دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

نقد رفتارگرایی Critique of behaviorism

No image
نقد رفتارگرایی Critique of behaviorism

كلمات كليدي : رفتار، نقد رفتارگرايي، گشتالت، ساخت گرايان، خردگرايان، روان شناسي عمومي

نویسنده : الهام السادات برقعي

رفتارگرایی با رفتار کل موجود زنده در رابطه با محیطش سروکار دارد. قوانین ویژه رفتار را می‌توان از طریق تجزیه محرک و پاسخ پیچیده به اجزای اصلی‌تر آن به دست آورد. روان‌شناسی رفتاری واتسون، هم در روش و هم در موضوع کوششی بود در جهت ساختن علمی که از تفکرات ذهن‌گرایانه و روش‌های غیرعینی فارغ باشد، یعنی علمی به عینیت و اهمیت علم فیزیک.[1]

واکنش آمریکا در برابر رفتارگرایی

گشتالت‌گرایان از قبیل کافکا، در پی ورود به آمریکا شروع به انتقاد از رفتارگرایی کردند. در آغاز چنین به نظر می‌رسید که آن‌ها نیروی خود را بیشتر صرف مبارزه با آن کردند، تا صرف ارائه‌پیشنهادات خودشان. روان‌شناسان گشتالت در مقام مخالفت با رفتارگرایان اظهار می‌داشتند که درست نیست رفتارهای ظاهری را با یادگیری برابر بدانیم، به ادعای آنان تعریف فیزیولوژیکی رفتار لزوما به معنای آن نیست که امر یادگیری حاصل شود، بلکه یادگیری بدون تغییرات محسوس و مشهور در رفتار هم امکان‌پذیر است و این امر در بسیاری ازموارد صدق می‌کند.

به عقیده کورت لوین(Kurt Levin) یکی از طرفداران مکتب گشتالت، روان‌شناسی در دوران رشد و پیشرفت از روش‌های اندیشه علمی دور مانده است و رشته‌های گوناگون تداعی‌گرایی و محرک – پاسخ نیز برای بررسی و توصیف روان‌شناسی نارسا بوده‌اند.

کوشش لوین همواره بر این اصل استوار بوده است که مفاهیم روان‌شناسی را به آن اندازه‌ای گسترش دهد که از لحاظ کلی هر گونه رفتاری را در برگرفته و در حالت‌های اختصاصی، نماینده رفتار یک فرد مشخص در یک موقعیت معین باشد. به عقیده او رفتارگرایی از چنین امتیازی برخوردار نیست، بلکه بیشتر به پیش‌بینی‌های آماری متکی است و جامعیت ندارد و نمی‌تواند رفتار یک فرد معین در یک موقعیت خاص را پیش‌بینی کند.

تیچنر، طی چند مقاله از رفتارگرایی انتقاد کرده و استدلال‌های خویش را ارائه داده است. او در سال 1914 رفتارگرایی واتسون را نوعی "تکنولوژی" تصور کرد که هرگز نمی‌تواند جایگزین علم روان‌شناسی گردد. اما در سال 1924 اعتراف کرد که رفتارگرایی همچون موجی عظیم سرتاسر کشور را فراگرفته است.

ابراز مخالفت "براند بالنشارد" استاد افتخاری فلسفه در مقاله بازتاب‌های انتقادی بر رفتارگرایی که در سال 1965 همراه با مقالات دیگر در صورت‌جلسات انجمن فلسفه آمریکا منتشر شد، او با طرد آگاهی یا با شیوه برخورد رفتارگرایی با این موضوع مخالفت کرد. او هدف رفتارگرایی را مردود می‌دانست زیرا چنان ‌که به ‌صراحت بیان داشته بود:«رفتارگرایی حیات انسان را بی‌معنی می‌سازد».

کارل راجرز، در مقاله‌ای با عنوان "به سوی یک علم" در زمینه رفتارگرایی در سال 1936 به محدودیت‌ها و نارسایی‌های روان‌شناسی رفتارگرا اشاره کرد.

واکنش اروپا در برابر رفتارگرایی

در اروپا رفتارگرایی با چند نوع شیوه برخورد مواجه شد. دوستان و در عین ‌حال دشمنان سرسختی پیدا کرد. در این قاره دشمنان آن فزونتر از حامیانش بودند. یکی از دلایل عمده تفاوت در برابر رفتارگرایی احتمالا جانبداری مکانیکی و مادی‌گرایانه‌ای بود که در مخالفت شدید آن با تمامی اشکال ذهن‌گرایی به چشم می‌خورد. در بین روان‌شناسان اروپایی، گرایشی برای جدا کردن جنبه‌های نظری رفتارگرایی از جنبه‌های روش‌شناختی آن وجود داشته است.

روان‌شناس سوئیسی، ادوارد کلاپارد، در سال 1925 گفته است: من نمی‌توانم فواید محدودیتی را که رفتارگرایان برای ارائه ساده‌ترین حقایق روان‌شناختی به شیوه‌ای پیچیده، فرضی، مصنوعی...و عملا َبی‌حاصل اعمال کرده‌اند بپذیرم.[2]

در دیدگاه رفتاری، این فرض نهفته، وجود دارد که پیوند بین محیط و رفتار مستقیم است. اما این دیدگاه رفتارگرایی مورد چالش قرار گرفته است، بویژه توسط روان‌شناسان شناختی که معتقدند؛ افکار، انتظارها، و آن‌چه فرد بدان توجه می‌کند بر نحوه رفتارکردن او تأثیر می‌گذارد.[3]

نوام چامسکی یکی از منتقدان رفتارگرایی معتقد است، دیدگاه تجربی(در واقع دیدگاه رفتارگرایانه) به ‌ناچار محکوم به شکست است چون فقط با ویژگی‌های روساختی گفتار سروکار دارد. به نظر او محدود کردن تلاش نظری به محرک‌ها و پاسخ‌های قابل مشاهده،بجز از بستن قید و بند بر پای پیشرفت علم و تبدیل آن به ابتذال عظیم نتیجه‌ای ندارد.

فلاسفه خردگرا مانند: دکارت، لایپ نیتس و کانت، تقریبا در جمیع جهات با تجربه‌گرایی(رفتارگرایی) به معارضه برمی‌خیزند. حمله خردگرایی به رفتار به عنوان نظریه‌ای در باب محتویات ذهنی، به میزان قابل توجهی موفقیت آمیز بوده است.[4]

مک دوگال که یکی از سرسخت‌ترین مخالفان واتسون و رفتارگرایی بود، توضیح داد که کلمه رفتار را برای اجتناب از استنباط‌‌های مکانیکی که رفتارگرایان به آن نسبت می‌دادند از تعریف خود حذف کنند. او برای جلوگیری از هرگونه تداعی در مورد تعبیر رفتارگرایانه از رفتار، روان‌شناسی را علم ثبت تجربی ذهن انسان تعریف کرد.[5]

مقاله

نویسنده الهام السادات برقعي

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

مطلب مکمل

کتاب رفتارهای انسان ساز

کتاب رفتارهای انسان ساز

کتاب حاضر که دربردارنده مطالبی ارزنده و مفید از زندگی علما و بزرگان است که در دو جلد منتشر شده است.

جدیدترین ها در این موضوع

اضطراب و راه درمان آن

اضطراب و راه درمان آن

اضطراب حالتي است که شخص سکونت و آرامش خود را از دست مي‌دهد و به تلاطم مي‌افتد.
Powered by TayaCMS