13 مهر 1394, 13:51
از کرامات باهره شیخ در هنگام اقامت در فردوس، نماز باران است، وقتى اهالى اظهار داشتند مدّت زیادى است باران نیامده و زراعت و دام از تشنگى هلاک مى شوند. ایشان گفتند: فردا بعد از نماز جماعت همراه جمعیت به طرف خارج شهر براى نماز مى رویم، تعدادى بره و بزغاله هم بیاورید، روز موعود بعد از نماز جماعت، مرحوم حاج شیخ و مردم با پاى برهنه رفتند به خارج شهر، در زمین مسطّحى که معروف به بند میرزا تقى بود جمع شدند.
مرحوم شیخ فرمودند: برّه و بزغاله ها را و اطفال شیرخوار را از مادرانشان جدا کنید، وقتى آنها را جدا کردیم، صداى ضجّه و ناله گوسفندان و اطفال بلند شد. این عمل چنان حال و هوایى به مجلس داد که بى اختیار همه گریه مى کردند.
در همان حال ایشان به نماز ایستادند، نماز که تمام شد فرمودند: اى مردم! به منازل خود برگردید. هنوز مردم به فلکه و میدان نرسیده بودند، طوفان شدیدى وزید بعد از آن هم باران مفصّلى آمد.
منبع:فرهیختگان تمدن شیعه
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان