13 مهر 1394, 13:51
ما صاحب داریم!
روزگار مرجعیت ستاره تابناک قلعه آقا عبدالله را باید در شمار دشوارترین سالهاى زندگى وى جاى داد. آن بزرگمرد در انجام دادن وظیفه سنگین رهبرى مسلمانان به هیچ چیز جز یارى امامان معصوم(علیهم السلام) دل نبسته بود. نگاهى به یکى از رخدادهاى آن سالهاى دشوار مى تواند ما را در درک میزان توکل و ایمان آن فقیه وارسته یارى دهد:
پایان ماه نزدیک بود، سید على، فرزند گرانقدر آقا، که مسؤولیت امور مالى را بر عهده داشت، در نگرانى به سر مى برد. فکر مراجعه نانوایان و داروخانه داران، حقوق ماهیانه دانشجویان علوم اسلامى و نبود بودجه کافى او را مى آزرد و بنابراین نزد پدر شتافته، گفت : روز آخر ماه است باید بدهکاریها را بپردازیم و حقوق بدهیم ولى پول نداریم.
آقا فرمود : به من چه ربطى دارد؟ خود امام زمان عج باید درست کند. چرا من غصه اش را بخورم؟ . . . اى کم اعتقادها شتاب نکنید.
سید على نومید اتاق پدر را ترک گفت، دیگر بار در اندیشه فرو رفت تا شاید راهى بیابد ولى هرچه بیشتر اندیشید، بن بستها را فزونتر یافت. اضطراب رهایش نمى کرد. تصور فردا و بى پولى مرجع شیعه آزارش مى داد. اندک اندک شب فرا رسید و سید على نومید تر از همیشه آماده خفتن شد که ناگاه صداى کوفتن در همه را در شگفتى فرو برد.
مرد کهنسالى پشت در بود و بر تقاضاى دیدار با مرجعیت شیعه پاى مى فشرد. پیرمرد به محضر آقا شتافت و چهارده هزار دینار به وى تقدیم کرد. سرور فقیهان نجف اندکى در دینارها خیره شد، سپس به فرزندان و اطرافیانش نگریست و فرمود : اى کم عقیده ها، ما صاحب داریم، حالا پولها را بردارید و به خانه طلبکارها و مسؤولان پرداخت شهریه برسانید.([33])
منبع:فرهیختگان تمدن شیعه
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان