4 مهر 1396, 13:43
«وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَاللّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَاد» (بقره/207)
«افرادی هستند (امیر مؤمنان علی (علیهالسّلام)) که جان خویش را با خداوند معامله میکند به خاطر به دست آوردن رضایت او، و خداست که نسبت به بندگانش مهربان است».
قال امیرالمؤمنین (علیهالسّلام):
امام علی فرمودند:
«الایثار اعلی المکارم»
«ایثار، برترین صفت عالی انسان است».
شرح کوتاه: مکارم اخلاق آن دسته از خلقیات عالی و رفیعی است که اگر کسی بهخواهد آنها را انجام دهد یا باید با هوای نفس خود و کشش غرایز حیوانی خویش بجنگد و در جهت مخالف آنها گام بردارد و یا لااَقل باید ندای آنها را نادیده انگارد.
ایثار، که مقدم ساختن دیگران بر خویشتن است، والاترین صفت عالی انسانی است زیرا نائل شدن به این صفت والای انسانی مستلزم مبارزۀ شدید با هواهای نفسانی و خواستههای پست بشری است که طبق آنها انسان همه چیز را برای خود میخواهد و حاضر نیست ذرّهای از مال، جان و آبروی خویش را برای دیگران هدیه دهد.
ایثار حاتم طائى
سالى قحطى شد و تمام مردم در فشار و مضیقه بودند، و هر چه داشتند خورده بودند زن حاتم مىگوید: شبی بود که چیزى از خوراک در منزل ما پیدا نمىشد حتى حاتم و دو نفر از بچههایم عدى و سفانه از گرسنگى خوابمان نمى برد. حاتم عدى را و من سفانه را با زحمت مشغول نمودیم تا خوابشان ببرد.
حاتم با گفتن داستان مرا مشغول کرد تا خواب روم، اما از گرسنگى خوابم نمىبرد ولى خود را به خواب زدم که او گمان کند من خوابیدهام، چند دفعه مرا صدا کرد، من جواب ندادم .
حاتم داشت از سوراخ خیمه به طرف بیابان نگاه مى کرد، شبهى به نظرش رسید، وقتى نزدیک شد دید زنى است که به طرف خیمه مى آید. حاتم صدا زد: کیستى؟ زن گفت: اى حاتم بچههاى من دارند از گرسنگى مانند گرگ فریاد مىکنند.
حاتم گفت: زود برو بچههایت را حاضر کن، به خدا قسم آنها را سیر مىکنم وقتى که این سخن را از حاتم شنیدم فوراً از جایم حرکت کردم و گفتم: به چه چیزى سیر مىکنى؟!
گفت: همه را سیر مى کنم، برخاست و تنها یکى اسبى داشتم که اساس به وسیله آن بار مىکردیم آن را ذبح نمود و آتش روشن کرد و قدرى از گوشت را به آن زن داد و گفت: کباب درست کن با بچههایت بخور. بعد به من گفت: بچهها را بیدار کن آنها هم بخورند و سپس گفت: از پستى است که شما بخورید و یک عده در کنار شما گرسنه بخوابند.
آمد و یک یک آنها را بیدار کرد و گفت: برخیزید آتش روشن کنید، و همه از گوشت اسب خوردند؛ اما خود حاتم چیزى از آن نخورد و فقط نشسته بود و خوردن آنها را تماشا مىکرد و لذت مىبرد.[1]
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان