دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

حکمت 465 نهج البلاغه : ارزش رنگ کردن و آرایش

حکمت 465 نهج البلاغه به موضوع "ارزش رنگ کردن و آرایش" اشاره می کند.
No image
حکمت 465 نهج البلاغه : ارزش رنگ کردن و آرایش

متن اصلی حکمت 465 نهج البلاغه

موضوع حکمت 465 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت 465 نهج البلاغه

465 وَ قِيلَ لَهُ عليه السلام لَوْ غَيَّرْتَ شَيْبَكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ فَقَالَ الْخِضَابُ زِينَةٌ وَ نَحْنُ قَوْمٌ فِي مُصِيبَةٍ يُرِيدُ وَفَاةَ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه واله

موضوع حکمت 465 نهج البلاغه

ارزش رنگ كردن و آرايش

(تجمّل و زيبايى)

ترجمه مرحوم فیض

465- بامام عليه السّلام گفتند: يا امير المؤمنين اگر موى سفيد (ريش) خود را تغيير مى دادى (خضاب و رنگ مى نمودى) بهتر بود، حضرت (در باره خضاب) فرمود 1 خضاب زينت و آرايش است و (ليكن) ما گروهى هستيم عزادار و در اندوه (سيّد رضىّ «عليه الرّحمة» فرمايد:) حضرت از فرمايش خود (ما در عزا و اندوه هستيم) وفات رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را اراده دارد (و سخنى در باره خضاب در شرح فرمايش هفدهم گذشت).

( . ترجمه وشرح نهج البلاغه(فیض الاسلام)، ج 6 ، صفحه ی 1303)

ترجمه مرحوم شهیدی

473 [و او را گفتند: اى امير مؤمنان چه مى شد اگر موى خود را رنگين مى كردى ] [فرمود:] رنگ كردن مو آرايش است و ما در سوك به سر مى بريم [و از سوك رحلت رسول خدا (ص) را قصد دارد.]

( . ترجمه نهج البلاغه شهیدی، ص 444)

شرح ابن میثم

445- و قيل له عليه السّلام لو غيرت شيبك يا أمير المؤمنين،

فقال عليه السّلام: الْخِضَابُ زِينَةٌ وَ نَحْنُ قَوْمٌ فِي مُصِيبَةٍ (يريد وفاة رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلم).

المعنى

و هو ظاهر.

( . شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 466)

ترجمه شرح ابن میثم

445- امام (ع) فرمود:

لَوْ غَيَّرْتَ شَيْبَكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ فَقَالَ ع- الْخِضَابُ زِينَةٌ وَ نَحْنُ قَوْمٌ فِي مُصِيبَةٍ يُرِيدُ وَفَاةَ رَسُولِ اللَّهِ ص

ترجمه

«يا امير المؤمنين خوب بود كه موى سفيد خود را تغيير مى دادى [خضاب مى كردى ] فرمود: «خضاب زينت و آرايش است، و ما گروهى عزاداريم.»

شرح

سيد رضى مى گويد: مقصود امام (ع) وفات رسول خداست.

نيازى به توضيح ندارد و مطلب روشن است.

( . ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 788)

شرح مرحوم مغنیه

465- و قيل له (لو غيّرت شيبك يا أمير المؤمنين) فقال: الخضاب زينة و نحن قوم في مصيبة.

المعنى

قال الشريف الرضي: يريد بالمصيبة وفاة رسول اللّه (ص). و كان النبي (ص) يحب النظافة و حسن المظهر، فيختضب و يتطيب و يستاك و يستعمل المشط و المرآة.

و رآه الإمام يوما، و قد خضب لحيته بالسواد، فقال: ما أحسن هذا الخضاب يا رسول اللّه. أفلا أخضب لحيتي اقتداء بك. فقال: لا، دعها سيبعث أشقى الأولين و الآخرين شقيق عاقر ناقة صالح، فيضربك على رأسك ضربة تخضب منها لحيتك، و أنت في السجود بين يدي اللّه. فقال الإمام: أفي سلامة من ديني يا رسول اللّه. قال: في سلامة من دينك.

( . فی ضلال نهج البلاغه، ج 4، ص 483)

شرح شیخ عباس قمی

 

شرح منهاج البراعة خویی

(449) و قيل له عليه السّلام: لو غيّرت شيبك يا أمير المؤمنين، فقال: الخضاب زينة و نحن قوم في مصيبة. يريد وفاة رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و آله.

المعنى

الخضاب سنّة ورد التأكيد بها في الأخبار و خصوصا مع الحناء كما يستفاد من إطلاق هذه اللفظة و توصيفه بأنها زينة، و قال أبو تمام:

خضبت خدّها إلى لؤلؤ العقد دما أن رأت شواتى خضيبا. و الشوات، جلدة الرأس فوصف لون الخضاب بالدّم و هو لون الخضاب بالحناء و مات النّبيّ صلّى اللَّه عليه و آله و عمر عليّ عليه السّلام يقارب ثلاثين سنة و يبعد منه الشّيب حينئذ، و الظاهر أنّ هذا الكلام قيل له في أيّام حكومته، فجوا به بأنا في مصيبة يبعد أن يفسّر بالمصيبة على رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و آله و لم يصرّح الشراح بمن فسّر المصيبة في كلامه، و لكن عبارة المتن في الشرح المعتزلي هكذا «و نحن قوم في مصيبة برسول اللَّه».

فالظاهر أنّ المراد من المصيبة مطلقا أو مسندا إليه صلّى اللَّه عليه و آله ليست مصيبة موته و فقدانه، بل المصيبة الّتي حلّت بشرعه الشريف من طغيان المغرضين و المفسدين في السقيفة و في بيعة عثمان و ما ترتّب عليهما من الاختلاف و الشقاق و النفاق الّذي جرّ إلى حرب الجمل و صفّين و سفك الدّماء العزيزة، و يقرب أن يكون هذا الكلام في أواخر أيّام عمره و كان عليه السّلام ينتظر بشيبته الخضاب من دمه الطاهر الزّكى كما أخبره به رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و آله و ذكره مرارا لأصحابه.

الترجمة

باو گفته شد: كاش موى سپيدت را با خضاب تغيير رنگ مى دادى، در پاسخ فرمود: خضاب خود زيوريست و ما خاندانى هستيم كه در سوك و مصيبت گرفتاريم «مقصودش مصيبت داري بر پيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله بوده است».

( . منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، ج 21، ص 539 و 540)

شرح لاهیجی

(502) و قيل له (- ع- ) لو غيّرت شيبتك يا امير المؤمنين فقال (- ع- ) الخضاب زينة و نحن قوم فى مصيبة يريد برسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله يعنى و گفته شد باو (- ع- ) كه كاش تغيير مى دادى سفيدى ريش تو را اى امير مؤمنان پس گفت (- ع- ) كه خضاب كردن زينت است و ما قومى باشيم در مصيبت سيّد (- ره- ) گويد كه اراده كرد (- ع- ) مصيبت رسول خدا (- ص- ) را

( . شرح نهج البلاغه نواب لاهیجی، ص 333)

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

[463] و قيل له عليه السّلام: لو غيّرت شيبك يا أمير المؤمنين، فقال: الخضاب زينة و نحن قوم فى مصيبة.

يريد وفاة رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله.

ترجمه

آن حضرت عليه السّلام را گفتند يا امير المؤمنين چه خوش بود اگر ريش خويش را خضاب و رنگ مى فرموديد فرمودند خضاب آرايش و زينت است، و ما گروهى مصيبت زدگانيم سيّد ره گويد: مراد حضرت مصيبت رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله ميباشد.

نظم

  • مكر روزى محاسن را ز شه ديديكى چون لمعه از نور اسپيد
  • بگفتا گر خضابش مى نمودىبرونق ميفزودى نيك بودى
  • بگفتا ما مصيبت ديدگانيمخضاب آرايش از آن بر كرانيم
  • رسول اللّه را من داده از دستعزا دارم نه بتوانم حنا بست
  • غم مرگ عزيزى چون پيمبربجان ما فكنده سخت آذر
  • مصيبت نيست آن اندازه اندككه در عمرى شود از لوح دل حك
  • در آن اندوه ما تا زندگانيمقرين با غصّه با غم همعنانيم
  • عزادار عزيز كبريائيمنشايد از عزا بيرون بيائيم

( . شرح نهج البلاغه منظوم، ج 10، صفحه ی 239)

منبع:پژوهه تبلیغ

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

No image

حکمت 139 نهج البلاغه : علمى، اخلاقى، اعتقادى

موضوع حکمت 139 نهج البلاغه درباره "علمى، اخلاقى، اعتقادى" است.
No image

حکمت 289 نهج البلاغه : ضرورت عبرت گرفتن

حکمت 289 نهج البلاغه به موضوع "ضرورت عبرت گرفتن" می پردازد.
No image

حکمت 445 نهج البلاغه : راه غرور زدایی

حکمت 445 نهج البلاغه به موضوع "راه غرور زدایی" می پردازد.
No image

حکمت 423 نهج البلاغه : اقسام روزی

حکمت 423 نهج البلاغه به موضوع "اقسام روزی" اشاره دارد.
No image

حکمت 127 نهج البلاغه : ضرورت ياد مرگ

حکمت 127 نهج البلاغه موضوع "ضرورت ياد مرگ" را بیان می کند.
Powered by TayaCMS