7 مهر 1397, 0:0
شرایط استحقاق شفاعت، بازدارنده از ارتکاب گناه باید توجه داشته باشیم که شفاعت نیز یکی از رحمتهای الهی است که خداوند بدین وسیله میخواهد بندگان گنهکار خویش را حتّی در قیامت و در آخرین لحظات تعیین سرنوشت نیز مایوس و ناامید نسازد. با این حال چنین نیست که بهرهمندی از این فیض و رحمت هیچ قید و شرطی نداشته باشد، بلکه همانند دیگر فیوضات، مشروط به شرایط خاصی در همین دنیاست که نه تنها سبب جرات بر گناه و عصیان نمیشوند، بلکه موجب مراقبت و دقت بیشتر انسان در زندگی دنیا میشوند. به عنوان مثال یکی از شرایط بهرهمندی از شفاعت اخروی، ایمان در زندگی دنیوی و حفظ آن تا لحظه مرگ است. بدیهی است که تحصیل ایمان حقیقی و بخصوص حفظ و نگهداری آن تا آخرین دم حیات، نیازمند مراقبتها و دقتهای فراوان است. حال کسی که به امید شفاعت مثلا حضرت ابا عبد الله الحسین علیه السلام میخواهد مرتکب معاصی صغیره شود آیا قطعا میداند که از ارتکاب این گناهان صغیره و کوچک به گناهان کبیره و بزرگ و در نتیجه به کفر و بیایمانی و یا حداقل شک و تردید در عقاید کشیده نخواهد شد؟ و در لحظه مرگ، بیایمان و یا با حالت شک و تردید از دنیا نخواهد رفت؟
باید متوجه بود که عالم مادی، عالم اسباب و مسببات و تاثیر و تاثرات است و از قوانین این عالم زمینه سازی و سبب سازی گناهان صغیره برای ورود به معاصی کبیره است و ارتکاب این هردو تاثیر مستقیم بر شقاوت و عاقبت به شری انسان در این عالم دارد. آیا میتوانیم خود با دست خود و عالمانه و عامدانه زمینه ساز شقاوت خویش را فراهم نماییم اما از حضرات معصومین علیهم صلوات الله انتظار وساطت برای گذشت حضرت باریتعالی از معاصی کبیره و صغیره خود باشیم. آیا برگزاری شفاعت بدون هیچ قید و شرطی، زیر سئوال بردن قواعد و اصول حاکمه حضرت حق جل و علی بر عالم ماده نیست؟ آیا چنین اتفاقی حکایت از تناقض در عمل و نظر خداوند نبوده و تعارضی با حکمت حکیم علی الاطلاق ندارد؟
عذابهای ما قبل از شفاعت گذشته از توضیح فوق، کسی که میداند شفاعت فیض و رحمتی است مخصوص آخرت، و در آنجاست که شامل حال بعضی از بندگان الهی میشود، و از طرفی قطع و یقین دارد که برای گنهکاران و مجرمین، قبل از قیامت یعنی در لحظه مرگ و در عالم برزخ نیز عذابهایی مثل سختی سکرات موت و جان کندن، فشار قبر و...در نظر گرفته شده است، چگونه ممکن است صرفا به خاطر شفاعت احتمالی اخروی، خود را گرفتار این عذابها و سختیهای قبل از قیامت نماید؟
با توجه به مطالب فوق، شفاعت سبب جرات بر گناه نخواهد شد، بلکه چه بسا امید بهرهمندی از شفاعت اخروی و توجّه به شرایط آن، خود سبب دوری از گناهان بسیار گردد.
با توجه به اصل مهمّ توحید، بخصوص با توجه به معانی چهارگانه آن( توحید در ذات، صفات، افعال و عبادت) که موثر حقیقی در هر امری تنها ذات پاک حق تعالی است،آیا شفاعت نمودن شفیع و موثر بودن او در نجات گنهکاران چگونه میتواند با توحید سازگاری داشته باشد؟
پاسخ: در مباحث مطروحه در شمارههای قبلی این سلسله مقاله عنوان داشتیم که شرط نخست در شفاعت، اذن الهی است و از این رو شفاعت هرگز به معنای دخالت استقلالی شفیع و موثر بودن او در سرنوشت فرد گنهکار نیست، بلکه شفیع تنها نقش واسطهای را دارد که مجرای رسیدن فیض الهی به افراد گنهکار است و این معنا هرگز با هیچ یک از ابعاد اصل توحید منافات ندارد. البته شفاعتی که مشرکین به بتها نسبت میدادند و یا شفاعتی که یهود به دلخواه خویش بدان معتقد شده بودند هرگز با روح توحید سازگار نیست.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان