تاریخ تمدن اسلامی- ۸
نخستین مرکز فرهنگی - آموزشی در تمدن اسلامی کجا ساخته شد؟
روزنامه کیهان
تاریخ انتشار: 15 اسفند ماه 1396
نام آورترین گیاه شناس و داروگر قرون وسطی
سارتن نیمه اول قرن سیزدهم را به نام «ابن بیطار»، گیاهشناس و داروگر مسلمان اسپانیایی نامیده و وی را اینگونه معرفی مینماید:
«... ضیاء الدین ابومحمد عبدالله بن احمد بن بیطار مالقی، گیاهشناس و داروگر مسلمان اسپانیایی، بزرگترین گیاه شناس و داروگر مسلمان در قرون وسطی...»
ابن بیطار (1197-1248 میلادی) بزرگترین گیاه شناس تمدن اسلامی، نام گیاهان دارویی، طرز استفاده، اینکه کدامیک در عوض دیگری به کار میرود و مورد مصرف طبی آنان را در یک مجموعه گردآوری کرد. این کتاب شامل مجموعه داروها و داروشناسی آن زمان بود و یک اثر باشکوه و دقیق و قابل اعتماد علمی محسوب شد. اما «ابن بیطار» بدان اکتفا نکرد که آثار یکصد و پنجاه نویسنده قبل از خود را که از آنان در این کتاب نام میبرد، مورد نقد و مطالعه علمی قرار دهد، بلکه او از محل زادگاهش،«مالقیه» حرکت کرد و به مسافرت علمی پرداخت و تمام اسپانیا، مراکش، شمال آفریقا، مصر، سوریه و آسیای صغیر را سیر کرد و هزار و چهارصد بار و شاید خیلی بیشتر، شخصاً با چشمان خود شاهد مسائل و موضوعاتی بود که درباره شان در این کتاب نوشته است.
دانته از ابن عربی الهام گرفت
وی درباره دیگر دانشمند تأثیرگذار این عصر یعنی «ابن عربی» مینویسد:
«... محی الدین ابوبکر محمد بن علی حاتمی طایی اندلسی (ابن عربی) شاعر و متکلم مسلمان اسپانیایی، برجستهترین معرف مکتباشراق...»
جرج سارتن درباره ابن عربی ادامه میدهد:
«...شک نیست که دانته تا حدود زیادی از مآخذ اسلامی الهام گرفته و ممکن است ابن عربی یکی از آنها و مهمترین ماخذ او بوده باشد...»
منجّم و ریاضیدانی که قرآن تفسیر میکرد
جرج سارتن نیمه دوم قرن سیزدهم میلادی را عصر «قطب الدین شیرازی»، ریاضیدان، اخترشناس، فیلسوف و پزشک ایرانی نامید و نوشت:
«...در اثنای نیمه دوم سده سیزدهم، مسلمانان دست کم در دو زمینه پیشاهنگ جهانیان بودند، ریاضیات(مثلثات) و چشم پزشکی و شاید هم در زمینه سوم علم شیمی...»
سارتن در ادامه، قطب الدین شیرازی را اینگونه معرفی کرده است:
«... قطب الدین محمود بن مسعود بن مصلح شیرازی، ریاضیدان، اخترشناس، دانشمند علم نورشناسی، پزشک، فیلسوف، مؤلف کتاب در باب هندسه، جغرافیا، نجوم، نور، مکانیک، طب، رساله دایرة المعارفی، فلسفه، قرآن، حدیث، متن و...»
محمدرضا حکیمی، اندیشمند و مورخ معاصر در مقدمه کتاب ارزشمند خود به نام «دانش مسلمین» درباره موقعیت علمی دوران تمدن اسلامی و سهم آن در تمدن علمی امروز مینویسد:
... آنچه ما مسلمانان، در مایه علم و دانش و اندیشه و آزمون و فرهنگ و اخلاق، به جامعه بشر داده ایم، هسته اصلی همه چیزهایی است که امروز بشریت واجد آنها گشته است، از علوم تجربی گرفته تا اخلاق، از فقه و حقوق گرفته تا فلسفه، از ادبیات تا مکانیک، از شناخت بیماریها و کشف داروهای تازه تا نظامهای سیاسی، از آداب معاشرت فردی و صنفی تا سنّت دانشگاهی، از تربیت و نگاهداری پرندگان و دامداری تا استخراج آبهای زیرزمینی و اصول آبیاری، از آداب کشورداری تا کشاورزی...
جغرافیدان و مورخی که یک عصر را به اسمش نامگذاری کردند
نیمه اول قرن چهاردهم به اعتقاد جرج سارتن، «عصر ابوالفدا» بود. او «ابوالفدا» را اینگونه معرفی کرده است:
«...عمادالدین ابوالفدا اسماعیل بن علی ایوبی(متولد سوریه دمشق) جغرافیدان و مورخ شامی، صاحب اطلاعات و معلومات در گیاه شناسی و ادویه و پزشکی...»
دانشمند مؤثر دیگر این عصر که مورد اشاره جرج سارتن قرار گرفته، «کمال الدین فارسی» است که به شرح زیر معرفی میشود:
«... کمال الدین ابوالحسن محمد بن حسن فارسی، ریاضیدان و فیزیکدان ایرانی...»
و بالاخره نیمه دوم قرن چهاردهم یعنی آخرین عصری که در کتاب «مقدمهای بر تاریخ علم»، مورد بررسی جرج سارتن قرار گرفته، به عصر «ابن خلدون» نام گذاری شده است:
«... عبدالرحمن بن خلدون، مورخ مسلمان تونسی، فیلسوف، مربی و از بنیانگذاران تاریخ و جامعه شناسی...»
آیا این پیشرفتهای شگرف در علوم و هنرهای مختلف، بنا بر نیازهای زمانه یا بر اساس جد و جهد و کوشش و احساس و تعهد شخصی دانشمندان و هنرمندان و متفکران شکل گرفته و یا به دلیل ایدئولوژی بنیاد فرهنگ و تمدن اسلامی بوده است؟
فصل سوم: اسلام؛ اساس تمدن اسلامی
آغاز تمدن اسلامی از همان لحظهای است که جبرئیل بر پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله) ظاهر شد و نخستین آیات الهی را بر او نازل کرد. نخستین اقدامات برای تعلیم و تعلم دین اسلام و اصول تمدن جدید از حوزه مکه و توسط شخص رسول اکرم (صل الله علیه و آله) شروع شد که آیات الهی را برای اصحابشان قرائت میکردند. حلقات دروس الهی در خانه حضرت خدیجه (علیها السلام)، شعب ابی طالب، بازار عکاظ و کعبه مکرمه و ادامه آن در منزل «ارقم بن الارقم مخزومی» تشکیل میشد، چون با دشمنی شدید زعمای قریش، ابوسفیان، ابولهب، ابوجهل و امثال آنها مواجه بودند. غالباً نشر احکام الهی و اقامه واجبات الهی در حال خفا اتجام میشد. ولی پس از فتح مکه، حوزههای تعالیم قرآنی و هدایت مردم و پاسخ به سؤالات و مبهمات مسلمانان در مسجد الحرام و برخی از نقاط مکه تشکیل میشد. مهمترین تعلیم دهندگان حوزه علمیه مکه در سالهای بعد، اغلب از شاگردان مکتب حضرت علی بن ابی طالب (علیه السلام) و حسنین (علیه السلام) و ابن عباس بودند مانند: ابو عبدالله عکرمه، عطاء بن رباح ابومحمد، امام ابومحمد عمرو، ابوالولید عبدالملک، ابوخالد مسلم و...
مدینه؛ نخستین شهر
یثرب با هجرت پیامبر اکرم و برقراری اولین حکومت اسلامی به مدینه النبی تبدیل شد و قوانینی که حضرت رسول اکرم (صل الله علیه و آله) برای اهالی این شهر قرار دادند به نخستین قانون اساسی بشریت تبدیل شد.
مسجدالنبی در سال اول هجرت در مدینه برپا شد که آن را نخستین مرکز فرهنگی و تعلیم و تربیت در تاریخ اسلام لقب دادهاند که اولین استاد این حوزه، محمد مصطفی، پیامبر گرامی اسلام (صل الله علیه و آله) بود، زیرا رسول خدا با ادامه وحی در مدینه به ایشان و نزول یک سوره یا یک آیه و یا قسمتی از سوره، آن را برای خاص و عام مسلمانان در همین مسجد تلاوت میفرمودند و به شرح و بیان آیات و تفسیر و تأویل آنها میپرداختند و عدهای باسواد که کاتبان وحی نامیده میشدند، آنها را به هر صورت و به زحمت مینوشتند.
این نخستین بنیادهای تمدن اسلامی بود که با وحی الهی پا میگرفت و با تعلیم و تعلم گسترش مییافت. حضرت رسول (صل الله علیه و آله) مسلمانان را به سواد آموزی و تهیه وسایل آن و حفظ و قرائت آیات قرآن و آموختن آنچه یاد گرفته بودند به دیگران تشویق میفرمود. بدین ترتیب، حوزه مدینه با تعلیمات معالم قرآن به وسیله اولین معلم این مدرسه آغاز شد و تا پایان حیات رسول گرامی و تربیت صحابه به وسیله ایشان ادامه داشت. پس از ایشان حوزه علمیه مدینه توسط حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) رونق یافت و حضرت امیر همچنان به تعلیم قرآن و نشر احکام دین و تفسیر آیات الهی و تدریس و تربیت مسلمانان میپرداختند. زمان چندانی نگذشته بود که حضرت علی (علیه السلام) و پیروانشان، مسجدالنبی را به حوزه بزرگی از علوم دینی و قرآنی تبدیل کردند.