور و مردم و کلنگری و ما شدن و وحدت پیامی است که در سرتاسر این برنامهها موج میزند به نحوی که دائماً صحبت از ملت و کشور ایران میشود و همه ورزشکاران هدف خود را افتخارآفرینی و شاد کردن ملت بیان میکنند و ناکامان نیز با قرار گرفتن در مقابل دوربینهای گزارشگران از مردم عذرخواهی میکنند و سرودهایی با مضامین ملی و عشق به وطن پخش میشود.
افتخارآفرینی برای کشور و ما شدن، پیامی است که در سرتاسر ویژه برنامههای المپیک موج میزند.
پیام های ضمنی المپیک
از جمله پیامهای ضمنی میتوان به پیامهای دینی و ارزشی و ملی حضور ورزشکاران کشورمان در صحنه های پیروزی و شکست آنها و جملات و حرکاتی که انجام میدهند اشاره کرد. حتی نوع پوشش بانوان و نیز جملاتی که مثلاً روی پیراهن کشتیگیران و وزنهبرداران نوشته شده است همگی حاوی پیامهای فرهنگی و ورزشی مهمی مانند رعایت ادب پهلوانی و نیز الگوگیری و مدد جستن از ائمه اطهار (ع) است.
همچنین رفتار ورزشکاران پیروز با حریف شکست خورده و دست دادنها و نمایش صحنه های جوانمردی و رعایت اخلاق و دلجویی از حریفان و تقبیح سوء استفاده ورزشکاران از مصدومیت حریفشان در حین مسابقه و استفاده از آن به عنوان نقطه ضعف طرف برای پیروز شدن و نیز یاد کردن از الگوهای مانند آقا غلامرضا تختی در این رابطه حاوی پیامهایی مانند رعایت اخلاق پهلوانی و نه فقط ورزشکار بودن و رعایت ادب و احترام گذاشتن به شخصیت طرف مقابل هستند.
اعتبار ملی و المپیک
نفس انعکاس ورزش و پخش برنامه های میتواند مقوم این ارزشهای فرهنگی انقلاب باشد؛ اما اینکه مثلاً در یک رشته و یا اینکه در یک المپیک کاروان کشورمان نتیجه نگیرد یا نتایج ضعیف باشد و یا اینکه سطح و دانش مربیان ضعیف تشخیص داده شود و یا سطح و نوع حمایت مادی و معنوی کشور از ورزشکاران و مدالآوران المپیکی به نسبت کشورهای دیگر کافی نباشد ممکن است ارزشهای فوق را مورد تهدید قرار دهد. از طرف دیگر انعکاس رسانهای مربیان و ورزشکاران ایرانی که به دلایل مختلف با تابعیت کشورهای دیگر مانند آذربایجان در مسابقات شرکت کردهاند نیز از جمله مواردی است که میتواند برای ارزشهای فوق مخاطره آمیز باشد.
ورزشکاران پیروز مهمترین هدف خود را افتخارآفرینی برای کشور میدانند. ناکامان نیز با قرار گرفتن در مقابل دوربین از مردم عذرخواهی میکنند.
با توجه به وحدتی که ورزشکاران رشتههای مختلف ورزشی در المپیک مییابند و همه در قالب یک کاروان واحد در راه موفقیت ملی و اعتزاز پرچم کشور ایران به مبارزه میپردازند و رنکینک کشوری توزیع مدالها نیز معیار موفقیت قرار دارد، میتوان گفت که نمایش این تلاشها غرور و وحدت ملی و همبستگی اجتماعی را بسیار افزایش میدهد.
المپیک و جامعه سالم
در زمان برگزاری المپیک صدا و سیما و مخصوصاً شبکه های سه و ورزش بخش زیادی از برنامه های روزانه خود را به پخش مسابقات المپیک اختصاص میدهند و آورندگان مدالهای المپیکی چندین با در طول برنامهها مورد تقدیر و تشکر قرار میگیرند، با خانوادههای ارتباط زنده برقرار میشود، با قهرمانان چندین بار مصاحبه زنده و ضبط شده انجام میشود به نحوی که اهمیت این افراد در نظر مردم بسیار افزایش می یابد. حتی پاداشهایی که برای این افراد در نظر گرفته میشود و وعدههای دیگری که از سوی شرکتهای خصوصی برای پرداخت پاداش به این افراد تبلیغ میشود باعث تشویق خانوادهها برای سوق دادن فرزندان به ورزش و فعالیت ورزشی قهرمانی میشود و به نوعی راه و مسیر بسیاری از افراد را این برنامهها جهت میدهند؛ حساس کردن جامعه به ورزش و اهمیت دادن به قهرمانان ورزشی و بالا بردن ارزش کسب مدال المپیک یکی از مهمترین نکات مثبت این برنامهها برای جامعه است.
همچنین تحلیل کارشناسی و دقیق دلایل ناکامی و شکست ورزشکاران کشورمان میتواند در بهبود برنامهریزیهای بعدی فعالین ورزشی جامعه بسیار مفید است.
پالایش محتوایی المپیک
آن چیزی که برنامه های المپیکی صدا و سیما نشان میدهد تأکید بر این مسئله است که برای موفقیت و پیروزی در المپیک بایستی آمادگی جسمانی کامل داشت و تنها کسانی در المپیک موفقاند که جسم و اندام آمادهای داشته باشند. تأکید بیش از حد بر آمادگی جسمانی و تبدیل شدن آن به هدف اصلی زندگی و تنظیم زندگی فردی در راستای این هدف و اینکه این تصور اشتباه ایجاد شود که نیازی به پرورش دیگر ابعاد شخصیتی انسان مانند تقویت بعد اخلاقی و معنوی نیست میتواند آثار منفیای مانند رشد خشونت و غرور و فخر فروشی و ضعف اخلاق و معنویت را در میان نسل آینده به همراه داشته باشد.
حضور در المپیک و افتخارات حاصل از آن باعث ارتقا اتحاد در جامعه و تقویت مفهوم ملیت میشود
انعکاس اینکه در مسابقات المپیک بیشتر رشتههای فردی مدالآور هستند و تیمهای ورزشی کشورمان حضور و فروغ چندانی ندارند میتواند برای تقویت مفهوم کار جمعی آسیبزا باشد.
نکته بعدی اینکه در اکثر این برنامهها، سازوکارهای دولتی به عنوان اصلیترین عامل ناکامیهای ورزشی ذکر میشود که این میتواند برای آینده تعاملات اجتماعی مخرب باشد.
تصویر المپیک واقعی است یا ...
اغلب تحلیلهای کارشناسان در مورد تیمها و رشتههای المپیکی ناقص و کلیشهای و گول زننده است و مبتنی بر پیشینه و سابقه گذشته ورزشکاران و رشتههای ورزشی است و بنابراین باعث برداشت ها نادرست و اشتباه در آنان شده است مانند اتفاقی که در مورد تیم کشتی فرنگی در المپیک ریو افتاد و رشتههای تنیس و تکواندو نیز در این مورد قابل ذکر هستند.
در اکثر ویژه برنامههای المپیک، سازوکار دولتی به عنوان مهمترین عامل ناکامیهای ورزشکارها معرفی میشود
در دنیای ورزش داوری و اشتباهات آنان ممکن است برای هر تیمی اتفاق بیفتد و این مسئله در بیشتر موارد خارج از کنترل ورزشکاران است و اکثر موارد آن نیز سهوی است؛ اما بعضاً در بعضی کارشناسیها داوریها را طراحی شده و به ضرر ورزشکاران ایرانی نشان میدهد. این امر در نهایت می تواند نوعی حس منفی نسبت به سایر ملت ها ایجاد کند. اما از طرفی بر یک واقعیت اجتماعی و سیاسی استوار است که ورزش هم می تواند سیاسی باشد.
المپیک در برابر آسیبهای اجتماعی
اتفاقاتی مانند موضوع محرومیت ورزشکاران روس از المپیک به خاطر مصرف مواد نیروزا و مسئله دوپینگ و تحلیل آن در برنامههای المپیکی صدا و سیما باعث میشود که جوانان و ورزشکاران آماتور با آسیبهای اجتماعی و خطرات ناشی از مصرف مواد نیروزا و روانگردان بیشتر آشنا شوند و به سمت استفاده از این مواد و سایر موارد مشابه کمتر جذب شوند. این امر در نهایت باعث معرفی غیر مستقیم اسیب های زندگی ناسالم خواهد شد.
ارتقاء برنامه های المپیکی صدا و سیما
مهمترین تغییر بایستی در حیطه کارشناسان و مجریان مورد استفاده در این برنامه ها اتفاق بیفتد. بایستی از کارشناسان جوان و مجرب که در مورد ورزشکاران و تیمهای ورزشی اطلاعات به روز تر و کاملتری دارند استفاده شود و از تحلیلهای کلیشهای در این برنامهها اجتناب شود؛ مثلاً در مورد کشتی فرنگی بهتر بود روند آمادگی تیم کشورمان با دقت بیشتر و اطلاعات دقیقتر و قبل از شروع مسابقات انجام میشد تا انتظارات و احساسات اتشفشانی در مورد این تیم در مردم ایجاد نمیشد در مورد تیمها و ورزشکاران خارجی نیز این نکته صدق میکند.
پیام سیاسی برنامه المپیکی
با توجه به اینکه موفقیت در المپیک و گرفتن مدال پرستیژ و وجهه ویژهای را برای کشورهای به ارمغان میآورد لذا به نوعی بایستی حاصل کارآمدی و انسجام و توان برنامهریزی کشورها نگریسته شود. در این راستا برنامههای المپیکی صدا و سیما نیز در موارد متعدد به بحث مدیریت و برنامهریزی کلان و راهبردی رشتههای المپیکی کشور پرداخته و در برخی موارد مثلاً عدم حمایتهای مادی از برخی رشتهها از سوی ارگانهای دولتی مثل وزارت ورزش و جوانان را در موفقیت و ناکامی رشتههای ورزشی مؤثر عنوان کرده است؛ یعنی مهمترین پیام این برنامه ها این است که ورزش و سیاست دو مقوله جدا از هم نیستند و همانطوری که مدالهای المپیک و موفقیتهای ورزشکاران در المپیک وجهه سیاسی یک کشور را افزایش میدهد، از طرف دیگر نیز انسجام سیاسی دولتها و اختصاص بودجه های مورد نیاز رشته ها و فدراسیونهای ورزشی از سوی دولت میتواند نقش فراوانی در موفقیت آنها داشته باشد. با توجه به اینکه موفقیت در المپیک مستقیماً با روحیه کل کشور سروکار دارد و باعث افزایش روحیه ملی کل مردمان یک کشور میشود لذا توجه دولتها به ورزش و جدی گرفتن آن نشان دهنده ملی بودن آن دولت به معنای واقعی کلمه است.
موفقیت و یا عدم موفقیت در المپیک میتواند معیاری برای سنجش کارآمدی یا عدم کارآمدی یک دولت باشد
از طرف دیگرمنافع ملی کشور و احساس امنیت داخلی و ملی فقط در گروی توجه به مسائل کلان و استراتژیک و برنامههای توسعهای نیست بلکه ورزش و نیز توجه به موفقیت رشتههای ورزشی میتواند نقش فراوانی در پیشبرد حتی مسائل اقتصادی و توسعهای داشته باشد و از طرف دیگر ورزش و موفقیت ورزشی مخصوصاً در آوردگاهی به بزرگی المپیک باعث تقویت انسجام ملی و هویت ملی میشود زیرا در اینجا شاهدیم که با یک پیروزی همگان خوشحال میشوند و با یک شکست ملت در یاس و ناامیدی فرو میرود.
پیام سیاسی ضمنی برنامه های المپیکی صدا و سیما
نوع تحلیلها و شیوه علتیابیها و نقدها نشان میدهد که ورزش در ایران به کل در اختیار دولت است به نحوی که وضعیت مناسب اقتصادی و سیاسی و کارآمدی دولت به طور مستقیم موفقیتهای ورزشی را تحت تأثیر قرار میدهد. در واکاوی و تجزیه و تحلیل موفقیت ورزشکاران نیز تنها وضعیت بودجه های اختصاص داده شده به ورزشکاران و تأمین بودجه اردوها از سوی ارگانهای دولتی جلوه داده میشود و این گونه به شکلی جبری انگیزه ها و ویژگیهای فردی و نیز انگیزه های شخصی در حاشیه قرار میگیرد.
رسالت تقویت روحیه انقلابی گری و تقویت تفکر انقلاب اسلامی
پخش شدن کلیپهای پیروزی ورزشکاران و کسب مدال توسط آنان همراه با سرودهای ارزشی و انقلابی و نیز دورهای افتخار ورزشکاران با پرچم مقدس جمهوری اسلامی ایران و نیز تقدیم مدالها و موفقیتها به مثلاً مدافعان حرم و نیز آستان امامان معصوم از جمله امام هشتم (ع) و نیز انعکاس رسانهای شعارهای انقلابی و مذهبی ورزشکاران حین و بعد از موفقیتهای ورزشی تأثیر بسیار زیادی بر تقویت روحیه انقلابیگری و تقویت تفکر انقلاب اسلامی دارد.
چارچوب نظری برنامهسازی
روح کلی حاکم بر این برنامه ها آرمانگرایانه و ناسیونالیستی است و نه تجزیه و تحلیل و آسیب شناسانه و با نگاه کمک به برطرف شدن ضعفها. ورزشکار و میزان آمادگی او قبل از مسابقه بزرگ میشود به نحوی که بیننده هیچ تردیدی در موفقیت او به دل راه نمیدهد که این نوع نگاه کاملاً در مورد وضعیت کشتی فرنگی و نیز وزنهبرداری و تکواندو قابل مشاهده است. اغلب تحلیلهای در مورد میزان آمادگی نمایندگان کشورمان شعاری و کلی و کلیشهای است و بیشتر حالت آرزو و امید دارد تا تحلیل منطقی و عینی. از دیگر شواهد این تفکر و نگاه حاکم میتوان به توجیه شکستها و ناکامیها با ابزارهایی مانند ناداوری و شرایط آب و هوایی و نوع تغذیه و مصدومیتهای قبل از مسابقه اشاره کرد!
ورزش هم می تواند سیاسی باشد.
پیامدهای مثبت سیاسی
المپیک میدان همدلی و همراهی کشورها و ملتهاست و نمایش شکستها و پیروزهای نمایندگان ورزشی کشور در این میدان میتواند باعث تقویت روحیه همدلی و همراهی و انسجام ملی کشور شود و به عنوان ابزاری برای برطرف کردن دشمنیها و کینههای گذشته مورد استفاده قرار گیرد. موفقیتهای ورزشی و کسب مدالهای المپیک و انعکاس رسانهای آن باعث شکلگیری افکار عمومی پیرامون آن میشود و شرایط را کاملاً برای صدور پیامهای سیاسی و توسط سیاستمداران و افزایش محبوبیت سیاسی آنان فراهم میکند. اما از طرف دیگر در زمانی که برنامههای المپیکی صدا و سیما پخش میشود برنامههای سیاسی و نیز هیاهوهای سیاسی کمتر با استقبال مواجهه میشود و نوعی آرامش سیاسی بر کشور حاکم میشود.
پیامدهای منفی سیاسی
با توجه به اینکه در تحلیلها غالباً جوی احساسی و ارمان گرایانه و ناسیونالیستی حاکم است و تحلیلهایی که نشان دهنده وضعیت واقعی و موجود نمایندگان ایران در این رقابتها باشد بیان نمیشود این ذهنیت برای بیننده و شنونده به وجود میآید که این روند سیاستی است کلان که ساختار سیاسی کشور از بالا آن را به سازندگان برنامه ها القا میکند. در نتیجه ساختار سیاسی کشور به دروغگویی و ضعف و تلاش برای پوشاندن ضعفها و ناکارآمدی برنامهریزیهای انجام گرفته در حوزه ورزش متهم میگردد.
روح کلی حاکم بر ویژه برنامه های المپیک آرمانگرایانه و ناسیونالیستی است و فاقد بار تحلیلی و آسیب شناسانه می باشند.
بصیرت سیاسی جامعه و تربیت سیاسی
بیشک پوشش رسانهای ناعدالتیهای ورزشی بینالمللیای که در حق ورزشکاران ایرانی حاضر در المپیک و نیز ورزشکاران دیگر کشورها صورت میگیرد و نشان دادن و نمایش چندباره آن میتواند تأثیر بسیار فراوانی بر بصیرت افزایی سیاسی بینالمللی مردم داشته باشد. از طرف دیگر میتوان گفت که تحلیل دلایل موفقیت و شکست ورزشکاران المپیکی کشور باعث میشود که اذهان ببینندگان و شنوندگان پیرامون دلایل موفقیت و کامیابی شکل بگیرد. در واقع بیننده از دریچه این برنامه ها با نقد و نقادی اجتماعی به نحو نامطلوبی آشنا میشود به نحوی که در آینده و در تحلیل پدیدههای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و حتی بلایای طبیعی و حوادث غیر مترقبه چارچوبهای تربیت تحلیلی و ذهنیای که از قبل این برنامه های به دست آورده است را مورد استفاده قرار میدهد. در این چارچوب دولت جایگاه اول و علتالعلل موفقیت و یا شکست در حوزههای مختلف میشود. در این راستا اینها در تحلیل مسائل مختلف همه چیز را از بالا به پایین خواهند نگریست و به نوعی سیاست زده بار خواهند آمد.