17 آذر 1397, 4:27
پرسش:
چرا امام حسین(ع) در ماه محرم که جنگ حرام است، جنگید، و آیا خواست الهی وقوع حوادث کربلا در این ماه بود؟
پاسخ:
پیش از اسلام در میان ماههای قمری چهار ماه (رجب، ذیالقعده، ذیالحجه، محرم) حرام بوده که در آن بر طبق سنت حتی در جاهلیت جنگ و خونریزی حرام و پیکار در آن زشت شمرده میشد و هر قبیلهای هم که با هم جنگ داشتند، مانند: اوس و خزرج که 120 سال با هم نزاع و پیکار میکردند، در این چهار ماه متارکه میکردند، اسلام که یک دین اجتماعی بود هر ادب و سنت ملی که مخالف با عقل و شرع نبود حفظ میکرد، در دوره اسلام ماههای حرام مورد احترام تمام قبایل بود جز آنکه بنیامیه چون بر کرسی ریاست نشستند نه تنها آداب و سنن دین اسلام را محو کردند، بلکه آداب و رسوم ملی عرب را هم زیر پا گذاشتند، لذا مورخین عرب آنها را از نژاد عرب نمیشناسند.
وقتی معاویه مرد و یزید بر اریکه قدرت تکیه داد، طی فرمانی به والی مدینه نوشت حتماً از حسین... بیعت بگیر و اگر از بیعت امتناع ورزیدگردنش را بزن و سرش را نزد من بفرست. امام(ع) در شب 27 رجب با بیم و امید مدینه را به قصد مکه پشت سر گذاشت و پس از پنج ماه توقف در مکه، در روز هشتم ذیالحجه که حجاج برای رفتن به عرفات آماده میشوند، به این جهت که خون پاکش در مراسم حج در حال احرام در ماه حرام و در حرم امن الهی، توسط سینفر مأموری که حکومت برای ترور آن حضرت آماده کرده بود، به زمین ریخته و حرمت حرم امن خدا و ماه حرام شکسته نشود، مکه را به قصد کوفه ترک گفت، و سر دو راهی کوفه راه را بر او بستند و او را به سوی کربلا بردند، امام با آنکه علم به شهادت خود داشت، میخواست امیر و لشکر کوفه را در توجه به این ادب ملی و دینی نگاه دارد، بلکه برای حفظ سنن قدیمی و تاریخی یعنی احترام ماه محرم جنگ نکنند ولی پسر مرجانهابن زیاد احترام این ماه را نگاه نداشت و دستور داد در روز دهم محرم خون پاکیزهترین نفوس قدسی را بریزند.
عمربنسعد فرمانده سپاه یزیدبنمعاویه میخواست روز نهم محرم برخلاف نص صریح و اکید قرآن، مبادرت به جنگ کند و با حسین (ع) بجنگد، امام به منظور ممانعت از وقوع جنگ در ماه حرام، آیات مربوط به قدغن بودن در ماههای حرام از جمله ماه محرم را نوشت و به وسیله یکی از برادران خود، برای عمربن سعد فرستاد، که خداوند جنگ را در ماههای حرام قدغن کرده و اینک محرمالحرام است و شما که میخواهید با من در این موقع بجنگید علاوه بر اینکه به روی یکی از مردان حق شمشیر میکشید، برخلاف نص قرآن رفتار میکنید، و من این حرف را از بیم کشته شدن نمیزنم، بلکه از این جهت یادآوری میکنم که عملی برخلاف نص صریح قرآن به انجام نرسد. ولی عمر سعد کاری که کرد جنگ را تا روز عاشورا تأخیر انداخت و در روز عاشورا به سپاه خود دستور داد: ای لشکر خدا سوار شوید و بهشت بر شما بشارت باد، و آنگاه همراه تعدای به طرف خیمهگاه ابیعبداللهالحسین(ع) جلو آمد و با پرتاب تیر حمله را آغاز کرد، و به سپاه خود گفت: نزد امیر شاهد باشید اول کسی که به حسین تیر زد من بودم.(مقتلالمقرم، سید عبدالرزاق، ترجمه عقیقی بخشایشی، ص 35)
بنابراین، این ابنزیاد و عمر بن سعد بودند که امام حسین را در کربلا محاصره کرده و جنگ را آغاز کردند، و تلاش امام در جهت ممانعت از وقوع جنگ در ماه حرام در قلب آن از خدا بیخبران مؤثر نیفتاد، لذا امام به دستور قرآن که میفرماید: ماه حرام در برابر ماه حرام (اگر دشمنان، احترام آن را شکستند، و در آن با شما جنگیدند، شما نیز حق دارید مقابله به مثل کنید) و تمام حرامها (قابل) قصاص است، هر کسی به شما تجاوز کرد، همانند آن بر او تعدی کنید و از خدا بپرهیزید. (بقره- 194) در صدد دفاع برآمده و از باب دفاع و مقابله به مثل با آنان جنگید.
روی این حساب امام حسین(ع) در کربلا دفاع کرد نه جنگ.
با توجه به توضیحی که در پاسخ بخش اول پرسش داده شد، زمینه و مجال بررسی بخش دوم نمیماند، زیرا نه تنها خواست خدا وقوع حادثه عاشورا در ماه محرم نبوده، تا از فلسفه آن سؤال شود، بلکه خواست خدا این بوده که این حادثه در ماه محرم واقع نشود، زیرا خداوند از وقوع جنگ و خونریزی در ماههای حرام از جمله محرم کلاً منع فرموده است، این بنیامیه و عمال حکومت آنان بودندکه این حادثه تلخ و دلخراش را در ماه حرام به وجود آوردند. و وقوع این حادثه تلخ در ماه محرم برخلاف دستور خدا نشانه دیگری بر نفاق بنیامیه میباشد.
روزنامه کیهان
تاریخ انتشار: 31 شهریور ماه 1397
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان