13 مهر 1394, 13:51
او به کارگزاران حکومتى اعتنا نمى کرد، ملاک و معیار برترى افراد را خدا ترسى و تقوا مى دانست، با همه مردم به صورت برابر برخورد مى نمود و همه را به دیده احترام مى نگریست. این شیوه، خلق و خوى اجداد طاهرینش را در اذهان تداعى مى کرد. او با محرومان، به عنایت و حمایت و با اهل غرور و گناهکاران و رشوه خواران و ربا خواران، به تحذیر رفتار مى نمود. وى به دیدار عمّال دولت وقت یا بازدید صاحب منصبان عالى رتبه نمى رفت و روى خوشى به این گونه افراد نشان نمى داد. از حال فقیران، بینوایان و یتیمان پرس و جو مى کرد و با حالتى توأم با مهر، مودّت و سخاوت به امورشان رسیدگى مى نمود و در واقع، اوقات خویش را وقف آسایش این گونه افراد مى نمود. به همین دلیل، تمامى اقشار جامعه شیفته اخلاقش گشته و به او به چشم پدرى مهربان و دلسوز مى نگریستند که مدام در حال احوالپرسى و اعانت به اولاد خویش به سر مى برد. کوه و کاه در مقابلش یک سان بود و مظاهر دنیایى و جلوه هاى فریبنده مال و منال آن، در وى اثر نمى کرد و به ارباب دنیا بى اعتنا بود و آنچه به دست مى آورد، به مستحقین مى بخشید و رضایت خداوند را در هر کارى طلب مى کرد و تمام واکنش هایى که در برابر حوادث و مسایل داشت، بر همین مبنا بود. به هنگام بخشش هاى مالى و کمک کردن به افراد، اخلاقى توأم با خوشرویى و کوچک شمردن انعام خود و تکریم و احترام طرف مقابل از خود بروز مى داد. هر کس از وى در خواستى مى کرد، بدون هیچ گونه مضایقه اى، در صورتى که با موازین شرع و مبانى دین مبین اسلام تضادى نداشت، برآورده مى کرد. بزرگواریش در افقى وسیع، درخشندگى داشت و مهر و عطوفتش که از ایمان و پارسایى او منشأ مى گرفت، آن چنان اثر گذار بود که حتى آلودگان به گناه و افراد نا آگاه را از خواب غفلت بیدار مى کرد و آنان را به سوى فضیلت و خوبى ها سوق مى داد.
منبع:فرهیختگان تمدن شیعه
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان