هر مکتب و جریان فکری پیامی را داراست که بیشک هر مکتب یا جریان اجتماعی نیز پیامی دارد که در واقع روح تبلیغ است و فرآیند تبلیغ بدون وجود آن بیمعنی است. پیام مفهومی است که مبلغ آن را عرضه میکند و میتواند متحمل مجموعهای از مفاهیم دینی، سیاسی، اخلاقی و... باشد. ارزش فرآیند تبلیغ در همین پیامها نهفته است که محتوای فرآیند را تعیین میکنند
در بررسی سیره معصومین در تبلیغ دین، میتوان چند عنصر اصلی تبلیغ و رسانه را شناسایی و بررسی کرد که عبارتند از: «مبلغ یا فرستنده پیام، محتوای پیام، گیرنده یا مخاطب پیام و ابزار انتقال پیام.» توجه به این عناصر در سیره تبلیغی معصومین نشان میدهد ایشان علاوه بر تلاش برای ترویج دین اسلام و شیعه در عصر خود، در واقع مدلی تبلیغی برای آیندگان ارائه نمودهاند که جا دارد با کنکاش روایات و استخراج مبانی تبلیغ در سیره، به سوی تدوین الگوی جامع تبلیغ دینی و حدود و ابعاد آن پرداخته شود.
مفهوم و اهمیت تبلیغ در سیره
واژه تبلیغ در سیره معصومین مترادف با رساندن پیام دین به فکر و ضمیر دیگران است. قرآن کریم، در سوره مائده تبلیغ (رساندن پیام) را مهمترین و اصلیترین وظیفه رسولان برمیشمرد: «ما علیالرسول الا البلاغ... (نور/۵۴)». هدف از تبلیغ در واقع دعوت مردم به عبور از نفسپرستی و حرکت به سوی خداست که انبیا و اولیا وظیفه راهنمایی این کاروان حرکت به سمت تعالی را با رساندن بشارتها و انذارها در طول مسیر، برعهده دارند.
روایات قرآن نشان میدهد وظیفه تبلیغ، بسیار برای پیامبران سنگین بوده است و گاه برای توفیق در این وظیفه از خداوند طلب استمداد مینمودهاند. نظیر آنچه موسی از خداوند برای حسن اجرای تبلیغ خود میخواهد: «قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی یَفْقَهُوا قَوْلِی وَاجْعَل لِّی وَزِیرًا مِّنْ أَهْلِی هَارُونَ أَخِی اشْدُدْ بِهِ أَزْرِی... (۲۵ تا ۳۱ طه)» که خود این آیه علاوه بر تبیین اهمیت و سنگینی مسئولیت تبلیغ، نشان میدهد پیش نیازهایی همچون شرح صدر و عدم تنگخلقی، بیان فصیح و بلیغ و وجود مشاور و کمککننده در امر تبلیغ مورد نیاز است.
سیره معصومین و عناصر تبلیغ
۱- فرستنده پیام (مبلغ)
ارسالکننده پیام یکی از عناصر مهم در فرآیند تبلیغ است. پیامدهنده نخست پیامی را مدنظر دارد که میکوشد آن را به دیگری منتقل سازد و گسترش دهد. باید میان تبلیغکننده و ابزار تحقیق تفاوت قائل شد. ابزارها مانند کتاب، مطبوعات، سخن چهرهبهچهره و... هستند که در دست خود ارسالکننده و تحت کنترل او هستند حال آنکه فرد یا گروه تبلیغ کننده خود پیام را حامل است و از ابزارها برای رسیدن به هدف خود که انتقال پیام است بهره میجوید.
در یک تعریف میتوان در تبلیغ دینی، پیامرسان را خداوند دانست که خود منشأ پیام نیز است و از سویی پیامبران و ائمه (ع) نیز میتوانند به واسطه مأموریت الهی که برای آنان تعریف شده و جانشینان خدا روی زمین و مأموران به وظیفه پیامرسانی هستند، عنوان پیام رسان بگیرند.
سیره معصومین نشان میدهد، ایشان در فرآیند تبلیغ بسیار مستحکم و مصر بودند. حضور پولادین مبلغان دین مصداق روایت حضرت امیر (ع) است که مؤمنان (در مسیر تبلیغ دین) همچون کوههای استوارند که بادهای شدید آنان را تکان نمیدهد (کالجبل الراسخ لاتحرکه العواصف).
دلسوزی مبلغ برای مخاطب و اهمیت قائل شدن به رساندن پیام، در حدی است که پیامبر (ص) در قرآن مورد تذکر خداوند قرار میگیرد کهای پیام آور ما، نزدیک است (برای رساندن پیام ما به خلق) ایمان آوردن کافران خودت را به هلاکت بیندازی (لعلک باخع نفسک الایکونوا مؤمنین. شعرا/۳)
معصومین در راه تبلیغ هیچ گاه از اصول و معیارهای خود خارج نشده و حاضر نبودند از روشهای عوامفریبانه برای گرم کردن بازار دین استفاده کنند. معصومین به شهادت تاریخ، ابداً از ابزارهایی نظیر دروغ، جعل، فریب، تکلف، اجبار و اکراه، سوءاستفاده از جهل و نقاط ضعف مردم برای انتقال پیام استفاده نکردند و بدین وسیله با سیره عملی تبلیغی خود نشان دادند «هدف، هیچگاه وسیله را توجیه نمیکند.» این در حالی است که در همان عصر و خصوصاً پس از پیامبر، همه روشهای ذکر شده فوق توسط مدعیان مورد استفاده قرار گرفت و علت اصلی این مسئله نیز آن بود که برخی هدف اصلیشان از تبلیغ دین، در واقع «دعوت به خود» بود؛ حال آنکه یکی از صفات ائمه معصومین «الدعاة الی الله» بود.
اصرار بر طبیعی بودن فرآیند تبلیغ دین و تفهیم عقلانی موضوعات و پرهیز از روشهای فراطبیعی برای تبلیغ دین، از ویژگیهای مهم معصومین به عنوان مبلغان اسلامی است. نگاه در تاریخ انبیای اولوالعزم نشان میدهد شرایط اجتماعی روزگار پیامبران پیشین چنین ایجاب میکرده که فرستنده پیام (مبلغ) خود گاه با معجزات و روشهای خارق عادت، مردم را به حقانیت خود مجاب و سپس پیامش را منتقل کند، درحالی که در دین اسلام این محتوای پیام (قرآن کریم) است که معجزه است و به دلیل آخرالزمانی بودن ماهیت دین اسلام، قرار نیست تنها معاصران پیامبر یا نزدیکان به آن عصر، با نقل معجزات پیام آوران، به حقانیت آنان تصدیق کنند بلکه حق هم همین است که ماهیت پیام برای اعصار و قرون بعدی به مدت طولانی و بدون حضور ظاهری مبلغان متصل به وحی، ماورایی و اعجازگونه باشد.
نکته مهم دیگر که مرتبط با عنصر فرستنده است آن است که ناقل وحی و دین، نمیتواند خود عامل به پیام و مفهوم تبلیغ نباشد. شاید این وجه از کارکرد مبلغ که خصوصاً در شیوه تبلیغ سنتی و چهره به چهره مدنظر است، در شیوههای جدید ارتباط و انتقال رسانهای در نظر گرفته نمیشود. ناقلان پیام در بسیاری از موارد به محتوای پیام عامل نیستند و همین از اثربخشی موضوع تبلیغ میکاهد. امام صادق (ع) در روایت معروف «کونوا دُعاةً لِلنّاسِ بِغَیرِ ألسِنَتِکُم، لِیَرَوا مِنکُمُ الوَرَعَ وَالاِجتِهادَ وَالصَّلاةَ وَالخَیرَ، فَإِنَّ ذلِکَ داعِیَةٌ (مردم را با غیر زبان خود دعوت کنید تا پارسایى، سختکوشى، نماز و خوبى را از شما ببینند؛ زیرا اینها خود [بهترین]مبلّغند)» به همین موضوع اشاره دارد.
۲- ابزار پیامرسانی
خداوند مهمترین ابزار پیامرسانی در اختیار پیامبران و اولیا را «پند»، «حکمت» و «مجادله نیکو» برمیشمرد: «ادعُ إِلىٰ سَبیلِ رَبِّکَ بِالحِکمَةِ وَالمَوعِظَةِ الحَسَنَةِ ۖ. وَجادِلهُم بِالَّتی هِیَ أَحسَنُ» (نحل/۱۲۵). این سه ابزار در واقع برای سه گروه هدف، کارکرد منحصر خود را دارند. خردمندان به وسیله حکمت و ارائه براهین، حقیقت پیام الهی را درک میکنند. ابزار موعظه برای گروهی است که مقابله و سختی در پذیرش حق ندارند و با انذار و پند میتوان دل ایشان را نرم و پیام الهی را منتقل کرد، اما گروهی که بنا بر مواجهه و سرسختی با حقیقت دارند، ابزار جدل و مناظره برای اثبات معارف و حقایق آن از سوی دین به عنوان یک ابزار کلیدی پیامرسانی مورد توجه قرار گرفته است.
۳- محتوای پیام
در تعبیر اسلامی پیام در واقع همان «رسالت» است که پیامبر وظیفه ابلاغ آن را دارد و مردم را به سوی آن فرامیخواند.
هر مکتب و جریان فکری پیامی را داراست که بیشک هر مکتب یا جریان اجتماعی نیز پیامی دارد که در واقع روح تبلیغ است و فرآیند تبلیغ بدون وجود آن بیمعنی است. پیام مفهومی است که مبلغ آن را عرضه میکند و میتواند متحمل مجموعهای از مفاهیم دینی، سیاسی، اخلاقی و... باشد. ارزش فرآیند تبلیغ در همین پیامها نهفته است که محتوای فرآیند را تعیین میکنند.
عنصر پیام در فرآیند تبلیغ دین را اگر کتاب خدا و وحی بدانیم، ویژگیهای منحصر به فرد «خطاناپذیری»، «جاودانگی» و «تحریف ناپذیری» را در خود دارد که مجموع این ویژگیها سبب میشود نام «اعجاز» بر آن گذاشته شود لذا میتوان محتوای پیام را در فرآیند تبلیغ دین، محتوایی استثنایی دانست که خلأ و شبههای در آن راه ندارد.
حال در فرآیند پیامرسانی، این مسئله بسیار مهم است که پیامرسان، خود به حقیقت این پیام و محتوای آن احاطه و اشراف داشته باشد. از همین رو است که خداوند در پیامبر و ائمه اطهار (ع) برای اجرای تکلیف ابلاغ و تشریح پیام دین، درهای حکمت را گشوده است. امیرالمؤمنین (ع) اهل بیت را اینگونه معرفی مینماید: «نفایس قرآن نزد اهل بیت است. آنان گنجهای علوم خدایی هستند. اگر لب به سخن بگشایند راست میگویند و اگر سکوت اختیار کنند، کسی نمیتواند بر آنان سبقت گیرد.» و امام رضا (ع) نیز در بیان صفات پیامبر و ائمه به گونهای دیگر همین مسئله را مورد توجه قرار میدهند: «همانا خداوند پیامبران و پیشوایان دین را موفق میدارد و از گنجینههای دانش و حکمت خویش به آنان بهره میدهد که دیگران از آن محرومند. از این رو دانش آنان در مرتبه بالاتری از دانش مردم عصر خویش قرار میگیرد.»
حقیقت پیام بر قلب پیامبر و اهل بیتش عرضه شده است و در جانهای ایشان نشسته است لذا جدایی میان ارسالکننده پیام و محتوای پیام وجود ندارد. شاید همین یگانگی پیام و محتواست که اتصال «کتاب و عترت» را باعث شده است و به نقل پیامبر (ص): «.. کتاب الله و عترتی لن یفترقا حتی یردا علی الحوض.»
۴- گیرنده پیام (مخاطب)
توجه ویژه به مخاطب و شناخت آن یکی از الزامات انتقال صحیح پیام در فرآیند تبلیغ است. معصومین شناخت ویژهای از عموم مردم و شرایط رفتاری حاکم بر آنان داشتند و بنابر همین مسئله، ظرفیت فکری آنان را برای انتقال پیام به خوبی درنظر داشتند. از نگاه معصومین مردم از حیث استعداد پذیرش پیام، مانند معادن هستند. برخی همچون معدن طلا بوده و استعداد و ظرفیت بیشتری برای ادراک حقایق دارند. برخی نیز همچون معدن مس هستند و ظرفیت پذیرششان کمتر است.
طبق روایت معصومین برخی از افراد به دلیل صفای باطن و نیالودن آن به دنیا، بهترین پذیرش را برای معارف الهی دارند و خود بر مدار و مسیر رستگاری قرار دارند (متعلم علی سبیل نجاه). سینه چنین افرادی جایگاه معارف عمیق از ناحیه خداوند است و میتوان جام آنان را با شراب طهور معرفت به اسماءالله پرکرد؛ چنانچه امیرالمؤمنین (ع) همام را لایق بیان معارف عمیق دانست و آنقدر از حقایق معرفتی بر وی عرضه داشت تا قالب تهی کرد. در مقابل نیز عدهای هستند که به دلیل مرض قلب، ظرفیت پذیرش محدودی دارند و اینجاست که معصوم برای انتقال پیام الهی همچون طبیبی در پی بیماران خود روان میشود: «طبیب دوار بطبه قد احکم مراهمه و احمی مواسمه یضع ذلک حیث الحاجة الیه، من قلوب عمی و آذان صم، والسنة یکم.»
۵- شرایط پیامرسانی (عنصر زمان و مکان)
در فرآیند تبلیغی توجه به عنصر شرایط زمانی و مکانی بسیار حائز اهمیت است. شرایط گوناگون و اقتضائات مختلف حتی سبب میشود معجزات پیامبران به عنوان نشانه حقانیت تبلیغ متفاوت باشد. امام هادی (ع) در روایتی به شخصی که میپرسد چرا معجزات پیامبران در دورههای گوناگون متفاوت بوده است، چنین میفرمایند: «خداوند هنگامی موسی را برانگیخت که جادو بر مردم عصر او غلبه داشت. از این رو برای آنان از جانب خداوند معجزهای آورد که نظیر آن در توان آنان نبود تا جادوی آنان را باطل کند. در زمان عیسی (ع) انواع بیماریهای مزمن پدید آمد و مردم به طب نیاز داشتند؛ پس خدا معجزهای از این جنس برایشان پدید آورد... و پیامبر (ص) در زمانی برانگیخته شد که خطابه و سخنوری غالب بود. پس خداوند موعظهها و حکمتهایی آورد که ادعای مدعیان را باطل و حجت را برایشان ثابت کند.»
این روایت و بسیاری دیگر از نشانههای تبلیغی در فرآیند پیامرسانی معصومین نشان میدهد شرایط زمانی و مکانی تأثیر مهمی بر شکل انتقال پیام و فرآیند آن دارد و پیامبران و معصومین همواره به این مهم توجه داشتهاند.
منبع: روزنامه جوان
پیام و حامل پیام در دین جداییناپذیر است
روزنامه جوان
تاریخ انتشار: 23 تیر ماه 1397