كلمات كليدي : فرق، يك جنس، جدايي افكندن، تفضيل نهادن، بلاغت، ادبيات فارسي
نویسنده : الهه سادات برقعي
در تعریف تفریق گفتهاند که میان چند چیز که از یک جنس شمرده میشود جدایی و افتراق افکنند. و این تعریف در صورتی درست است که افتراق و جدایی افکندن، نو و در کلام عاطفی باشد نه خبری در غیر این صورت جملهای نظیر: "این فرش ماشینی است نه قالی" هم میباید زیبا باشد و حال آن که زیبایی ندارد.
من و تو هر دو مایلیم ای شیخ
تو به محراب و من به ابروی یار
بهایم به روی اندر افتاده خوار
تو همچون الف بر قدمها سوار[1]
سعدی
تعریف دیگر تفریق آن است که منکر شباهت دو امر شوند و بین آن دو فرق گذارند و علت اختلاف را به سبک ادبی(یعنی با اقامهی دلیلی اقناعی) بیان کنند و این گاهی با تفضیل نهادن یکی بر دیگری(تشبیه تفضیل) همراه است.[2]
من نگویم به ابر مانندی
که نکو ناید از خردمندی
او همی بخشد و همی گرید
تو همی بخشی و همی خندی
رشیدوطواط
به این ترتیب شاعر بین ممدوح خود و ابر در چگونگی بخشش فرق گذاشته است و نیز این بیت از سعدی:
ای که گفتی مرو اندر پی خوبان زمانه
ما کجائیم در این بحر تفکر تو کجایی
که شاعر بین خود و ناصح فرق گذاشته است.[3]
زیبایی تفریق معمولا مربوط به ترفندهای دیگر است:
1-نو بودن تفریق بیشتر ناشی از تشبیه است و به عبارت دیگر تفریقها معمولا تشبیه تفضیل هستند:
باد صبح است بوی زلفش، نی
نبود باد صبح عنبر بار
زین چکد آب و زان ببارد خون
مژۀ من کجا و ابر بهار
در بیت اول ابتدا بوی زلف به باد صبح تشبیه میشود و بعد بر آن ترجیح داده میشود. همچنین در بیت بعد مژه به ابر بهار تشبیه میگردد و بعد تفضیل داده میشود.
مثال دیگر:
نه سرو روانی که سرو روان
سراپا تن است و تو عین روان
سعدی
2 - تفریق بر مبنای کنایه: در این نوع از تفریق شاعر سعی دارد که به شکل کنایی و پوشیده بین دو چیز فرق بگذارد. مانند :
فرق است میان آن که یارش دربر
با آن که دو چشم انتظارش در بر
سعدی
در این بیت شاعر به شکل کنایی فرق میگذارد بین کسی که یارش در کنارش است و کسی که در انتظار یارش است.
3- تفریق بر مبنای مجاز: «ید علیا به ید سفلی چه ماند»(علیا به معنی بخشنده و سفلی به معنی گیرنده است)
ممکن است در شعری ابتدا جمع بیاید و بعد هم تفریق و معمولا چنین است، یعنی در تفریق جمع هم هست اعم از ذکری یا ذهنی:
من و زلفین او نگونساریم
لیک او بر گل است و من بر خار[4]
و مانند این آیه:
«و ما یستوی البحران هذا عذب فرات سائغ شرابه و هذا ملح اجاج»[5]
معنی: آن دو دریا که آب این گوارا و شیرین و آن دیگری تلخ و شور است یکسان نیست.[6]
دو مثال دیگر:
میان ماه من تا ماه گردون
تفاوت از زمین تا آسمان است
منظور از ماه اول در این بیت، یار زیبای شاعر است و منظور از ماه دوم، قرص کامل ماه، در آسمان است.
دست ترا به ابر که یارد شبیه کرد
کاین بدره بدره میدهد و قطره قطره آن
در این بیت ابتدا دست یار را از نظر بخشندگی به ابر تشبیه کرده، سپس میگوید که دست تو بیشتر از ابر میبخشد.[7]