13 مهر 1394, 15:28
بر کرسى زعامت شیعه
با وفات عضدالدوله توفان حوادث برپا شد و گرد و غبار دشمنى علیه شیعه بار دیگر پدید آمد. سال 372 هجرى برخى دیگر از خاندان بویه به امارت رسیدند و با روى کار آمدن قادر خلیفه عباسى - در سال 381 هجرى - خلافت عباسى تجدید حیات یافت و از نفوذ آل بویه کاسته شد. آشوب هاى مذهبى، فتنه انگیزى عیّاران سخن سرایى قصه ,خوانان، خطابه هاى واعظان بى سواد و آشوب طلبى سیاست پیشه گان, آتش فتنه را شعلهورتر مى کرد([1]) و آن دوران را به عصرى پرالتهاب و روزگارى پر از پیکارهاى عقیدتى جلوه گر مى ساخت. امّا تدبیر عالمانه و دقیق شیخ فرزانه و «مفید» اندیشمند - که ریاست جهان شیعه را به عهده داشت -، راه را بر کج روان و بدسگالان بسته بود و وعده هاى دروغین «مدینه فاضله» توسط افراد منحرف را رسوا و برملا مى ساخت.
بیرق مبارزه در سده چهارم به دست این دانشمند بصیر بود. وى با استفاده از چشمه پاک و زلال وحى، دانش و معرفت اصیل را به ارمغان آورد نظر معتزله را شنید و آراء غلات را بدست آورده سخنان زیدیه را دانست و به هریک جوابى منطقى و در خور ارائه داد و تا بدانجا پیش رفت که هر گروهى از آنان که در مناظره با شیخ مفید شرکت کردند، ساعتى بعد خموشى خجلت برگزیدند و با سکوت عجز آلود خود، نشان افتخار و سربلندى را به دست شیخ سپردند. رساله هاى استوار، متین و دقیق وى و بیان اعتقادات شیعه با اسلوبى صحیح و کم نظیر توفیقى افزون بود که رهبرى شیعیان را براى شیخ مفید پربارتر مى نمود.([2])
[1] -الکامل فى التاریخ، ابن اثیر، ج5، ص5.
[2] - ر.ک : مقاله 61 و 55 از کنگره جهانى شیخ مفید.
منبع:فرهیختگان تمدن شیعه
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان