3 شهریور 1395, 23:19
قرآن کریم به طلبکاران میگوید: در مواردی که بدهکاران سخت در تنگنا قرار دارند اگر بدهی آنان بخشوده شود، از هر نظر برای شما بهتر است. (أَن تَصَدَّقُواْ خَیرٌْ لَّکُم).وَ ان کانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ الی مَیْسَرَه». (280 بقره). و این قرآن است که میگوید: در قرض و وام اگر طرف به سختی میافتد، بر او سخت نگیرند و به او مهلت بدهند، نه یک ماه و دو ماه، که تا هنگام آسانی و گشاده دستی. یکی از اموری که اسلام بدان تأکید بسیاری نموده، موضوع قرض دادن به نیازمندان است تا جایی که در روایات ما آن را از صدقه برتر دانستهاند. [مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج 71، ص 104] امّا باید توجه داشت در برخی از موارد ما به وظایفمان و آداب و شرایطی که وجود دارد عمل نمیکنیم و از این جهت زیانهایی بر ما وارد میشود، ولی آگاهانه یا ناآگاهانه گناه آن را بر گردن دیگران میگذاریم. برای قرضالحسنه، این سنت پسندیده، شرایطی بیان شده است که در طولانیترین آیه از قرآن بدان اشاره شده است: «اى کسانى که ایمان آوردهاید! هنگامى که بدهى مدّتدارى (به خاطر وام یا داد و ستد) به یکدیگر پیدا میکنید، آن را بنویسید! و باید نویسندهاى از روى عدالت، در میان شما بنویسد! و کسى که قدرت بر نویسندگى دارد، نباید از نوشتن خوددارى کند! پس باید بنویسد و آن کس که حق بر عهده اوست، باید املا کند، و از خدا که پروردگار اوست بپرهیزد، و چیزى را فروگذار ننماید!...». [بقره، 282] در روایات نیز به این مهمّ تأکید شده است.[حر عاملی، وسائلالشیعه، ج 17، ص 11]. بنابراین با توجه به تأکیداتی که از جانب اسلام برای استحکام امر قرض بیان شده، اگر ما کوتاهی نموده و خسارتی دامان ما را گرفته نباید آن را به حساب دین بگذاریم.
در آموزههای دینی ما قرض دادن به برادران مؤمن، آداب و شرایطی دارد که برخی از آنها چنین است.
1. قرض همراه با اخلاص باشد. 2. با دل خوش و رضایت کامل باشد. 3. قرض از مال حلال باشد. [کلینی، اصول کافی، کمرهای، محمد باقر، ج، ص 843] .4. قرض مکتوب شود. [بقره، 282] .5. کسی که به مؤمنی قرض داد، منتظر بماند تا پرداخت قرض برای او امکانپذیر شود؛ یعنی همان طور که جایز نیست بدهکار با فرض توانایی، پرداخت مال را به تأخیر بیندازد، همینطور نیز اگر طلبکار میداند بدهکار توانایی ندارد، جایز نیست او را تحت فشار قرار دهد. [شیخ صدوق، ثوابالاعمال و عقاب الأعمال، ص 138] . آیه 280 سوره بقره دربردارنده یک دستور مالی و حقوقی است که در آن به طلبکار توصیه شده در صورت سررسید زمان دریافت طلب، در صورتی که امکان پرداخت برای بدهکار وجود نداشته باشد؛ طلبکار نباید او را تحت فشار قرار دهد؛ بلکه باید به او مهلت دهد. حتی در قوانین اسلام که در واقع تفسیری است برای آیه فوق، تصریح شده که هیچگاه نمیتوان خانه و وسایل ضروری زندگی افراد را برای بدهی آنها توقیف کرد یا از آنها گرفت؛ بلکه طلبکاران تنها میتوانند از اضافه بر آن، حق خود را بگیرند و این حمایت روشنی از حقوق قشرهای ضعیف جامعه است. [تفسیر نمونه 2/377]. در ادامه توصیهای اخلاقی، بحث حقوقی سابق را تکمیل میکند. قرآن کریم به طلبکاران میگوید: در این گونه موارد که بدهکاران سخت در تنگنا قرار دارند اگر بدهی آنان بخشوده شود، از هر نظر برای شما بهتر است. (أَن تَصَدَّقُواْ خَیرٌْ لَّکُم) احساس کینهتوزی و انتقام را به محبت و صمیمیت مبدل میسازد و افراد ضعیف جامعه را به فعالیت مجددی که نتیجهاش نصیب همگان میشود، وا میدارد و اضافه بر اینها، صدقه و انفاقی در راه خدا محسوب میشود که ذخیره روز پسین خواهد بود [همان 2/378].
در آیات و روایات، پاداشهای بسیاری برای قرض الحسنه برشمرده شده است. این پاداشها مادی و معنوی و نیز دنیوی و اخروی است. مهمترین پاداش قرض الحسنه در همان اصل قرض دادن نهفته است، زیرا شخص وام دهنده با خداوند معامله میکند و کسی که قرض میگیرد در حقیقت خداوند است.[ بقره، آیه 245؛ مائده، آیه 12] دیگر آن که خداوند خود ضمانت بازپس دادن وام را کرده و بی گمان خداوند شاکر و سپاسگزار است[تغابن، آیه 17] و با برکت قرار دادن در مال شخص او را بی نیاز خواهد کرد و به فضل خود بر مال او میافزاید. از این رو در بیان سود و پاداش حاصل از قرض دادن به نیازمندان و محتاجان میفرماید که خداوند پاداش نامحدود و بی شماری را در نظر گرفته است.[ بقره، آیه 245، حدید، آیات 11 و 18] خداوند در این آیات از پاداش و اجرت کریمانه خود سخن میگوید؛ بنابراین میبایست پاداشی عظیم و نیکو و بزرگوارانهای باشد که خداوند برای وام دهنده در نظر گرفته است. این پاداشها تنها اختصاص به دنیا ندارد بلکه در دنیا و آخرت و نیز مادی و معنوی خواهد بود. [همان] از آثار و برکات اجتماعی و کارکردهای دنیوی قرضالحسنه میتوان به ایجاد محبت بین مردم و تحقق انسجام و وحدت اسلامی اشاره کرد. امام صادق (ع) میفرماید: ثَلاثٌ تـُورِثُ المَحَبَّه: الـدَیـنُ وَ التَّـواضُعُ وَ البَذلُ؛ سه چیز است که محبت آورد: قـرض دادن و فـروتنـی و بخشـش.[ تحف العقول، ص 316]. از جمله آثار قرض الحسنه میتوان به محو سیئات و تبدیل آن به حسنات اشاره کرد.[ مائده، آیه 12] بنابراین، وام دهنده با این کار خویش، گویی تازه از مادر متولد شده و نقش کار او همانند توبه، تأثیرگذار است و مشکلاتی که به سبب گناه گرفتار آن است برطرف میشود. پس میتوان گفت که وام دادن، موجب جلب منفعت و دفع و رفع بلا و گرفتاری نیز هست.خداوند در آیه 12 سوره مائده از جمله پاداشهای بزرگ قرض الحسنه را دستیابی به فوز عظیم و کامیابی در بهشت جاودان دانسته است. پس میبایست این عمل را از اعمال صالح و نیکی دانست که تضمین کننده بهشت برای آدمی است.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان