13 مهر 1394, 13:51
همراه با امام(ره)، همگام با انقلاب
از دیرزمان ارادت و علاقه وافرى بین علاّمه و حضرت امام خمینى (رضوان الله علیهما) به چشم مى خورده است. چون هردو از هوا و هوس به دور بودند نسبت به یکدیگر احترام مى گذاشتند([20]) «رابطه دوستانه آن دو بزرگوار از قدیم برقرار و علاّمه نسبت به حضرت امام احترام قائل بود. نسبت به انقلاب نظر مساعد داشت واز مسائل سیاسى با اطلاع بود. وى نسبت به اوضاع جامعه بسیار ناراضى و از شاه و رژیم او منزجر بود.
یک بار به ایشان گفته شد که شاه تصمیم گرفته است دکتراى فلسفه به شما بدهند. ایشان خیلى ناراحت شدند و اعلام کردند به هیچ وجه تن به قبول چنین چیزى نخواهند داد... و در پایان از اصرار زیاد - رئیس دانشکده الهیات آن زمان - گفتند: «من از شاه هیچ ترسى ندارم و حاضر به قبول دکترى نیستم»([21])
منبع:فرهیختگان تمدن شیعه
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان