24 آبان 1393, 13:59
كلمات كليدي : تعقید، معقّد، اغلاق، تقعیر
در لغت به معنای پیچیده کردن و در اصطلاح علم بلاغت به معنای پیچیده کردن سخن و دشوارگویی است. کلامِ دارای تعقید را مُعَقَّد میگویند. اغلاق و تقعیر نیز از دیگر الفاظی هستند که برای این پدیدۀ زبانی به کار میروند به گفتۀ جاحظ (متوفی 255)، احتراز از تعقید از شرایط بیان است و در کلام فصیح اجتناب از آن ضروری است.
تعقید را نارسایی کلام در انتقال مفهوم دانستهاند که ناشی از نارسایی لفظ یا معنا یا هر دو است.
اقسام تعقید:
1- تعقید لفظی
2- تعقید معنوی
مُبرَّد (متوفی 285) تعقید را به دو نوع لفظی و معنوی تقسیم کرد. در دیدگاه او اخلال در نظم، تعقید لفظی است و نارسایی در معنا، تعقید معنوی. به نظر بسیاری از علما، عوامل مؤثر در ایجاد تعقید لفظی عبارتند از: تقدیم و تأخیر الفاظ در جمله، حذف، استفاده از واژههای نامأنوس، بیمبالاتی در قواعد نحو و اخلال در آن.
جابجایی الفاظ و سازههای نحوی و حذف به منظور آشناییزدایی و گریز از هنجار عادی کلام که در زبان ادبی صورت میگیرد، اگر منجر به پیچیدگی تصنعی در معنا و مفهوم سخن گردد، مذموم است و تعقید به شمار میآید. تعقید امری نسبی است و آنچه در تشخیص تعقید لازم و ضروری است، در نظر داشتن حال و مقتضای آن است.
بنا به قول ابن قتیبه و رمّانی، گفتن لفظ و ارادۀ معنای دور از ذهن از آن، مُغلقگویی است و بیان یک لفظ با معانی مشترک، از عوامل تعقید معنوی میباشند. در تعقید معنوی، به سبب بیان مطالب دور از ذهن، در انتقال ذهن از معنای ابتدایی لفظ به معنای ثانوی آن اختلال ایجاد میشود. استفاده از مجاز و استعاره و کنایات غریب و نامأنوس از این قبیل است. در ادب فارسی اشعار بیدِل دهلوی به تعقید معنوی معروف است.
تعقید در ادبیات عرب از قرن چهارم تا ششم و در ادب فارسی از قرن نهم تا پیش از دورۀ بازگشت ادبی، به خصوص در سبک هندی، فراوان است که همین امر موجب محدود شدن مخاطبان و رکود شعری این ادوار بوده است.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان