یکی از اصطلاحاتی که در عرصه حقوق بشر و به ویژه در اسناد حقوق بشر با آن مواجه میشویم، اصطلاح «بازداشت» است. این اصطلاح به صورت منفرد و ترکیبی در اشکال گوناگونی چون «بازداشت خودسرانه»، «افراد تحت بازداشت»، «اشخاص تحت بازداشت»، «بازداشت اشخاص» و... در مواضع مختلفی یافت میشود. به عنوان نمونه اعلامیه جهانی حقوق بشر (1948)[1] در ماده 9، میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی (1966)[2] در ماده 9، کنوانسیون اروپایی حمایت از حقوق بشر و آزادیهای اساسی (1950)[3] در ماده 5، کنوانسیون آمریکایی حقوق بشر (1969)[4] در ماده 7 و منشور آفریقایی حقوق بشر و ملتها (1981)[5] در ماده 6 و... این اصطلاح را به کارگرفتهاند، اما هیچ تعریفی از آن ارایه ننمودهاند. آشنایی با تعریف و مفهوم این اصطلاح و همچنین شناخت ویژگیها و معیارهای مربوط به آن، نقش مؤثری در فهم و به کارگیری صحیح این اصطلاح در مواضع و جایگاههای مربوطه دارد.
1 – تعریف و مفهوم «بازداشت»
با وجود آن که اصطلاح بازداشت در اسناد فوق الذکر مورد تعریف قرار نگرفتهاند، اما تعریف لفظی این اصطلاح را در برخی از اسناد حقوق بشری میتوان ملاحظه نمود. به عنوان نمونه میتوان به تعریف آن در سند « مجموعه اصول برای حمایت از تمامی اشخاص تحت هرگونه بازداشت یا حبس »،[6] مصوب مجمع عمومی سازمان ملل متحد در مورخه 9 دسامبر 1988، طی قطع نامه شماره 173/43، اشاره نمود. در مقدمه این سند، ذیل عنوان « کاربرد واژهها » [7] (بند د)، اصطلاح مزبور به این شرح تعریف شده است: « بازداشت به معنی وضعیت اشخاص بازداشتی به شرحی است که در بالا مورد تعریف قرار گرفته است ».
با ملاحظه این تعریف (بند د تعریف بازداشت) و آنچه در بند ب (تعریف اشخاص بازداشتی) آمده؛ میتوان گفت؛ بازداشت به معنی وضعیت اشخاصی است که به دلیلی غیر از مجرم شناخته شدن (محکومیت به جرم) از آزادی شخصی محروم شده باشند.
در ترمینولوژی حقوق بشر بین المللی نیز اصطلاح « بازداشت » به این شرح مورد تعریف قرار گرفته است: « بازداشت، به دورهای از محرومیت (سلب) آزادی شخصی که از هنگام دستگیری یا توقیف شروع شده و تا زمانی که شخص مربوطه در اثر محکومیت نهایی [ قطعی ] به جهت اقدام مجرمانه اش زندانی یا آزاد میشود، اطلاق میگردد.» [8]
در حالی که تعریف اول، صرفا ناظر به وضعیت اشخاص محروم از آزادی بوده و بر همین اساس اصطلاح را مورد تعریف قرار داده، تعریف دوم بیشتر ناظر به مدت و دوره محرومیت اشخاص از آزادی بوده و با توجه به زمان شروع و پایان سلب آزادی، این اصطلاح را تعریف کرده است.
برخی از نهادها نظیر، دفتر کمیساریای عالی سازمان ملل متحد برای پناهندگان[9] با توجه به موضوع محوله مربوطه بازداشت را به این شرح مورد تعریف قرار دادهاند: « توقیف و الزام [ افراد ] به حضور در محدودهای معین یا جایگاه و مکانی محصور و محدود نظیر زندانها، اردوگاهها یا پادگانهای محصور، بازداشت گاهها یا نواحی ترانزیت هواپیمایی، به گونهای که آزادی رفت و آمد به طور اساسی سلب گردد و تنها اجازه ترک آن مکان برای بازگشت به سرزمین [ فرد پناه جو ] داده شود.» [10]
گرچه این تعریف ناظر به بازداشت افراد پناه جو یا پناهندگان است اما قیودی که در آن به کار رفته، به جز قید آخر مبنی بر اجازه ترک مکان برای بازگشت به سرزمین خودش منحصر به این مورد خاصنمیشود.
در واقع در تعریف بازداشت باید به این ویژگی مهم نیز توجه داشت که فرد محروم از آزادی مجاز به ترک محل مربوطه به طور دلخواه نبوده و ترک مکان مربوطه نیاز به دستور مقامهای قضایی یا اداری دارد، آنچنان که این ویژگی در بند ب اصل 11، از سند« قواعد سازمان ملل متحد در حمایت از نوجوانان محروم از آزادی »[11] مصوب 14 دسامبر 1990 طی قطع نامه شماره 113/45 مورد تصریح قرار گرفته است.
با توجه به این موارد در تببیین معنی و مفهوم بازداشت میتوان گفت؛ بازداشت عبارت است از وضعیت خاص اشخاص محروم از آزادی در مکانهای محدود و محصور است که از هنگام دستگیری یا توقیف فرد آغاز شده و تا هنگام آزادی یا محکومیت قطعی به زندان ادامه داشته و طی این مدت افراد اجازه ترک مکان معین را به طور دلخواه و بدون اجازه مقامات رسمی ذی صلاح ندارند.
2 – ویژگیها، عناصر و خصوصیات مربوط به بازداشت
با توجه به تعریف و مفهوم بازداشت میتوان گفت عنصر اصلی در تحقق بازداشت، مبتنی بر اقدام فیزیکی و مادی در سلب آزادی شخصی میباشد که با دستگیری و توقیف فرد و محصور نمودن وی در مکانی محدود با سلب حق رفت و آمد آزادانه محقق میگردد.
در تحقق بازداشت، گرچه وجود محدودیت مکانی ضروری میباشد اما سایر خصوصیات و ویژگیهای مکانی نظیر خصوصی یا عمومی بودن بازداشتگاه و... تأثیری در تحقق بازداشت ندارد. همچنین این که بازداشت بر اساس قانون و به طور مشروع صورت گرفته باشد یا به طور غیر قانونی یا نامشروع انجام شده باشد (که به آن بازداشت خودسرانه[12] اطلاق میگردد)، تأثیری در تحقق نفس بازداشت ندارد.
علاوه بر این ویژگیها و خصوصیات فردی نظیر مؤنث یا مذکر بودن، پیر یا جوان بودن، وضعیت اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، مذهبی، عقیدتی و... هیچ تأثیری در تحقق بازداشت ندارند گرچه گاهی ممکن است بازداشتها در نتیجه برخی از این معیارها، به صورت تبعیض آمیز اعمال گردد.
در حالی که عمده اسناد بین المللی حقوق بشر نظیر ماده 9 میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی (1966) و حتی اسناد منطقهای حقوق بشر نظیر ماده 7 کنوانسیون آمریکایی حقوق بشر (1969) و ماده 6 منشور آفریقایی حقوق بشر و ملتها (1981) در ارتباط با بازداشت به لزوم انجام بازداشت مطابق با قانون و ممنوعیت بازداشت خودسرانه و نهایتا ذکر برخی حقوق مربوط به افراد بازداشتی بسنده نمودهاند، ماده 5 کنوانسیون اروپایی حقوق بشر (1950)، مقررات بیشتری را علاوه بر این موارد در این خصوص مقرر نموده و مصادیقی که سلب آزادی و بازداشت به موجب قانون در آنها میتواند اعمال گردد را نیز مطرح کرده است. این موارد عبارتند از: 1 – بازداشت قانونی پس از محکومیت در دادگاه صالح؛ 2 – دستگیری یا بازداشت قانونی به علت عدم رعایت دستور قانونی دادگاه یا تأمین اجرای هر تعهدی که به موجب قانون مقرر شده 3 – دستگیری یا بازداشت قانونی جهت حاضر کردن فرد نزد مراجع صالح... یا جلوگیری از ارتکاب جرم یا فرار وی به جهات موجه ضروری 4 – بازداشت صغار به موجب دستور قانونی به منظور نظارت آموزشی – پرورشی یا حاضر نمودن نزد مرجع صالح قانونی 5 – بازداشت قانونی اشخاص جهت جلوگیری از شیوع بیماریهای عفونی یا اشخاص مجنون، دائم الخمر، معتاد یا ولگردان 6 – بازداشت قانونی جهت جلوگیری از ورود غیر قانونی به کشور یا افرادی که اقداماتی چون اخراج یا استرداد علیه آنها در جریان است.
3 – بازداشت و جمهوری اسلامی ایران
با وجود این که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران هیچ تعریفی از اصطلاح بازداشت ارایه نشده،درباره حکم بازداشت در اصل سی و دوم قانون اساسی آمده؛ « هیچ کس رانمیتوان دستگیر کرد، مگر به حکم و ترتیبی که قانون معین میکند....» همچنین در ادامه این اصل و اصل سی و نهم نیز حقوقی برای افراد تحت بازداشت مورد شناسایی قرار گرفته است. به تبع این امر، مواد 32 تا 37 قانون آیین دادرسی کیفری (1378) صدور قرار بازداشت را برای متهمان جرایم خاصی که مجازات قانونی آن اعدام، رجم، صلب و قطع عضو یا جرایم عمدی با مجازات قانونی حداقل سه سال حبس، جرایم بر ضد امنیت داخلی و خارجی کشور، مواردی که آزادی متهم موجب تبانی با متهمان دیگر یا شهود یا مطلعین یا از بین رفتن آثار و دلایل جرم میشود یا بیم مخفی شدن یا فرار متهم وجود دارد،مقرر نموده است.علاوه بر این با پیش بینی حق اعتراض نسبت به قرار بازداشت موقت صادره و رسیدگی خارج از نوبت نسبت به آن و لزوم مستدل و موجه بودن قرارهای بازداشت موقت صادره و... احکامی را در حمابت از حقوق افرادی که تحت بازداشت قرار میگیرند، مقرر کرده است. باید به این نکته توجه داشت که مطابق ماده 32 قانون. آ. د. ک در مواردی صدور قرار بازداشت موقت مجاز شمرده شده، اما بر اساس ماده 35 ق. آ. د. ک در مواردی صدور قرار بازداشت الزامی شناخته شده است. علاوه بر این مقررات مختلفی درباره حقوق مربوط به افراد بازداشتی نیز در سایر قوانین پیش بینی شده است.
گرچه اصطلاح بازداشت در بسیاری از قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران ذکر شده،اما تعریفی از آن در این قوانین ارایه نشده است، با این حال این اصطلاح (بازداشت) در نظام حقوقی ایران با این شرح تعریف شده است: "منظور از بازداشت موقت در توقیف نگاهداشتن متهم در طول تمام یا قسمتی از جریان تحقیقات مقدماتی است که امکان دارد تا خاتمه دادرسی و صدور حکم نهائی و شروع به اجرای آن ادامه یابد."[13] قرار بازداشت موقت شدیدترین نوع تأمینی است که قاضی تحقیق میتواند متهم را به تحمل آن مجبور سازد.[14]
در تعریف دیگر امده: « بازداشت متهم عبارت است از سلب آزادی متهم و زندانی کردن او در قسمتی از تحقیقات مقدماتی توسط مقام قضایی صالح ».[15]
همچنین ماده 106 قانون مقررات استخدامی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی این اصطلاح را به این شرح تعریف کرده است: « بازداشت: وضع پرسنلی است که به موجب قرارهای صادره از مراجع ذی صلاح قضایی تا صدور حکم قطعی در توقیف به سر برده یا برابر مقررات انضباطی در بازداشتگاه یا محل خدمتی تحت نظر باشند.»