مرزبان اسلام
الف - سلاح قلم :
استاد مطهرى بعد از حدود سى سال که از زمزم قرآن و کوثر عترت سیراب شد و دم مسیحایى تقوا به او زندگى جدیدى بخشید، قدم در سنگر نویسندگى گذارد و سلاح قلم را به دست گرفت و مرزبان حماسه جاوید شد.
این مرزبان قهرمان، فقط به حلّ مشکلات و پاسخگویى به سؤالهاى موجود درباره مسائل اسلامى مى اندیشید و هدف نوشته هایش همان بود.([22])
او معتقد بود دین مقدس اسلام یک دین ناشناخته است. حقایق این دین به طور تدریجى در نظر مردم واژگونه شده است وعلّت اساسى گریز گروهى از مردم، آموزشهاى غلطى است که به نام اسلام داده مى شود. این دین مقدّس بیش از هر چیز، از طرف برخى از کسانى که مدّعى حمایت از آن هستند ضربه و صدمه مى بیند.([23])
ب - مجلّه مکتب تشیّع
در سال 1336 به همّت جمعى از دانشمندان حوزه علمیه قم، نشریّه مکتب تشیّع شروع به فعالیت کرد. استاد مطهرى هم با این مجلّه، همکارى علمى و ارشادى داشت. مقالاتى از استاد مطهرى در نشریه مکتب تشیّع منتشر شد، از جمله : «اصالت روح»، «قرآن و مسأله اى از حیات»، «توحید و تکامل» و «حق عقل در اجتهاد».([24])
ج - چراغ انجمن
بعد از تأسیس انجمن اسلامى پزشکان (1337 - 1338 ش.)، استاد مطهرى، چراغ آن انجمن شد و در زمانى که سردى و تاریکى جامعه را فرا گرفته بود به دلهاى سرد، گرمى بخشید و نور و روشنایى داد.
استاد یکى از مهم ترین سخنرانان جلسات این انجمن بود. ایشان در سخنرانیهایش، موضوعات حساس و سرنوشت سازى مانند توحید، نبوت، معاد، مسأله حجاب، بردگى در نگاه اسلام، صلح امام حسن(علیه السلام)، امام صادق(علیه السلام) و مسأله خلافت، مسأله ولایت عهدى امام رضا(علیه السلام)، تربیت اسلامى، فطرت، ربا، بانک، بیمه و ... را مورد بررسى عالمانه قرار داد و آثارى ارزشمند به یادگار نهاد.
د - داستان راستان
طرح تدوین «داستان راستان» از سوى یکى از مؤسسات علمى به آیت الله مطهرى پیشنهاد شد. استاد چون این کار را پسندیده و مفید یافت تعهّد کرد که آن را انجام دهد. او در زمانى شروع به داستان نویسى کرد که استادى مشهور در دانشگاه بود و از شخصیتها و عالمان مهم مذهبى در کشور شمرده مى شد.
جلد اول داستان راستان در سال 1339 و جلد دوم در سال 1343 چاپ و منتشر شد و با توجه و استقبال کم نظیر مردم مواجه گشت.
هـ - طرحى نو
استاد مطهرى سالها بود که آرزوى تأسیس مؤسسه اى علمى - فرهنگى را داشت تا بتواند جوابگوى نیازهاى فکرى جامعه باشد و به نشر و تبلیغ معارف عالى اسلامى بپردازد. سرانجام در سال 1346 به کمک چند تن از دوستانش، از جمله آقاى محمد همایون، حجت الاسلام سید على شاهچراغى، مؤسسه حسینیّه ارشاد را تأسیس کرد.([25])
بعد از تأسیس حسینیّه ارشاد، به کار این مؤسّسه دل بست و با شور و حرارت و آگاهى و درایت به همکارى و برنامه ریزى پرداخت. او دانشمندان بسیارى را به آنجا دعوت مى کرد تا سخنرانى کنند و خود نیز یکى از موفّق ترین سخنرانان آن بود.
و - علل گرایش به مادّیگرى
کتاب علل گرایش به مادّیگرى - که تکمیل شده دو سخنرانى استاد مطهرى در سالهاى 48 و 49 در دانشسراى عالى است - در سال 1350 منتشر شد. استاد این اثر کارآمد را در زمانى تألیف کرد که در میان نسل جوان، گرایشى به مکاتب مادى - و از جمله مارکسیسم - مشاهده مى شد. سران سازمان منافقین هم در حال گرایش به مارکسیسم بودند که سرانجام مارکسیست شدند و به طور رسمى این تغییر ایدئولوژى را اعلام کردند.
استاد مطهرى در این کتاب به بررسى نقش کلیسا، مفاهیم فلسفى، اجتماعى و سیاسى و ... در گرایش به مادّیگرى مى پردازد و علل لغزشها و انحرافها را در این زمینه روشن مى سازد.
ز - فلسفه تاریخ
یکى از درسهایى که استاد مطهرى در منزل خودشان برقرار کرد درباره فلسفه تاریخ بود که از سال 1355 تا 1357با جمع برخى از شاگردان برگزار مى شد.
استاد در این دروس، آراء فلاسفه غرب و اسلام را در مورد مباحثى مانند «عوامل محرّک تاریخ»، «ارزش تاریخ»، «جامعه و فرد»، «ارتباط تاریخ با علم، مذهب و اخلاق»، «علیت در تاریخ»، «تکامل تاریخ»، «پیش بینى آینده» و ... عالمانه نقد و بررسى مى کرد.
ج - مقدمه اى بر جهان بینى اسلامى
آخرین اثر قلمى استاد مطهرى، کتاب «مقدمه اى بر جهان بینى اسلامى» است این کتاب در سالهاى 56 و 57 به رشته تحریر در آمد.
آن استاد عالیقدر انحرافات فراوانى در نشریّات برخى گروههاى به ظاهر اسلامى و آثار بعضى روشنفکران مسلمان درباره جهان بینى اسلامى مشاهده مى کرد. بدین علت و براى جلوگیرى از التقاط، و از همه مهم تر براى روشن کردن نظر اسلام، این اثر پُر برگ و بار را نوشت و در آن بسیارى از اشتباهات فکرى روشنفکران را آشکار ساخت.
در این کتاب نفیس، مواضع و جهان بینى بعضى از گروهکها مانند «منافقین» مورد نقد و بررسى قرار گرفته است.
ط - ماتریالیسم در ایران
کتاب علل گرایش به مادّیگرى که در سال 1350 منتشر شده بود مورد استقبال شایان مردم حقیقت جو قرار گرفت، به طورى که در سال 1357 به چاپ هشتم رسید و استاد مقدمه اى تحت عنوان «ماتریالیسم در ایران» بر آن افزود.
استاد مطهرى در این مقدمه بسیار پُربار به افشا و نقد شیوه هاى جدید تبلیغ ماتریالیسم در ایران مى پردازد و این بحث را در دوبخش ارائه مى کند : 1 - تحریف شخصیتها 2 - تحریف آیات قرآن.
در این مقدمه سودمند بود که آراء برخى از گروهکها، از جمله «فرقان» مورد نقد و بررسى عالمانه و منصفانه قرار گرفت و پوچى و سستى آن آشکار شد.
بعد از انتشار این مقدمه، گروهک فرقان اطلاعیه اى منتشر کرد به این مضمون : هر کس که در مسیر افکار ما قرار گیرد، به طریق انقلابى پاسخ او را مى دهیم. اما استاد مطهرى فرمود : اگر قرار باشد که انسان از دنیا برود، چه بهتر که در راه اصلاح عقاید و دفاع از اسلام باشد، و من در این راه کوچکترین تردیدى ندارم.([26])
منبع:فرهیختگان تمدن شیعه