24 آبان 1393, 14:3
كلمات كليدي : تبليغات، تبليغات مستقيم، تبليغات غيرمستقيم، تبليغات تجاري، تبليغات سياسي
تبلیغات(Propaganda) «از واژه لاتین Propagare گرفته شده است. از نظر لغوی، به معنای «پخش کردن»، «منتشر کردن» و «چیزی را شناسانیدن» است. امروزه این واژه معنایی دقیقتری یافته و تأثیر بر عقیده را میرساند؛ که در آن هدف، بیش از محتوی اهمیت دارد. این هدف، فراهم ساختن موجبات پیوستن بیشترین شمار ممکن از افراد، به یک ایدئولوژی، حزب، غایت، نظام سیاسی و... است.»[1]
«در تعریف اجمالی تبلیغات، با عمده کردن تأثیرات اجتماعی آن میتوان گفت: تبلیغات دادن آگاهیهای خاص و اعمال نظر در جهتدهی به افکار عمومی با استفاده از وسایلی مانند زبان، خط، تصویر و نمایش است. این آگاهی بخشی و جهت دهی از سوی تبلیغات، میتواند درست، دقیق و شفاف باشد و با افزودن اطلاعات، تنویر افکار و تلطیف عواطف، به اعتلای فکری و فرهنگی انسانها کمک رساند، یا نادرست و مبهم و دروغین و غرض آلود باشد و نقشی ویرانگر ایفا نماید»[2]
انسانها از آغاز پیدایش اجتماعات، گروههای شکار و کشاورز ما قبل خط و کتابت تا کنون که در عصر الکترونیک به سر میبرند، همواره در جهان پیامها زندگی کردهاند و میکنند. رسانندگان پیامها نیز در گذشته و حال با خط و کتابت و ابزارهای ارتباطی جدید به تبلیغ میپرداختهاند. از این طریق انسانها در همه ادوار، افکار، خواستهها، شناختها و دانشها و آگاهیهایشان را به صورت پیامها به دیگران انتقال میدادهاند. ابتدا از نشانهها و نمادها استفاده میشد. با پیدایی زبان، تبلیغات بوسیله پیامهای شفاهی و از طریق چهره به چهره و اقوال کوچه و بازار صورت میگرفته است، بعدها با پیدایی خط، از کتابت نیز برای تبلیغات استفاده میشد. پیشرفت علوم و صنایع و تکنولوژیهای مدرن باعث شد تا تبلیغات مجهز به ابزار الکترونیکی همچون رسانههای گروهی، ماهواره، اینترنت و...باشد.
الف: محملها: سخن، هر آنچه چاپ میشود، تصویر، نمایشها و نمادها؛
ب: ابزار فنی(مطبوعات، رادیو و تلوزیون، آگهیهاو وسایل ارتباط جمعی) و نیروی انسانی؛
پ: محتوا و مضامین: ایدئولوژی، اندیشههای مهم، شعارها، ارائه اطلاعات با مقاصد خاص و ...؛
ت: اهداف مورد نظر: اطاعت کورکورانه و یا ضد تبلیغ و یا میهن دوستی،...»[3]
تبلیغات را با توجه به شکل و نوع ارسال پیام یا شیوه اجرای و القاییش به تبلیغات مستقیم و تبلیغات غیر مستقیم و از لحاظ موضوعی عمدتاً به تبلیغات تجاری و تبلیغات سیاسی تقسیم میکنند. چنین تقسیم بندی برای تسهیل فهم نقش و کارکرد تبلیغات است و در عمل غیر ممکن به نظر میرسد.
منظور از تبلیغات مستقیم، ایجاد ارتباط با پیامهای تبلیغی شفاف و آشکار و غالباً بلا واسطه است. تبلیغات غیرمستقیم همانطور که از نامش پیداست غیر صریح و ناپیدا است و از سوی تراستها و دولتهای یغماگر و استیلاجو با طراحیها و برنامه ریزیهای دقیق و راهبردها و راهکارهای حساب شدهای همراه است. تبلیغات تجاری نیز با استفاده از ابزارهای تبلیغاتیای چون درج آگهی در مطبوعات، انتشار بروشور، کاتالوگ، پوستر، آگهی رادیویی و تلوزیونی و سینمایی، تابلوهای اطراف جادهها روی وسایل نقلیه عمومی و... از طرف صاحبان کالا و فراوردهها و به منظور شناساندن بهینه کالا به مشتریان و همینطور بازارهای بین المللی صورت میپذیرد. تبلیغات سیاسی نیز بیش از انواع دیگر تبلیغات افکار عمومی را مورد خطاب قرار میدهد. در این نوع تبلیغات از انتشارات (شامل اطلاعیه، بیانیه، گزارش، اخبار سیاسی) و سخنرانی (سخنرانی و سخن پراکنی سیاسی) و تظاهرات (راه پیمایی، همایش، تجمع و...) و تلاشهای نمادین (حرکات نمادین انفرادی و اجتماعی برای زنده نگهداشتن نام و یاد حماسهای خاص) و مسافرت ( عزیمت به نقطهای خاص یا پذیرش میزبانی یا میهمانی شخصیت برجسته سیاسی) ونامگذاریها (لقبدهی، نامگذاری اجتماعات، احزاب، نهضتها و...) استفاده میشود.
«تبلیغات زمانی که به مسائل حاد و فوری جامعه میپردازد، بیشترین تأثیر را دارد. آدمهایی که تحصیلات چندانی ندارند بیشتر از دیگران در برابر تبلیغات آسیبپذیرند بویژه اگر تبلیغات، ارزشها، احساسات و باورهایشان را هدف قرار دهد. اگر تبلیغات متقابل وجود داشته باشد و بر اثر آن اعتبار تبلیغگر در معرض تردید قرار گیرد و گیرنده تبلیغات امکان سنجش صحت و ستم تبلیغات مخالف را داشته باشد، تأثیرپذیری تبلیغات کاهش مییابد.»[4]
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان