كلمات كليدي : ايهام، دو معني، تناسب، تكاپوي ذهن، اجزاء كلام، بلاغت، ادبيات فارسي
نویسنده : الهه سادات برقعي
ایهام به تنهایی سخنی است که دارای دو معنا باشد: یکی معنای دور که معنای اصلی است و دیگری معنای نزدیک.[1]اما ایهام تناسب یکی از زیر مجموعههای ایهام است و همانطور که از نام آن پیداست جمع دو صنعت ایهام و تناسب است. در این صنعت، یک واژه دارای دو معنی است منتها یکی از آن معانی، در شعر حضور دارد(معنای حاضر) یعنی شعر با آن معنی گزارش میشود و یکی از معانی در شعر نیست(معنای غایب) اما این معنی غایب، با کلمه یا کلمات دیگری در بیت تناسب دارد.[2]
تفاوت ایهام با ایهام تناسب در این است که در ایهام گاه هر دو معنی پذیرفتنی است ولی در ایهام تناسب تنها یک معنی به کار میآید و معنی دوم با واژه یا واژههای دیگر یک مراعاتالنظیر است. به عبارت دیگر ایهام تناسب آوردن واژهای است با حداقل دو معنی که یک معنی آن، مورد نظر و پذیرفته است و معنی دیگر نیز با بعضی از اجزای کلام تناسب دارد. واژهای که ایهام تناسب میسازد حداقل یک معنی آن با بعضی دیگر از اجزای سخن مراعاتالنظیر میسازد.
چنان سینه گسترده بر عالمی
که زالی نیندیشد از رستمی
سعدی
در مثال بالا زال و رستم در مصرع دوم ذهن را به سوی این معنی میبرد که منظور از زال در این مصرع، نام پدر رستم است در حالی که این معنی درست نیست. زال در این جا به معنی پیرزن سفید موی است. تکاپوی ذهن در مورد واژهی زال که با دو معنی به کار رفته است، ایهام تناسب را میسازد؛ که یکی از آن دو معنی پذیرفتنی، و دیگری با بعضی از اجزاء کلام تناسب دارد؛ و یک مراعاتالنظیر میسازد. یعنی معنی زال پدر رستم، با رستم مراعاتالنظیر میسازد و زال به معنی پیرزن سفید موی که ذهن با تلاش به آن میرسد ایهام تناسب میسازد.[3]
در بیت زیر ماه استعاره از معشوق است و با همین معنی است که بیت را معنی میکنیم. اما اگر معنی دیگر ماه یعنی سی روز را در نظر بگیریم با هفته و سال، مراعاتالنظیر میسازد.[4]
ماهم این هفته برون رفت و به چشمم سالی است
حال هجران تو چه دانی که چه مشکل حالی است
حافظ
یا در این شعر سعدی:
یکی را حکایت کنند از ملوک
که بیماری رشته کردش چو دوک
در بیت بالا رشته به معنای نخ، با دوک نخریسی ارتباط دارد اما در اینجا مراد از رشته، نخ نیست بلکه نام بیماری(پیوک) است که با این معنی ارتباطی ندارد. اما ذهن در ابتدا به گمان میافتد که تناسب و ارتباطی است.[5]
نکاتی که در ایهام تناسب باید به آنها توجه نمود:
نکتهی اول: اینکه کدام معنی در شعر نقش اصلی دارد بسته به آن است که کلمه در آن معنی با کلمات بیشتری رابطه و تناسب داشته باشد.
نکتهی دوم: یکی از انواع مهم ایهام تناسب، ایهام تضاد است، یعنی معنی غایب با معنی کلمه یا کلماتی از کلام رابطهی تضاد داشته باشد:
ز زهد خشک ملولم کجاست بادهی ناب
که بوی باده مدامم دماغ تر دارد
حافظ
ایهام تناسب با درگیر ساختن ذهن خواننده بر سر انتخاب یک معنی، لذت ادبی ایجاد میکند.
ایهام تناسب در شعر سعدی و حافظ به زیبایی هر چه تماتر و بسیار دیده میشود.[6] برای نمونه در این شعر سعدی:
همچو چنگم سر تسلیم و ارادت در پیش
تو به هر ضرب که خواهی بزن و بنوازم
سعدی
کلمهی ضرب در این بیت هم به معنای ضربه زدن است و هم به معنای آلت موسیقی است که با واژههای چنگ و نواختن در بیت مراعاتالنظیر است.
یا در این بیت:
هنر بیار و زبان آوری مکن سعدی
چه حاجت است که گوید شکر که شیرینم
سعدی
کلمهی شکر که هم به معنای طعم شیرین است و هم به معنای معشوقهی خسرو است که با شیرین مراعاتالنظیر است.[7]
نمونهای از اشعار حافظ:
در کنج دماغم مطلب جای نصیحت
کاین گوشه پر از زمزمهی چنگ و رباب است
حافظ
در این بیت کلمهی گوشه، دارای دو معنی است: یکی در معنای کنج و زاویه(در معنای حاضر ) است و دیگر اینکه اصطلاحی است در موسیقی(معنای غایب)؛ چنگ و رباب با معنای غایب تناسب دارند.
اما مثالی از اشعار مولانا:
دل چه خوردهست عجب دوش که من مخمورم
یا نمکدان که دیدهست که من در شورم
کلمهی شور در شعر، یکی در معنای شور و حال(معنای حاضر) است و دیگر در معنای نوعی مزه(معنای غایب) است. این کلمه در معنای غایبش با نمکدان تناسب دارد.[8]