دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

رازهاى جمعه شب‌

No image
رازهاى جمعه شب‌

رازهاى جمعه شب

مسافران نجف در شب جمعه، بیست و هفتم جمادى الثانى 641، به حله بازگشتند.([1]) روز جمعه یکى از آشنایان گفت : مردى نیک، که مى گوید در بیدارى امام عصر(علیه السلام) را ملاقات کرده، به دیدارت شتافته است. او عبدالمحسن نام دارد.

پارساى آل طاووس ورودش را گرامى داشت وشب شنبه، بیست و هشتم جمادى الثانى، با میهمان پاک نهادش به گفتگو نشست. عبدالمحسن پس از بیان زیارت حضرت مهدى(علیه السلام)ادامه داد : امام فرمود نزد ابن طاووس برو و این پیام را به وى برسان. آنگاه پیام را باز گفت.

عارف بزرگ حله سپس بستر گسترد و چون میهمان آرمید خود آماده خفتن شد. ولى پیش از آنکه خواب بر پیکرش سایه افکند از پروردگار خواست تا حقایقى فزون تر بر وى آشکار سازد. رضى الدین بعدها پرده از رؤیاى آن شب برداشته، چنین نگاشت :

در خواب مولاى ما حضرت امام صادق(علیه السلام) را مشاهده کردم که با هدیه اى بس بزرگ به دیدارم شتافته،... ولى گویا من قدر هدیه اش را نمى دانم و ارزشش را درست نمى شناسم.

چون نیمه شب فرا رسید سرور پارسایان حله براى نیایش شبانه برخاست ولى حادثه اى شگفت وى را از این توفیق بازداشت. او خود داستان آن شب را چنین نگاشته است :

... براى نماز شب برخاستم... دست دراز کردم و دسته ابریق را گرفتم تا آب بر کف ریخته، وضو گیرم، ولى گویا کسى دهانه ابریق را گرفته، باز گرداند و مانع وضویم شد. با خود گفتم شاید آب نجس است و خداوند مى خواهد مرا از به کارگیرى آب نجس باز دارد... پس به کسى که آب آورده بود گفتم : ابریق را از کجا پر کردى؟ پاسخ داد : از نهر. گفتم : شاید این نجس باشد، آن را برگردان، پاک کرده، از آب نهر پر کن! پس رفت آبش را ریخت و در حالى که من صداى ابریق را مى شنیدم، آن را شست، دوباره پر کرد و آورد. من دسته ظرف را گرفتم تا وضو سازم ولى گویا کسى دهانه ابریق را گرفته، برگرداند و مرا از وضو بازداشت. من بازگشته، به خواندن برخى از دعاها پرداختم و سپس به سمت ابریق رفتم ولى باز گویا کسى مانع وضویم مى شد. پس دریافتم که این حادثه براى باز داشتنم از نماز شب است. با خود گفتم : شاید پروردگار اراده کرده فردا آزمونى و حکمتى بر من جارى کند و نخواسته براى سلامتى و رهایى از بلا دعا کنم. پس نشستم و نشسته به خواب رفتم. در رؤیا مردى را دیدم که مى گفت : عبدالمحسن براى رسالت آمده بود، گویا شایسته بود در پیش رویش راه بروى.

در این لحظه بیدار شدم، دریافتم که در گرامى داشت عبدالمحسن کوتاهى کرده ام. پس آمرزش طلبیدم. آنگاه سراغ ابریق رفته، وضو گرفتم و نماز گزاردم.

فقیه روشن بین حله روز شنبه بر میهمان نوازى افزود و سفیر را چنانکه در خواب آموخته بود، گرامى داشت.([2])



[1] - مستدرک وسائل الشیعه، حسین نورى طبرسى، ص468 و 469.

[2] - نجم الثاقب، ص285 و 286.

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

تأثیر امام خمینی (ره) و انقلاب بر جنبش‌های سیاسی ـ اسلامی معاصر

تأثیر امام خمینی (ره) و انقلاب بر جنبش‌های سیاسی ـ اسلامی معاصر

نوشتار حاضر دستاورد پژوهشی است که با هدف بررسی تأثیر امام و اندیشه‌های ایشان و همچنین اثر انقلاب اسلامی بر سایر جنبش‌ها و بیداری اسلامی انجام می‌گردد...
جایگاه آرامش در معنویت‌گرایی جدید

جایگاه آرامش در معنویت‌گرایی جدید

این مقاله کوششی برای تبیین عوامل ایجاد آرامش در معنویت‌گرایی جدید است. بر این اساس شش معنویت مورد پژوهش قرارگرفت...
گل آبزاد نماد وحدت ادیان

گل آبزاد نماد وحدت ادیان

لوتوس، روزا، نیلوفر آبی وشمسه مفاهیم گوناگون یک نماد دینی هستند که صفا، پاکی و تنویر در یک جهان ناپاک را نشان می‌دهد؛ این نماد که سرشار از معنی است، در اساطیر هندویی، ایرانی، مصری، یهودی، مسیحی و مسلمان بازتاب یافته است و...
نقد و بررسی جنبش رائلیان با تحلیلی بر فیلم «پرومتئوس»

نقد و بررسی جنبش رائلیان با تحلیلی بر فیلم «پرومتئوس»

هدف مقاله‌ی حاضر، بررسی اجمالی دیدگاه‌ها و ادعاهای جنبش نوظهور رائلیان است که همراه با تحلیل فیلم پرومتئوس ارائه می‌گردد...
پیامدهای معنویت‌گرایی جدید در ایران ʁ)

پیامدهای معنویت‌گرایی جدید در ایران (1)

در اين مقاله تلاش مي‌شود تا در يازده‌ محور كلي به بررسي تفاوت‌هاي فرهنگ و ديني جامعه ايران با تعاليم جنبش‌هاي نوپديد ديني اشاره شود...

پر بازدیدترین ها

سنخ‌شناسی عشق در اندیشه‌ی مولوی و کریشنا مورتی

سنخ‌شناسی عشق در اندیشه‌ی مولوی و کریشنا مورتی

عشق در عرفان مولوي و کریشنامورتی اهميت والايي دارد؛ مولوی و کریشنا ویژگی‏‌هایی را برای عشق شمرده‏‌اند...
پیامدهای معنویت‌گرایی جدید در ایران ʂ)

پیامدهای معنویت‌گرایی جدید در ایران (2)

خرافه موجب دوري انسان از واقعيت است. به دیگر عبارت بزرگ‌ترين مانع وصول به واقعيت، وجود خرافه و خرافه‌پرستي است.
Powered by TayaCMS