13 مهر 1394, 13:51
صدر شهادت
روز 18 رجب 1399، خانه آیت الله صدر و کوچه هاى اطراف آن از اوّل صبح تا پاسى از شب، مملو از جمعیتى بود که دیروز براى آزادى رهبرشان دست به تظاهرات اعتراض آمیز زده بودند و امروز آمده بودند تا بار دیگر با او بیعت کنند.
رژیم ستم پیشه صدام حسین، از تجدید پیمان امّت مسلمان عراق با مرجع و رهبرشان، سخت به وحشت افتاد و براى قطع رابطه مردم با آیت الله صدر، نیروهاى امنیتى را در سر کوچه آیت الله صدر و کوچه هاى اطراف، مستقر کردند. بدین گونه محاصره نُه ماه خانه آیت الله صدر آغاز شد.([27])
در مدّت نه ماه محاصره، رژیم با فرستادن مأموران و مزدوران خود به نزد آیت الله صدر، سعى کرد او را از راهى که در پیش گرفته، منصرف کند، ولى آیت الله صدر ثابت و استوار ایستاد و همچنان از انقلاب اسلامى ایران و امام و مردم انقلابى ایران حمایت کرد و هرگز به خواسته هاى رژیم خونخوار صدام، گردن ننهاد.([28]) تا اینکه در بعد از ظهر گرم و سوزان روز شنبه 19 جمادى الاول 1400 (16 فروردین 1359)، «ابوسعید» رئیس سازمان امنیت نجف، با عدّه اى از مزدوران امنیتى، آیت الله صدر را دستگیر و به سرعت از نجف به بغداد منتقل کرد. آیت الله صدر این بار مى دانست که دیگر بر نخواهد گشت، چون وقتى ابوسعید جنایتکار گفت: «آماده باشید به بغداد برویم!» به آرامى گفت:
- «من خیلى وقت است که آماده شهادتم!»
فرداى آن روز، حکومت جبّار بغداد، اقدام به دستگیرى بنت الهدى کرد چون بیم داشت مبادا بنت الهدى بار دیگر مردم را به اعتراض و تظاهرات دعوت کند و رژیم را رسوا نماید!
برزان ابراهیم، برادر ناتنى صدام و رئیس سازمان امنیت کشور، در زندان از آیت الله صدر خواست که فقط چند کلمه بر ضدّ امام خمینى و انقلاب اسلامى بنویسد، تا آزاد شود، وگرنه کشته خواهد شد!
آیت الله صدر این خواسته آن آدمکش را ردّ کرد و گفت:
من آماده شهادتم، هرگز خواسته هاى غیر انسانى و ضد دینى شما را قبول نخواهم کرد و راه من همان است که انتخاب کردم!...»([29])
منبع:فرهیختگان تمدن شیعه
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان