13 مهر 1394, 13:51
رسیدگى به همسایه
«سالى بود که در اصفهان بارندگى بسیار شد و خانه هاى زیادى خراب و یا در شُرُف خراب شدن بود آقا ]حاج آقا رحیم ارباب[ همسایه اى داشتند که آن قدر هم مذهبى نبود و چند بچه داشت آقا به عیالشان فرموده بودند: بروید در خانه همسایه و ببینید در چه وضعى هستند همسرشان آمده و دیده بود که زن و بچه همسایه گریه مى کنند و اتاق آن ها مُشرِفِ به خراب شدن بودموضوع را براى آقا نقل کرده بود آیت الله ارباب فوراً آن ها را به منزل خود برده بودند نکته اى که جالب توجه است این است که آقا یک اتاق و پس اتاق بیشتر نداشتند و فرموده بودند: شما در اتاق زندگى کنید، من و همسرم در پس اتاق پس از قطع بارندگى و مرمت خانه، همسایه قصد رفتن به منزل خود را نمود، در آن حال، آقا فرموده بودند: من باید ببینم اتاق، قابل زندگى هست یا نه و بعد از آن بروید پس از تحقیق، دیده بودند که منزل او قابل سکونت است سپس فرموده بودند: حالا مختارید، مى خواهید بمانید یا بروید، اختیار با شماست »([63])
منبع:فرهیختگان تمدن شیعه
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان