دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

دستی که بالای دست نبود

«دست بالای دست» روایت نخ نما و کلیشه‌ای از عشق پسری فقیر به دختری ثروتمند است که سعی شده بود با خلاقیت ‌های سطحی و جزئی داستان و روایتی جدید از این موقعیت نشان داده شود. سیر روایی سریال مملو از حلقه‌های مفقوده‌ای است که روند منطقی و باورپذیری مخاطب از مهم‌ترین حلقه‌های آن می‌باشد. این اشکالات در کنار نکاتی که در ادامه بیان می‌شود؛ باعث شده این سریال با وجود داشتن بازیگرانی توانمند به سریالی ضعیف و نازل تبدیل گردد.
دستی که بالای دست نبود
دستی که بالای دست نبود

نویسنده: سید احمد بطحائی

«دست بالای دست» روایت نخ نما و کلیشه‌ای از عشق پسری فقیر به دختری ثروتمند است که سعی شده بود با خلاقیت ‌های سطحی و جزئی داستان و روایتی جدید از این موقعیت نشان داده شود. سیر روایی سریال مملو از حلقه‌های مفقوده‌ای است که روند منطقی و باورپذیری مخاطب از مهم‌ترین حلقه‌های آن می‌باشد. این اشکالات در کنار نکاتی که در ادامه بیان می‌شود؛ باعث شده این سریال با وجود داشتن بازیگرانی توانمند به سریالی ضعیف و نازل تبدیل گردد.

جدا از تمام مشکلات فنی و ساختاری، این مجموعه دارای اشکالات محتوایی به غایت مخرب و ویران‌گر است. و آن سیر داستانی مجموعه و هدف‌گذاری‌هایی است که خواسته یا ناخواسته برای شخصیت‌های فیلم گذاشته شده است. در «دست بالای دست» جوانی (یوسف تیموری) از طبقه کم درآمد است که در یک اتفاق ساده دلباخته دختری(بهاره افشاری) از خانواده مرفه می‌شود. او خود را فردی ثروتمند جا زده و با دروغ‌های مداوم و سلسله‌وار سعی در به دست‌آوردن او دارد و کار تا جایی پیش می‌رود که او هم دختر و هم خانواده او را با دروغ‌های خود می‌فریبد و هر چه برادر او در مذمت این کار توبیخش می‌کند؛ برادرش را به هدفش حواله می‌دهد. بدیهی است که در تمام فرهنگ‌ها و جوامع دروغ امری مذموم است و شاید هیچ فیلمی در ستایش دروغ ساخته نشده باشد. حال چگونه می‌شود این سیر دروغ‌ها - هر چند با کمی دست انداز - در آخر منتج به ازدواج او با دختر مورد علاقه‌اش می‌شود. گویی نویسنده می‌خواهد القاء کند برای دست‌یابی به هر آنچه می‌خواهی می‌توانی دروغ هم بگویی. چنین برداشت پوزیتیویستی و ماتریالیستی را چگونه می‌توان توجیه کرد؟!

«دست بالای دست» بنا بر روال چند ساله شبکه سه در نوروز، ساختاری کمیک و طنز دارد؛ ولی مع الأسف نویسنده و کارگردان به جای خلق موقعیت‌های کمیک و دیالوگ‌های طنازانه سعی داشتند با هجو و تمسخر این فقدان را جبران کند و به جز تلاش نصف و نیمه یوسف تیموری که در همان کلیشه خود باقی مانده بود و جواد عزتی، هیچ موقعیت کمدی خلق نشد. قسمت اعظمی از این هجو و تمسخر هم با تمسخر شخصیت‌ها نسبت به یکدیگر تأمین می‌شود. تمسخر و استهزاء پدر و پسر(فیض نوروزی و تیموری) نسبت به پسر دیگر(عزتی)، رئیس کلینیک(فتحعلی اویسی) نسبت به کارمندانش عمده این‌ها را تشکیل می‌دهد. از سوی دیگر نویسنده به جای دیالوگ‌های طنازانه سعی کرده بار کمیک روایتش را با هجو و ناسزا پر کند. در قسمت دوم فتحعلی اویسی کارمندش را با لفظ کوچه بازاری «اوشکول» صدا می‌کند[1]. امثال این اصطلاحات نامتعارف و زشت همچون: «خوردی؟!»، «دهنتو ببند!»، «خفه اش کن!» و «ور نزن!»[2] در این سریال زیاد است.

نکته تأسف‌بار و در عین حال عجیبی که در این سریال مشاهده شد مناسبات و نحوه روابط شخصیت‌های داستان با یکدیگر بود. از میان این ‌ها می‌توان به رابطه پسر با پدر اشاره کرد. در همان چند دقیقه ابتدایی قسمت اول سریال اولین دیالوگ‌های یوسف تیموری با دروغ و بلوف برای شخصی است که زنگ زده و اولین گفته‌های رضا فیض نوروزی تأیید دروغ‌گویی یوسف تیموری و بدگویی از زن مرحومه اش است که از او در حضور فرزندانش با لفظ «حسود»یاد می‌کند.[3] جای جای رابطه این دو پسر(یوسف تیموری) پدرش(رضا فیض نوروزی) را با لفظ «تو» خطاب می‌کند و مدام با او مجادله کرده و او را به خاطر رفتارهای زننده‌اش توبیخ می‌کند. از طرف مقابل هم پدر چندین بار پسرش را با اصطلاح سخیف «خفه شو!» خطاب می‌کند. این رابطه بین دو برادر(تیموری و عزتی) هم با شدت بیشتری ادامه پیدا می‌کند. از سوی دیگر پدر خانواده(رضا فیض نوروزی) مدام در پی رابطه با عمه دختر است و سعی می‌کند به هر بهانه‌ای خود را به سمت او کشانده و با او خلوت کند. شدت این بی‌حرمتی زمانی مشخص می‌شود که او این کار را با اطلاع و در حضور دو پسر خود انجام می‌دهد و حتی از آن‌ها برای برقراری این رابطه کمک می‌طلبد. رضا فیض نوروزی برای ارتباط با عمه دختر مدام پسرش را به ادامه رابطه با بهاره افشاری ترغیب می‌کند و حتی از او در مقابل سرزنش فرزند دیگرش جواد عزتی دفاع می‌کند. از آن طرف عمه دختر با بی‌پروایی از این ارتباط استقبال می‌کند. در انتهای قسمت اول سریال رضا فیض نوروزی هنگام شام به دو پسرش می‌گوید:

  • برای رسیدن به یه هدف بزرگ باید از خیلی چیزها چشم‌پوشی کند؛ این تجربه شصت هفتاد ساله منه.

همین جمله ایدئولوژی و بنیان کنش و واکنش‌های این دو پسر و غالب روابط و رفتارهای اخلاقی بین شخصیت‌های سریال می‌شود و باعث رفتارهای هنجارشکن و بنیان براندازی بین مرد زن می‌شود که چند نمونه از آن‌ها عبارتند از:

  • پسر(یوسف تیموری) برای رسیدن به دختر مورد علاقه‌اش(بهاره افشاری) خود را به خلاف واقع مهندس جا می‌زند.
  • همان پسر برای گرفتن کت و شلوار از یک فروشنده لباس، به او وعده آشنایی با یک خانم می‌دهد و او با ولعی چندش آور می‌پذیرد و به او لباس قرض می‌دهد.
  • پدر(رضا فیض نوروزی) برای ارتباط با یک زن، پسرش را به ادامه ارتباط غیر متعارف با دختری تشویق می‌کند.
  • برادر دیگر(جواد عزتی) به خاطر اصرارهای پدر و برادرش به امانتی که – خانه دکتر کلینیکی که در آن‌جا کار می‌کند - به او داده شده خیانت می‌کند.
  • پدر دختر(مجید مشیری) بعد از ابراز علاقه یوسف تیموری به دخترش تنها به خاطر ورشکستگی و گزاردن قرض‌ها و بدهی به عهده یوسف تیموری حاضر به دادن اجازه ازدواج می‌شود.
  • رسوایی جابری وکیل پدر دختر(مجید مشیری) مبنی بر داشتن دو همسر.
  • رفتن دزدگونه و بدون اجازه دو برادر(تیموری و عزتی) به خانه فتحعلی اویسی
  • رضا فیض نوروزی زمانی که پسرش(یوسف تیموری) خواب است گوشی او را برمی‌دارد و آن‌را وارسی می‌کند.

در سرتاسر داستان روابط بین شخصیت‌ها بیش از اندازه جسورانه و بی‌پروا پرداخت شده و دوستی و رفاقت‌ها هم بوی نیرنگ و فریب می‌دهد. به حدی که اکثر قریب به اتفاق این روابط، خارج از عرف ایرانی و اسلامی جامعه می‌باشد و طبیعی و عادی جلوه دادن این رابطه در خط سیر داستان باعث از بین رفتن قبح و زشتی این نوع روابط در جامعه می‌شود و جایگاه خانواده به عنوان محملی برای از بین رفتن مشکلات و بهبود تنش‌های اجتماعی را از بین می‌برد. رفتار پسر(تیموری) با دختر(قریشی) و پدر(فیض نوروزی) با عمه دختر از فجایع اخلاقی این سریال است.

در انتها هم سازندگان سریال سعی می‌کنند سریال را به شیوه‌ای غیر منطقی و هندی‌وار به پایانی هپی إند ختم کنند که روشن است عقیم مانده و استفاده از خانه قدیمی با آن وروی و هشتی سنتی نتوانسته تأثیری در بهبود روند سریال داشته باشد.

در کل به هیچ وجه نمی‌توان آثار ناخودآگاه محتوایی این سیر را بر روی مخاطب انکار کرد. آن‌هم در ایام نوروز که مردم بیشترین پیک استراحت و تفریحشان را به دیدن فیلم‌ها و سریال‌های تلویزیون می‌پردازند. آثاری همچون تحسین و تأیید ایدئولوژی ماکیاولیستی، توجیه شدن وسیله به خاطر هدف، از بین رفتن زشتی و قبح تمسخر و استهزاء، بی‌پروایی در روابط زن و مرد، بی‌تفاوتی نسبت به هجو و ناسزا و امثال این پدیده‌ها که در بلندمدت باعث پدید آمدن سبک زندگی و استایل لایفی مغایر با اصول ایرانی اسلامی در زندگی مخاطبین مهم‌ترین و مؤثرترین رسانه، یعنی تلویزیون می‌گردد.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

جنگ، حمله آمریکا و موقعیت عبودیّت

جنگ، حمله آمریکا و موقعیت عبودیّت

یادداشت | رضا طراوت

سرایدار

سرایدار

یادداشت | سعید احمدی

زندگی در تظاهر اجتماعی زنان

زندگی در تظاهر اجتماعی زنان

یادداشت | حبیب‌الله اسداللهی

زندگی در تظاهر اجتماعی زنان

زندگی در تظاهر اجتماعی زنان

یادداشت | حبیب‌الله اسداللهی

No image

فرزند خواندگی

پر بازدیدترین ها

سینمای اشک انگیز ; یادداشتی بر فیلم دارکوب

سینمای اشک انگیز ; یادداشتی بر فیلم دارکوب

دارکوب را باید یک ملودرام اشک انگیز دانست. فیلمی که قرار است یادآور فیلم «کیمیا» یا «گل های داوودی» باشد. واقعیت ماجرا آن است که داستانهای ملودرام گویی برای ما خواستنی تر و پذیرفتنی تر هستند. شاید بتوان گفت جامعه ایرانی همچنان درمباحث دراماتیک با همسایه های شرقی اش از جمله با آن سینمای احساساتی و اشک انگیز بالیوود، نسبت بیشتری دارد تا سینمای غرب. برای جستجوی علت این غرابت، میتوان تا اعماق تاریخ عقب رفت.
ریشه شناسی یک ترس ; نقد فیلم خفگی

ریشه شناسی یک ترس ; نقد فیلم خفگی

«جیرانی» در آخرین ساختة خود با یک ملودرام جنایی ـ معمایی به پردة سینما بازگشته است . «خفگی» همانند دیگر آثار او نظیر «قرمز» و «پارک‌وی» به روابط روان‌پریشانه بین شخصیت‌ها می‌پردازد. فیلم هرچند از حیث محتوا و انتخاب موضوع شبیه دیگرآثار این فیلم‌ساز است و منطبق با ایدئولوژی اوست اما از حیث فرم و محتوا فیلمی متفاوت به‌شمار می‌آید.
نگاهی به سریال معمای شاه | سریال های تاریخی که در تاریخ نمی مانند

نگاهی به سریال معمای شاه | سریال های تاریخی که در تاریخ نمی مانند

این روزها در باره اشتباهات تاریخی یا به اصطلاح «گاف» های سریال معمای شاه حرف ها فراوانی در شبکه های اجتماعی شنیده می شود. این ماجرا در مورد سریال کیمیا هم به وجود امد. هرچند که در مورد آن کسی برای پاسخ دادن پا به میدان نگذاشت اما در مورد سریال معمای شاه ماجرا این گونه نبود.
جنایت بی مکافات ; نگاهی به فیلم پل خواب

جنایت بی مکافات ; نگاهی به فیلم پل خواب

در حین تماشای فیلم پل خواب، ساخته آقای براهنی، از برخی پلانها و نماهای دل انگیز و دقیق فیلم به ذوق آمدم.. بر حسب عادت گوشی همراهم، عنوان پل خواب را در گوگل جستجو کردم. چرا باید این فیلم با این نماهای درخشان و بازی های خوب چنین ناشناخته باشد. در همان اولین جستجو، مطلبی از ویکی پدیا آمد که اشاره می کرد این فیلم برداشتی آزاد از رمان جنایت و مکافات است.
سریال پریا | عاشقانه ای با لایه های پنهان

سریال پریا | عاشقانه ای با لایه های پنهان

سریال های تلویزیونی در نگاه مدیریتی و سیاست گذاری، ظرفیت هایی مناسبی برای نهادینه کردن مفاهیم و آموزش هایی در سطح جامعه هستند که این آموزش ها می توانند هم وجه رفتاری و هم وجه مفهومی داشته باشند.
Powered by TayaCMS