كلمات كليدي : تخییل، معانی تخییل، مراحل تخییل، چیستی تخییل
در لغت به معنی به خیال انداختن یا خیالانگیزی است و در اصطلاح ادب و بلاغت، گونهای خاص یا هر گونه تصرفات خیالی و شاعرانه در معانی است که نتیجه آن برانگیختن خیال خوانندگان و شنوندگان است.
معانی تخییل
1- معنای خاص: براساس این دیدگاه برخی از صنایع بدیهی؛ مثل ایهام و حسن تعلیل و برخی از صنایع بیانی؛ مثل استعارۀ تخییلیه عوامل خیال انگیزی به شمار میآیند و به همین سبب از آنها به تخییل نیز تعبیر میشود.
شاعر بر بنیاد تصور برخی از اوصاف یک پدیده برای مثال تصور اوصاف ستون ساختمان و بار دادن پادشاه، امری را تصور یا تخییل میکند که معقول نیست و جنبه خیالی و شاعرانه دارد؛ مثل برافراختگی ستون یا بر یک پای ایستادن آن در برابر پادشاه، به نشانه اظهار بندگی و حلقه به گوشی، آنسان که شاعر تصور و تخیل کردهاست:
چو در پیــش سـتون شــه بار داده
ستون، پیشش به یک پای ایستاده
2- معنای عام: بر اساس این دیدگاه، گذشته از نقش وزن، لفظ و معنی در تخییل، صنایع گوناگون بیانی و بدیعی و تمام شگردها و شیوههای شاعرانه، به نسبتهای مختلف، در امر انتقال خیال یا عمل تخییل نقش آفرین هستند. این نقش آفرینی به سه صنعت ایهام، حسن تعلیل و استعاره تخییلیه محدود نمیشود؛ زیرا خیالانگیزی معلول تصرّفات شاعرانه در معانی است و این تصرفات، در پرتو صنایع مختلف و متنوع ادبی، اعم از صنایع بدیعی و بیانی پدید میآید.
مراحل تخییل:
1- تخیٌل: مرحله ذهنی کردن یا خیالی کردن واقعیاتهای عینی با دخل و تصرف کردن در آنها، به مدد قوه متخیله است. قوهای که به تعبیر حکما صور و معنای را به هم میپیوندد یا از هم میگسلد و به اصطلاح ترکیب و تفصیل میکند. همین ترکیب و تفصیل که همانا دخل و تصرف کردن در واقعیتهاست، موجب میشود تا انگارههای ذهنی یا تصورات برآمده از واقعیتها نسبت به وضع واقعی و عینی آنها دگرگون گردند. در جریان این تقلید هنرمندانه و تخیلات شاعرانه است که قد و قامت معشوق به سرو مانند میشود (=تشبیه) یا به سرو بدل میگردد (= استعاره).
2- محاکات: مرحله بازگویی و بازنمایی واقعیتهای ذهنی یا تخیلاتی است که در پی تصرف در واقعیات عینی، ذهنیت یافتهاند و هنرمند نخست، آنها را در دنیای ذهن خود باز مینماید و به نمایش میگذارد.
این امر شامل دو مرحله ذهنی و عینی است، چنانکه در هنر شعر بر اساس اصل «اول اندیشه وانگهی گفتار» هر کلام، از جمله کلام شاعرانه، نخست،در هیئت کلام ذهنی شکل میگیرد و سپس به صورت کلام عینی و کلام لفظی پدیدار میگردد و به وسیله واژهها به نمایش در میآید.
3- مرحله تخییل: مرحله انتقال خیال یا انتقال تخیل هنرمندانه ـ شاعرانه به ذهن شنوندگان، خوانندگان و بینندگان اثر هنری، از طریق محاکات است.
بدین معنا که در جریان انتقال خیال یا تخیل هنرمند به ذهن مخاطبان هنر، تصویر و نمای یک چیز که در جریان تخیل هنرمندانه دگرگون شده است، در ذهن آنان خلق میشود و بدین ترتیب عمل تخییل صورت میگیرد.
بر این اساس است که امر نامحسوس از طریق تشبیه به امر محسوس که از آن به تشبیه معقول به محسوس تعبیر میشود، قابل مشاهده میگردد و ظهور آن ممکن انگاشته میشود،چنان که به دنبال تشبیه اجل به حیوان درنده و کاربرد چنگال اجل، امر نادیدنی مرگ، در هیئتی وحشتانگیز و تکان دهنده پیش چشم میآید.
چیستی تخییل:
در تخییل سه عامل قابل طرح است:
1- عوامل شکل گیری تخییل: تخییل از عواملی چند فراهم میآید:
الف ـ وزن، اعم از وزن عروضی و غیر عروضی، و این از آن روست که وزن در خیالانگیزی (=تخییل) نقشی ویژه ایفا میکند.
ب - لفظ شیوای استوار؛ مثل بسیاری از ابیات فردوسی و سعدی، از جمله مثل بیت:
چـو فــردا برآید بلــند آفــتاب
من و گرز و میدان افراسیاب
و نیز مثل بیت:
بیا که وقت بهار است تا من و تو به هم
به دیگــران بگـــذاریم و باغ و صــحرا را
ج - معنی غریب؛ یعنی معنی بدیع و تازه، یا معنی تازه همراه با صنایع معنوی، مثل بیت حافظ:
در چـمن باد بـهاری ز کـنار گل و سـرو
به هواداری آن عارض و قامت برخاست
که در آن به مدد تبیین شاعرانه، وزش باد بهاری بر بنیاد صنعت حسن تعلیل همراه با صنعت ایهام در تعبیر هواداری و به کارگیری تشبیه مضمر و تفضیل عارض و قامت به گل و سرو معنایی بدیع و خیال انگیز شکل گرفتهاست.
2- عامل انتقال
عبارت است از انتقال خیال شاعرانه از ذهن شاعر به ذهن مخاطب. به این شکل که مخاطب تخیلات شاعرانه شاعر را چنانکه در ذهن وی شکل گرفته، و در هیئت واژهها و بیان شاعرانه عینیت یافته است،دریابد و به اینسان تخیلات شاعرانه از ذهن شاعر به ذهن مخاطب منتقل شود یا در ذهن وی آفرینش دوباره یابد.
3- عامل نتیجه
آن آثار ذهنی و عینی یا درونی و بیرونی است که در پی انتقال خیال شاعرانه به مخاطب به ظهور میرسد.