5 مهر 1397, 0:0
توماس هیل گرین حقوقدان، سیاستمدار و فیلسوف قرن نوزدهم انگلستان میباشد. او در باب مسائل حقوقی، سیاسی و مباحث مربوط به دولت، عقاید و اندیشههای مهمی را بیان کرده است. گرین به تحلیل مجازات و نتایج مثبت و منفی آن در جامعه پرداخته و نظرات خود را در باب مالکیت و جنگ بیان میدارد، او به شدت با جنگ مخالفت میکند. خلاصه دیدگاه او در زمینه این مسائل آورده میشود.
بی تردید دولت حق دارد فردی را که به حقوق دیگران تجاوز کرده است مجازات کند. گرین معتقد بود هدف از مجازات باید اخلاقی باشد، زیرا اخلاق ماهیت واقعی جرم را آشکار میکند و از نظام حقوقی که شعور اخلاقی جامعه به وجود آورده است حمایت میکند. بنابراین مجازات اثرهای منفی و مثبت دارد. از لحاظ اثر منفی زوری باز دارنده در برابر زوری است که با آزادی مخالفت میکند، و از نظر مثبت هدف مجازات اصلاح مجرم است.
در پیوند با عرصه فعالیت دولت هدف از مجازات حفظ وضع و برداشتن مانعها از سر راه زندگی اخلاقی مردم است. مانند همه اقدامات دولت، مجازات هم تا آنجا که هدف نهایی آن تامین آزادی عمل برای اراده اخلاقی اعضای جامعه وگستردن اراده خوب در ذهن مجرمان باشد، هم اخلاقی است و هم صفت اخلاقی دارد.
گرین هم مانند لاک از مدافعان بزرگ نهاد مالکیت خصوصی بود و وجود آن را برای هر نوع حقوق دیگر ضروری دانست. همین طور مانند ارسطو، مالکیت را ابزاری لازم و مفید برای به وجودآوردن بهترین زندگی جامعه دید. او گفت بدون مالکیت هیچ کس نمیتواند به اراده آزاد خود امکان تاثیر گذاری بدهد و در بهتر کردن زندگی اجتماعی مشارکت نماید. ویژگیهای برجسته اندیشه گرین در باره مالکیت را میتوان چنین بر شمرد:
1. مالکیت شرط ضروری است برای عملی کردن آزاد استعدادها و تواناییها در راه سود همگانی: مالکیت وسیله تحقق ارادهای است که از هر جهت به خیر اجتماع نظر دارد.
2. گرین تاکید کرد که مالکیت نباید برابر باشد. او گفت که خیر اجتماع ایجاب میکند افراد متفاوت نقشهای متفاوتی در جامعه داشته باشند و موقعیتهای متفاوت مستلزم ابزارهای متفاوت است و از این راه تفاوت مالکیتهای بالقوه به خیر جامعه است، و به همین دلیل وجدان و شعور اجتماعی به درستی میتواند آن را بپذیرد.
3. گرین ضمن توجه به مناسبات متداول عصر خود، بر اندیشه نظارت دولت بر مالکیت خصوصی اراضی تاکید کرد، اما سرمایه خصوصی را از حوزه مقررات دولتی کنار گذاشت.
4. وی اعتقاد داشت که نظارت دولت بر مالکیت خصوصی اراضی لازم میباشد، اما سرمایه خصوصی میباید از محدوده قوانین دولتی به دور باشد.
گرین از انترناسیونالیسم طرفداری میکرد. او عقاید و رویکردهای مربوط به جنگ را مورد نقد قرار داده و تاکید داشت که صلح و آرامش لازمه جوامع جهان است و سازمان جهانی باید امنیت بین المللی را حفظ کند. یگانه استدلال او در این زمینه این بود که اقدامات مربوط به جنگ جزئی از حقوق دولت تلقی نمیشود و دولتها نباید حق توسل به جنگ را داشته باشند، زیرا جنگ اثرات و نتایج نامطلوب زیادی در زندگی انسان دارد. جنگ حیات بشری را نابود میسازد و حق زندگی را سلب میکند. جنگ اشتباه و گناه اخلاقی است.
گرین، به شدت با جنگ مخالفت میکند و بیان میدارد که با اقدامات و اصول مختلف باید از وقوع آن جلوگیری کرد. اما اگر هیچ راه حلی وجود نداشته باشد و توسل به جنگ به یک ضرورت تبدیل شود، میتوان برای دفاع از سرزمین جنگید. گرین این نوع جنگیدن را ظلم ضرور مینامد. در هر صورت گرین جنگ را نابودگر حیات بشر میداند که فضیلتهای ملی و انسانی را تباه میکند. عقاید انترناسیونالیستی گرین، جنگ را قبول نمیکند و بر لزوم تامین صلح جهانی و برقراری روابط مسالمت آمیز بین المللی تاکید میکند. او پیشنهاد مینماید که برای حل اختلافات بین المللی و جلوگیری از وقوع جنگ یک دادگاه بین المللی تشکیل شود.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان