دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

شیوه برخورد امیرالمؤمنین(ع) با مخالفان

در مطلب حاضر نویسنده با استناد به برخی ادله تاریخی،شیوه‌های سه‌گانه برخورد امام علی(ع) با معاندان و مخالفان حکومتش را تشریح کرده است.
شیوه برخورد امیرالمؤمنین(ع) با مخالفان
شیوه برخورد امیرالمؤمنین(ع) با مخالفان

در مطلب حاضر نویسنده با استناد به برخی ادله تاریخی،شیوه‌های سه‌گانه برخورد امام علی(ع) با معاندان و مخالفان حکومتش را تشریح کرده است.

***

تاریخ سیاسی اسلام گویای وقایع و حوادث پندپذیر و آموزنده برای بشریت می‌باشد. از جمله اینها می‌توان به برخورد امام علی(ع) با مخالفان و معاندان ‌اشاره کرد. در دوران حکومت کوتاه امیرمؤمنان(ع) به دلیل مخالفت گروه‌هایگوناگونبا آن حضرت، زمینه نمایش سیره عملی رهبران الهی در برخورد با مخالفان بیش از زمان دیگر امامان علیهم‌السلام پدید آمد. لذا بررسی این دوره از تاریخ در ترسیم اصل فوق، اهمیت بسزایی دارد. زمانی که امیرمؤمنان علی(ع) در سال 35 هجری قمری حکومت را به دست گرفت عده‌ای به مخالفت و معاندت با حضرت برخاستند(1) در همان دوران بود که مقابله با امیرالمؤمنین علی(ع) و حکومت او چهره‌ای نظامی و جنگ طلبانه به خود گرفت.

حضرت علی(ع) در دوران حکومت خود با سه گروه سرکش(ناکثین، مارقین، قاسطین) روبرو شد که خواسته‌ آنها تکرار وضع زمان حکومت خلیفه سوم بود: بذل و بخشش‌های بی‌جهت، اسراف‌کاری، تثبیت حکومت افراد نالایقی چون معاویه و تحکیم فرمانروایی استانداران حکومت پیشین.در این میان ناکثین یا گروه پیمان‌شکن؛ با رهبری طلحه و زبیر که در سایه احترام عایشه، همسر پیامبر اکرم (ص)، و کمک‌های بی‌دریغ بنی‌امیه که در حکومت امام علی(ع) دستشان از همه جا کوتاه شده بود، سپاه بزرگی برای تصرف کوفه و بصره ترتیب دادند، خود را به بصره رساندند و آن را تصرف کردند. از طرفی قاسطین یا گروه ستمگر؛ که رئیس ‌این گروه معاویه بود،با فریب و نیرنگ، حدود دو سال و بلکه تا پایان عمر امام علی(ع)، فکر آن حضرت را به خود مشغول ساختند. در نهایت نیز مارقین یا گروه خارج از دین؛ که اینان همان گروه «خوارج» هستند تا پایان نبرد صفین در رکاب علی(ع) بودند و به نفع آن حضرت شمشیر می‌زدند، ولی فریبکاری معاویه سبب شد بر امام خود شورش کنند و گروه سومی تشکیل دهند که هم بر ضد امام و هم بر ضد معاویه باشند. علی(ع) با این گروه در منطقه‌ای به نام نهروان روبرو شد و جمع آنها را متفرق ساخت. اما سرانجام یکی از همین خوارج، او را به شهادت رساند.

راهبر سه گانه امام علی(ع) در برخورد با مخالفان

امام علی(ع) در برخورد با مخالفان خویش سه راهبرد اساسی داشت: گفت‌وگو؛ مدارا؛ برخورد قاطع.(2) تلاش اولیه امیرمؤمنان، پاسخگویی به شبهات مخالفان بود و می‌کوشید راهی برای پایان‌بخشیدن مسالمت‌آمیز به نزاع و دشمنی بیابد. اگر از این راه نتیجهدلخواه به دست نمی‌آمد، با مخالفان خود، تا جایی که به امنیت و وحدت جامعه اسلامی آسیبی نمی‌رسید، مدارا و از شدت و اتخاذ اقدامات قهرآمیز پرهیز می‌‌کرد. سرانجام اگر مخالفان دست به قیام علیه حکومت اسلامی می‌زدند و امنیت شهرها و راه‌ها را به خطر می‌انداختند، نوبت به برخورد قاطعانه می‌رسید. البته امام (ع) در این مرحله نیز هیچ‌گاه از ارشاد و راهنمایی دشمنان غفلت نمی‌کرد(3).

1- گفت‌وگو: امام علی(ع) با طلحه و زبیر بارها به گفت‌وگو نشست و برای هدایت آنان از هیچ کوششی دریغ نورزید؛ به گونه‌ای که حتی به آنان پیشنهاد کرد بخشی از دارایی شخصی امام را از آن حضرت بگیرند و از زیاده‌خواهی و تصرف در اموال عمومی درگذرند. اما آنان همچنان برخواسته خود پای می‌فشردند و سهمبیشتری از بیت‌المال می‌خواستند.(4) طلحه و زبیر عدالت امام را تاب نیاوردند و سپاهی عظیم برای مبارزه با آن حضرت فراهم کردند؛ اما امیرمؤمنان همچون گذشته به روشنگری خویش ادامه داد و با فرستادن نامه‌ها و سفیران خود، از آنان خواست که دست از هواهای نفسانی خود بردارند و به عهد و پیمان نخستین خویش باز گردند.(5) در گیر و دار جنگ جمل نیز امام علی(ع) از ارشاد و راهنمایی دشمنان خویش دست نکشید و سرانجام با یادآوری حدیثی از رسول خدا(ص) زبیر را از ادامه جنگ منصرف کرد(6) امام‌(ع) در برخورد با معاویه نیز همین شیوه را در پیش گرفت و در چندین نامه، فضایل خویش را برشمرد و معاویه را به تقوای الهی و پرهیز از دنیاطلبی فراخواند و از دنبال کردن چیزی که شایستگی آن را ندارد، بر حذر داشت.(7)

2- مدارا: امام علی(ع) نخست مخالفان سیاسی خود را از راه مذاکره، نصیحت می‌کرد و اگر این شیوه کارگر نمی‌افتاد، راه مدارا و بردباری را پیشه می‌گرفت برخی از یاران امام از وی می‌خواستند تا با کسانی که از بیعت با او روی برتافته‌اند، به صورت قهرآمیز رفتار کند و دست‌کم آنان را زندانی کند؛(8) اما امام این نظر را نمی‌پسندید و به صراحت اعلام می‌کرد که هر کس تا زمانی که به رویارویی علیه حکومت اسلامی برنخیزد، در امان خواهد بود.

3- برخورد قاطع: هنگامی که مذاکره با مخالفان به جایی نرسید و برخورد مسالمت‌آمیز به سوءاستفاده انجامید، امام علی(ع) دست به شمشیر برد و با همان قاطعیتی که در نبردهای صدر اسلام از خود به نمایش گذاشته بود، به رویارویی با جنگ‌افروزان پرداخت. نمونه‌ای از این قاطعیت و دلیری در پاسخ امیرمؤمنان به معاویه آشکار است: نوشته‌اى كه نزد تو براى من و ياران من چيزى جز شمشير نيست،در اوج گريه، انسان را به خنده وامى‌دارى؛ فرزندان عبد‌المطلب را در كجا ديدى كه پشت به دشمن كنند و از شمشير بهراسند، پس «كمى صبر كن كه هماورد تو به ميدان آيد» آن را كه می‌جويى به زودى تو را پيدا خواهد كرد و آنچه را كه از آن می‌گريزى در نزديكى خود خواهى يافت، و من در ميان سپاهى بزرگ، از مهاجران و انصار و تابعان، به سرعت به سوى تو خواهم آمد، لشكريانى كه جمعشان به هم فشرده و به هنگام حركت، غبارشان آسمان را تيره و تار می‌كند. كسانى كه لباس شهادت بر تن و ملاقات دوست داشتنى آنان ملاقاتبا پروردگار است،همراه آنان فرزندانى از دلاوران بدر و شمشيرهاى هاشميان می‌آيند كه خوب می‌دانى لبه تيز آن بر پيكر برادر و دايى و جدّ و خاندانت چه كرد، «و آن عذاب از ستمگران چندان دور نيست».(9)

لازم به ذکر است که مجازات حصر و طرد سیاسی یکی دیگر از راهبردهای اساسی بود که امام علی(ع) درخصوص برخورد با مخالفان خود اتخاذ کرد. به طوری که امام علی(ع) نزد عایشه که در بصره و در خانه عبدالله بن خَلف خُزاعی بود آمدند؛ امام علی(ع) فرموند: «ای حُمَیرا! ازاین حرکت دست برنمی‌داری؟ عایشه گفت: ‌ای پسر ابی طالب! قدرت یافتی، پس نرمی به خرج ده! امام علی(ع) فرمود: به سوی مدینه حرکت کن و به همان خانه‌ات بازگرد که پیامبر خدا (ص) تو را دستور داد که در آن بنشینی.(10)

با مقایسه رفتار امیرالمؤمنین در برابر معاویه و مخالفینی چون عایشه، اصحاب جمل و خوارجیان می‌توان پی برد که حضرت امیر(ع)، معاویه و دستگاه سیاسی حاکم بر شام را به عنوان فتنه اسلام قلمداد کرده(11) و در برابر ریشه‌کنی آن هیچگونه مصلحتی را نمی‌پذیرد در حالی که حضرت بعد از جنگ جمل و جنگ خوارج عفو عمومی صادر می‌کنند به گونه‌ای که عایشه، آنچنان تحت تأثیر برخورد کریمانه و بزرگوارانه حضرت علی(ع) قرار گرفت که پس از جنگ می‌گفت: «آرزو داشتم 20 سال قبل از آن حادثه مرده بودم.»(12)

امام جواد (ع) در پاسخ به سؤالات یحیی بن اکثم در باب تفاوت رفتار امیرالمؤمنین علی(ع) می‌فرمایند: «اما اینکه گفتی امیرمؤمنان (ع) اهل صفین را چه در حال پیشروی و چه در حال فرار می‌کشت و به مجروحان تیر خلاص می‌زد ولی در جنگ جمل هیچ فراری را تعقیب نکرد و هیچ مجروحی را نکشت و هر کس اسلحه خود را بر زمین گذاشت و یا به خانه‌اش رفت، امان داد به این دلیل بود که اهل جمل پیشوایشان کشته شده بود و گروهی نداشتند که به آنها ملحق شوند و همانا به خانه‌هایشان بازگشتند بدون اینکه مخالف و محارب باشند و به اینکه از آنان دست برداشته شود راضی و خشنود بودند، پس حکم اینها این است که شمشیر از میانشان برداشته شود و از آزار و اذیتشان خودداری شود چرا که در پی اعوان و انصاری نیستند. ولی اهل صفین به سوی گروهی آماده و رهبری باز می‌گشتند که آن رهبر اسلحه و زره و نیز شمشیر برایشان فراهم می‌کرد، از بخشش‌های خود، آنها را سیراب می‌کرد، برایشان قرارگاه و منزلگاه آماده می‌کرد،ازبیمارانشان عیادت می‌کرد و... بنابراین حکم آنها یکساننیست.»(13)

تعدد و گوناگونی برخورد امام علی(ع) درخصوص مخالفان حکومت خود حکایت از ضرورت، اهمیت و جایگاه مصلحت در دستگاه سیاسی شیعه دارد. به طوری که حاکم جامعه اسلامی می‌تواند بر سبیل مصلحت حکم نموده و به جای اجرای مجازات اصلی معاندان و مخالفان، مجازات حصر و عدم دخالت آنها در امور اجتماعی را در نظر بگیرد. آنچه در مأجرای عایشه همسر پیامبر صورت پذیرفت مؤید همین امر بود.

کوتاه سخن آنکه امام علی(ع) درخصوص برخورد با مخالفان با تمسک به دو اصل اخلاقمداری(14)و عدم دستگیری مخالفان قبل از اظهار عملی مخالفت(15)، با سیاست گفت‌وگو و مدارا، سعی در هدایت و زدودن پرده‌های جهل و نادانی آنان داشت به‌طوری که ایشان با این اقدام تلاش می‌ کردند تا زمینه‌های انحراف آنها و کسانی که به دلیل ناآگاهی و بی‌خبری تحت تأثیر افکار آنها قرار گرفته‌اند را از بین ببرند از این رو حضرت تا زمانی که مخالفان دست به قیام نزدند با کمال بزرگواری با آنان برخورد کرد.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پی‌نوشت‌ها:

1. امام علی(ع) در خطبه 3 نهج‌البلاغه این موضوع را برای ما چنین بیان می‌کنند: فلما نهضت بالامر نکثت طائفةً و مرقت اخری و قسط آخرون.

2. اطلاعات بیشتر در: احمدحسین شریفی و حسن یوسفیان، امام علی(ع) و مخالفان،

http://imamalinet.net

3. امام علی(ع) در مورد خوارج فرمودند: آگاه باشید تا با ما هستید (نه بر ما و مخالف مسلحانه) شما را از سه حق ممنوع نخواهم کرد: 1- شما را از حضور در مسجد برای یاد خدا ممنوع نخواهیم کرد 2- حقوقتان را مادامی که با ما هستید قطع نخواهیم ساخت 3- تا وقتی که دست به سلاح نشدید با شما نخواهیم جنگید. (ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج 2، ص 398) لازم به ذکر است که شهید مطهری(ره) دو ویژگی گفت‌وگو و مدارا را که در متن ذکر شد به نیروی جاذبه علی(ع) تعبیر می‌کند و ویژگی سوم که عبارت باشد از برخورد قاطع را، نیروی دافعه علی می‌نامد. (مرتضی مطهری، جاذبه و دافعه علی(ع)، ص 50)

4. الموفق بن أحمد بن محمد الخوارزمی، المناقب، ص 178.

5. ابن قتیبه، الامامةً والسیاسةً، ج 1، ص 70.

6. بلاذری، انساب الاشراف، ج 3، ص 50 ـ 52.

7. ابن ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ج 16، ص 133.

8. الدینوری احمد‌بن ‌داوود، احمد، الاخبار الطوال، ص 143.

9. نهج‌البلاغه، نامه 28.

10. تاریخ الیعقوبی: ج 2، ص 183. درخصوص کیفیت ورود عایشه (همسر پیامبر اکرم (ص)) رک: مروج الذهب، مسعودی، ج 2، ص 377.

11. «الا و ان اخوف الفتن عندی علیکم فتنةً بنی امیةً فانها فتنةً عمیاء مظلم؛ فتنه و داستان خوارج آنقدر خطر بزرگی نیست، یعنی بزرگ است اما از آن بزرگتر و خطرناکتر فتنه بنی‌امیه است. (نهج‌البلاغه فیض الاسلام، خطبه‌ 92)

12. ابن ابی الحدید، شرح نهج‌البلاغه، دارالکتب العلمیه، ج 1، ص 264؛ سیدمحسن امین، اعیان الشیعه، دارالتعارف للمطبوعات، ج 4، ص 307.

13. وسائل الشیعه، ج 11، ص 56، باب 24 من ابواب جهاد العدو، حدیث 4.

14. حضرت علی(ع) درعهدنامه خود به مالک‌اشتر می‌فرمایند: مهربانی، عطوفت و نرم خویی با مردم را در دل خود جای ده [از صمیم قلب آنان را دوست بدار و به ایشان نیکی کن نسبت به ایشان به سان درنده‌ای مباش که خوردن آنان را غنیمت شماری. زیرا مردم دو گروه‌اند، دسته‌ای برادر دینی تو هستند و گروه دیگر در آفرینش همانند تو. اگر گناهی از ایشان سر می‌زند، عیب‌هایی برایشان عارض می‌شود و خواسته و ناخواسته خطایی انجام می‌دهند، آنان را عفو کن و از خطاهایشان چشم بپوش همان گونه که دوست داری خداوند تو را ببخشد و از گناهانت چشم پوشی کند، (نهج‌البلاغه/ نامه 53)

15. امیرالمؤمنین علی(ع) فرمودند: «ای فرزند عباس! آیا به من دستور می‌دهی قبل از نیکی و احسان، به ظلم و گناه اقدام کنم و بر اساس گمان و اتهام قبل از ارتکاب جرم مؤاخذه کنم. (شیخ مفید، الجمل، مکتبةً الاعلام الاسلامی،ص 166- 167). برخی فقهای اهل سنت معتقدند: «قول صحیح از نظر ما این است که علی(ع) هیچگاه مخالفانش را بدون اخطار اولیه نکشت، بعد از شکست، آنها را به بردگی نگرفت، اسیران را نکشت، فراریان و مجروحان را تعقیب ننمود و اموال مخالفان را ضبط و توقیف نکرد.» (قاضی ابو یوسف، الخراج، ص 59)

روزنامه کیهان

تاریخ انتشار: سه شنبه 22 خرداد ماه 1397

از: سایت برهان

مقاله

نویسنده محمدصادق آزادفر

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

پرسش و پاسخ چگونگی یاری کردن اهل بیت(ع) بخش اول

پرسش و پاسخ چگونگی یاری کردن اهل بیت(ع) بخش اول

در آموزه‌های اهل بیت(ع) به ویژه ائمه اطهار(ع) طلب یاری کردن توسط آن بزرگواران مطرح شده است.
پیامدهای تصویب لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی چه بود؟

پیامدهای تصویب لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی چه بود؟

دوره پهلوی را می‌توان دوره رشد و گسترش بهائیت دانست. بسیاری از چهره‌های شاخص بهائیت در این دوره، با بهره‌مندی از حمایت‌های ویژه شاه، سمت‌های سیاسی و اقتصادی متعددی را به دست آوردند.
چگونه عاشورا مسیر اسلامِ شیعی و شیعیانِ ایرانی را تغییر داد؟

چگونه عاشورا مسیر اسلامِ شیعی و شیعیانِ ایرانی را تغییر داد؟

درباره عوامل گرایش ایرانیان به علویان و مذهب تشیع، مورخان و پژوهشگران نظرات متفاوتی بیان کرده‌اند.
چگونگی متخلق شدن به اخلاق فاضله(کیمیای اخلاق)

چگونگی متخلق شدن به اخلاق فاضله(کیمیای اخلاق)

انسان چگونه خودش را به اخلاق فاضله متخلق کند و از رذایل اخلاقی دوری نماید؟ چگونه این معنا را در مرحله عمل پیاده کند؟ علمای اخلاق می‌گویند: ابتدا انسان باید حالت موجود نفس را حفظ کند و سپس به تهذیب رذایل و جبران ضررهای گذشته بپردازد.

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
رساله حقوق امام سجاد(ع)

رساله حقوق امام سجاد(ع)

اشاره: برخی محققان میراث علمی امام سجاد(ع) را به سه بخش تقسیم کرده‌اند: روایات، ادعیه (به‌ویژه در صحیفه سجادیه)و رساله حقوق.
فلسفه چیست؟

فلسفه چیست؟

فلسفه حوزه‌ای از دانش بشری است که به پرسش و پاسخ درباره مسائل بسیار کلی و جایگاه انسان در آن می‌پردازد؛ مثلاً این که آیا جهان و ترکیب و فرآیندهای آن به طور کامل مادی است؟
رابطه علم و عمل

رابطه علم و عمل

علم و دانش بشری زمانی برای جامعه و مردم سودمند و مفید است که با عمل و اجرا همراه گردد یعنی عالم به علم و دانسته‌های خود عمل کرده و آن را با اشتیاق به دیگران نیز بیاموزد.
الخیر فی ماوقع

الخیر فی ماوقع

برای خیلی‌ها این پرسش مطرح می‌شود که چرا ما هر گاه با مصیبت و گرفتاری مواجه می‌شویم، و نخستین تحلیل و توصیف ما از آن این است که در آن خیری بوده است؟
Powered by TayaCMS