فعالیت هاى سیاسى ـ اجتماعى
همپاى فعالیت هاى علمى حضرت آیت الله جوادى، حضور ایشان در صحنه هاى سیاسى ـ اجتماعى و پرداختن به فعالیت هاى مؤثر و کارساز براى پیشبرد امور اجتماعى و حلّ معضلات انقلاب اسلامى همواره چشمگیر بوده است.
ایشان پیش از پیروزى انقلاب اسلامى به طور فعّال در مبارزات انقلابى ـ اسلامى شرکت داشته اعلامیه ها و تلگرام هایى را که از سوى علماى حوزه علمیه قم در موارد مختلف صادر مى شد، امضاى آیت الله جوادى نیز در ذیل آنها موجود است که در این باره به 16 اعلامیه مى توان اشاره کرد.([1]) و بارها به ساواک و کلانترى احضار و ممنوع المنبر شدند. به ویژه در آستانه پیروزى انقلاب، نقش رهبرى را در مبارزات مردم انقلابى و مسلمان مازندران و آمل برعهده داشتند, و در آن روزهاى آتش و خون و حملات ددمنشانه عوامل رژیم منحوس پهلوى به صفوف تظاهرات پیوسته، در جلوى صفوف مردم حرکت کرده و از این طریق موجبات قوّت قلب مردم آمل و تهییج آنان بر تشدید مبارزات سیاسى ـ اسلامى را فراهم مى کردند. حضرت آیت الله جوادى آملى به گوشه اى از فعالیت هاى سیاسى و مبارزاتى خود این گونه اشاره مى کنند: «... وقتى در اوایل پاییز سال 1357 درس ها را شروع کردم، شنیدم که تظاهرات مردمى در شهرستان آمل هم گسترده شده و بعضى ها نیز به شهادت مى رسند. من نیز احساس وظیفه کردم و گفتم این ها عزیزانى بودند که در پاى سخنرانى ها و در مجامع عمومى شرکت مى کردند و رهبرى امام را پذیرفتند و از رژیم منحوس پهلوى هم بیزارى و تبرّى جسته و در صحنه هاى مبارزاتى حاضر شده و اکنون شربت شهادت نوشیده اند، سزاوار نیست که ما در حوزه قم مشغول درس و بحث باشیم. آن زمان هم درس هاى فقهى داشتیم و هم بحث هاى فلسفى و هم بحث ها و درس هاى دیگر.
یادم هست در آن وقت شفا هم تدریس مى کردم در حاشیه شفا نوشتم: اکنون این درس بر اثر ظلم توان فرساى دودمان پهلوى تعطیل مى شود. و تاریخش هم هست.
بر این اساس دروس حوزه علمیه قم را تعطیل کردیم. از طرفى هم وصیت نامه نوشتیم چون رفتن به صحنه مبارزه و تظاهرات، آسان ـ و بى خطر ـ نبود. پس از خداحافظى از عائله در قم به آمل رفتیم. در آن جا در تظاهرات شرکت مى کردیم. علاوه بر آن ـ در کنار کارهاى مبارزاتى ـ یک درس جواهر مبحث قضا هم براى روحانیانى که در آن جا بودند، شروع کرده بودیم.
تقریباً مسئولیت بخشى از این تظاهرات به عهده ما بود. تنظیم قطعنامه ها، سازماندهى راهپیمایى ها، شروع و ختم راهپیمایى ها، نظارت بر ستاد برگزارى مراسم ها، این ها با ما بود. تا ظهر 21 بهمن 57 کار یکسره شد، یعنى تمام مجسمه هاى پهلوى که در شهر آمل بود، به زیر کشیده شده و آن ها را در خیابان ها مى گرداندند، و تمام ارگان ها و نهادهاى دولتى آزاد شدند و به مردم پیوستند. هیچ نهادى از نهادهاى دولتى مقاومت نکرد، شهربانى هم کاملا تسلیم شده بود. منتهى من ظهر که رفته بودم منزل، فوراً اطلاع دادند که دارند اسلحه ها را از شهربانى بیرون مى برند. بلافاصله آمدم و سلاح ها را از دست عده اى گرفتیم و جمع آورى کردیم و با تشکیل کمیته به آن ها تحویل داده شد. این هم گوشه اى از این کارها بود.
البته ناگفته نماند که ما از سال ها پیش به طور بنیادى و اصولى در آمل کار فرهنگى و نشر افکار امام راحل را به صورت کلاس ها و برگزارى جلسات ممتد منتشر و تبیین مى کردیم، زیرا در منطقه شمال افکار پوچ چپى و مکاتب الحادى رایج بود. براى همین جهت بود که همراه با تبلیغ، تعلیم را هم آغاز کرده بودیم. براین اساس در ایّام تبلیغات، مخصوصاً ماه مبارک روزها را تبلیغ منبرى داشتیم، ولى شب ها را به مسائل بنیادى از قبیل اثبات مبدأ و معاد، اثبات صانع، اثبات توحید و نیز مباحث اصول فلسفه و روش رئالیسم مرحوم علاّمه طباطبائى مى پرداختیم. طولى نکشید که بحث هاى تفسیرى که داشتیم به تفسیر موضوعى تبدیل شد و موضوعاتى انتخاب مى شد که به روز باشد. این جلسات تفسیر بیش از سى و پنج سال در آمل شروع شده بود...»
پس از پیروزى انقلاب اسلامى نیز همراه با حمایت هاى مدام و بی وقفه در مجامع علمى و تحقیقى از مبانى فکرى این نهضت اسلامى بزرگ، در مسئولیت هاى گوناگون سیاسى - اجتماعى و به هنگام نیاز حضور فعال داشته اند. در این جا به اهم فعالیت هاى سیاسى ـ اجتماعى استاد اشاره مى شود:
1. تصدّى منصب قضا در اوایل انقلاب در آمل و قلع و قمع عناصر فاسد و مهره هاى اصلى رژیم طاغوتى پهلوى.
2. پذیرش عضویت در شوراى عالى قضایى و تهیه و تدوین لوایح قضایى مترقّى اسلام به ویژه تهیه و تدوین لایحه قصاص و دفاع از آن با کمک شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتى.
3. عضویت در مجلس خبرگانِ تدوین قانون اساسى و نیز خبرگانِ رهبرى.
4. انجام سفرهاى سیاسى ـ علمى به داخل و خارج کشور در جهت تبیین مسائل اسلامى و دفاع علمى و مستدل از ارزش هاى انقلاب و اسلام.
5. نشست هاى مستمر با مسئولان سیاسى ـ مملکتى و ارایه رهنمودهاى سازنده به آنان ـ اهتمام به حل مسائل و معضلات سیاسى ـ اجتماعى کشور به ویژه منطقه مازندران و آمل.
6. حضور فعال و مؤثر در صحنه هاى سیاسى ـ اجتماعى انقلاب و جریانات سرنوشت ساز کشور.
7. پیک جهانى انقلاب و سفیر رسمى امام خمینى به مسکو، جهت ابلاغ پیام امام به میخاییل گورباچف.
8 . تصدّى منصب امامت نماز جمعه قم و ایراد خطبه هاى پربار و علمى.
9. ایراد سخنرانى هاى روشنگر و افشاگرى علیه جریان هاى نفاق، التقاط و انحراف با تبیین درست، منطقى و مستدل مسائل اسلامى و معارف دینى.
[1] - اسناد انقلاب اسلامى، ج 3، سال 1374، چاپ اول.
منبع:فرهیختگان تمدن شیعه