نویسنده: عارف ایرانی
اقتصاد اسلامی، بخشی از نظام ارزشی اسلام است. از سوی دیگر اقتصاد اسلامی و مدل های اقتصادی باید دربرگیرنده شریعت و اخلاق اسلامی بوده و باید در راستای مصلحت و دولت اسلامی عمل کنند. نظام ارزشی اسلام، با نظام ارزشی غرب، سازگار نیست و بر همین اساس، اقتصاد اسلامی نیز باید متفاوت از اقتصاد غربی باشد.
بدون شک، اقتصاد اسلامی، از نوع هنجاری است، در حالی که اقتصاد غربی از نوع اثباتی بوده و بنیان های اخلاقی خود را از دست داده است.
از این رو، اقتصاد غربی، فارغ از ارزش است، در حالی که، اقتصاد اسلامی، توسط ارزشهای اسلامی، هدایت میشود.
اقتصاد کلاسیک غرب، بر ایده نیازهای نامحدود افرادی بنا شده است که با منابع محدود مواجهند و انسان اقتصادی، الگوی رفتار اقتصادی را نشان میدهد.
انسان اقتصادی کلاسیک، فردی عقلانی و حسابگر است که در پی به حداکثر رساندن خوشبختی (سود) خود است.
جستجوی افراد برای خوشبختی، با یک تحلیل هزینه - منفعت تصمیمات، نشان داده میشود. علاوه بر این، به خاطر کمبود منابع، افراد به خاطر تامین خوشبختی شان، باید با یکدیگر رقابت کنند، از این رو، انسان اقتصادی ، فردی زیاده طلب و رقابت جو بوده که تنها به منافع شخصی خود علاقه مند است. علاوه بر این، به خاطر جدایی اقتصاد از فلسفه اخلاق، رفتار انسان اقتصادی عقلانی و مادی گرا، به محاسبه ای فارغ از ارزش، تبدیل شده است.
در تقابل با اقتصاد کلاسیک، اقتصاد اسلامی با وفور منابع الهی و فرض نیازهای محدود افراد، شروع میشود.
مسئله کمبود منابع در اقتصاد کلاسیک، از فرض غیرطبیعی نیازهای نامحدود ناشی میشود. نیازهای انسان از دو منبع متفاوت، سرچشمه میگیرد.
طبیعت و جامعه، نیازهای طبیعی انسان ها، مشابه هم بوده و بنا به تعریف، محدود است. برای مثال، افراد برای زنده ماندن به غذا نیاز دارند.
با این وجود، نوع غذا، مقدار آن و کیفیت غذایی که مصرف میشود، محصول جانبی ارزش ها و هنجارهای اجتماعی است.
از این رو، نیازهای نامحدود انسانی، اغلب نیازی مصنوعی بوده و با شیوه هایی ساختگی، مانند تبلیغات، ایجاد میشوند.
اسلام، همانند دیگر ادیان، تمامی رفتارهای انسانی، از جمله نیازهای فرد را با محدودیت های اخلاقی و شرعی، کنترل میکند.
محدودیت نیازها، رقابت را نیز غیرضروری میسازد. از این رو، هنجار اسلامی و فرهنگی جمع گرایی، رفتار اقتصادی را نیز هدایت میکند. هر فرد مسلمان، عضوی از جامعه اسلامی است.
از این رو، رفتار وی، در راستای گروه بوده و تابع هنجارهای مذهبی و اجتماعی و ارزش های جامعه اسلامی است. بنابراین، انسان اسلامی، برخلاف انسان اقتصادی، باید مظهری از تجلی ارزش ها باشد.
اسلام به عنوان شیوه ای جامع و فراگیر برای زندگی، تمامی اعمال انسانی از جمله فعالیتهای اقتصادی وی را در بر میگیرد.
همچنین آزادی فرد مسلمان، همیشه مقید به مسئولیت های اجتماعی و دینی وی است. مسلمانان آزاد هستند، ولی در عین حال، در قبال کردارشان، در برابر خداوند و دیگر مسلمانان، مسئولند. از این رو در اسلام، آزادی و مسئولیت، دو روی یک سکه هستند.
مسئولیتهای دینی و اجتماعی، محدودیت هایی هستند که بر رفتار مسلمانان و از جمله رفتار اقتصادی شان، اعمال میشوند.
هنجارهای رفتار اسلامی، قیدهایی هستند که میخواهند طبع ذاتا خودخواه انسان را به رفتار اقتصادی ایثارگرایانه و نوع دوستانه، مبدل سازند، ولی باید در نظر داشت که اسلام به هیچ وجه، ریاضت کشی را برای مسلمانان تجویز نمی کند.
مسلمانان میتوانند با رعایت قوانین، تکالیف و مسئولیت هایی که انتخاب های اقتصادی شان را محدود میسازد، از یک زندگی کامل و تمامی موهبت های الهی، بهره مند شوند.