عاشورا تمام شد. سیدالشهدا رسالت شان را به پایان رساندند. سنگین ترین مصیبت برای سیدالشهدا، تنها گذاشتن ناموس رسول خدا و اهل بیت شان در بین دشمن بود. دشمنی که از هیچ معصیت و جنایتی ابا ندارد. چهل منزل کاروان اهل بیت را به اسارت بردند. در این اسارت از هیچ فشار و سخت گیری ای دریغ نکردند، به طوری که امام سجاد(ع) فرمود: اگر جدم رسول خدا سفارش می کرد که ما را اذیت کنید، بیش از این جنایت شکل نمی گرفت. یک کاروان، کاروان اطفال خردسال است. این کاروان را سوار بر شتر بی محمل می کنند. به آن ها مهلت استراحت ندادند. نه از سرمای شب مصون اند، نه از گرمای روز. نوشته اند آن قدر هوا گرم بود که دشمن کاروان را متوقف می کرد، مبادا حیوان ها تلف شوند. آب روی بدن حیوانات می ریختند و سایبان برای خودشان و حیوانات درست می کردند، ولی آل الله در بیابان، بدون سایبان و تشنه بودند. در جاهای متعددی هست که آنان را نگه داشتند و برای خودشان خیمه بر پا کردند و آب و غذا آوردند، ولی اهل بیت امام حسین (ع) بدون آب و غذا بودند. وقتی وارد شهر کوفه شدند، همه مردم از رنگ پریده بچه ها، به گرسنگی آن ها پی بردند و برایشان به رسم صدقه غذا آوردند.

حجة الاسلام و المسلمین میرباقری