دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

روشنفكری و دينداری

No image
روشنفكری و دينداری

پرسش: آيا روشنفکري با دينداري سازگار است، يا اينکه اساسا روشنفکري کالايي کاملاغربي و الحادي است و در تضاد با دين محوري قرار دارد؟

پاسخ:

    جلال آل احمد اولين کسي است که اصطلاح روشنفکري را در ديار ما بر سر زبان ها انداخت و به نقد و بررسي آن پرداخت. او معتقد به تقابل ميان روشنفکري و دينداري است. به تعبير وي روشنفکران وابسته اداي غربي ها را در مي آورند، لباس، کلاه و کفش فرنگي مي پوشند، ريش مي تراشند و کراوات مي زنند، سهل انگار نسبت به دين اند و متظاهر به بي ديني، به مسجد و معبد نمي روند و داراي مدرکي معتبر از فرنگ و يا... هستند، اينان انسان هاي لاابالي، لاقيد سهل انگار بي درد، لامذهب، وابسته و... هستند که مستحق مذمت اند و از روشنفکري تنها اسم آن را به ارث برده اند و بويي از روشنفکري نبرده اند.

    (جلال آل احمد، در خدمت و خيانت روشنفکران، ج1، ص 45)همچنين برخي بر اين عقيده اند که هرچند روشنفکري، به ويژه در ايران، به شاخه لائيک و ديني تقسيم مي شود، اما روشنفکري به دليل جوهر و ماهيت اومانيستي خود، با لذات کالايي غيرديني است و اساسا دين محوري در تضاد ماهوي با انسان محوري اومانيستي است(زرشناس، تاملاتي درباره روشنفکري در ايران، ص 13)

پيش فرض هاي اين گروه اين است که تاريخ مبارزات روشنفکران مغرب زمين که مهد ظهور اين قشر است چيزي جز مبارزه با روحانيون کليسايي و دين نيست و در ديار ما نيز روشنفکران وطني به تقليد از هم سلکان خود در غرب، پيش و پس از انقلاب اسلامي مقابل روحانيت قد علم کرده اند. از طرفي از منظر اين گروه، روشنفکري معادل آزادانديشي و لاقيدي فرض شده و هر نوع تقليد و تعبدي مذموم و ناميمون پنداشته شده است.

    حال اگر ما اين پيش فرض ها را به گونه اي ديگر جايگزين نماييم و معادل صحيح روشنفکر را روشن بين و روشن انديش بدانيم نه آزادانديش، و از طرف ديگر هر نوع تقليدي را مذموم ندانيم مانند تقليد جاهل از عالم، غيرمتخصص از متخصص، در اين صورت مگر نمي توان با دليل و برهان قاطع و عقل روشن به اصول و مبادي ديني معتقد شد؟

    بنابراين، هرگز ما معتقد به تقابل و ناسازگاري روشنفکري و دينداري با اين پيش فرض ها نيستيم و معتقديم روشنفکراني که به بهانه ناسازگاري تعبد و روشنفکري، ديانت و دينداري را برازنده جامه روشنفکري نمي دانند و نيز دينداراني که روشنفکري را عين الحاد و بي ديني و خداستيزي مي شمارند و همه روشنفکران را به حق ستيزي و فساد و حق گريزي متهم مي کنند بر طريق ناصوابند، زيرا، اگر روشنفکر را به روشن بيني و روشن انديشي تفسير کنيم آنگاه بايد گفت که فکر و انديشه هميشه طالب نور و روشنايي است. بويژه فکر ديني که همه تاکيد و همش بر تعقل و روشن انديشي است. پس چه منافاتي دارد که روشنفکر را هم ديندار بدانيم، و متدين را نيز روشنفکر، يعني درست انديش.

 بنابراين بر اساس اين اصطلاح روشنفکر، بسياري از اقشار و گروه هاي اجتماعي روشنفکر اند. چه، روحانيوني که به منطق دين مسلح اند و به لوازم عقل پايبندند و چه کسبه و گروه هاي اجتماعي که مسائل روز را خوب مي فهمند و آن را براي خود تجزيه و تحليل مي کنند و چه کارگراني که قوانين حاکم به بر نظام کارگري را مي فهمند و از حقوق خود در مقابل کارفرما دفاع مي کنندو... همه و همه در اين اصطلاح روشنفکر جاي مي گيرند و اينها روشنفکران واقعي اند.

   

 روزنامه كيهان، شماره 21056 به تاريخ 22/2/94، صفحه 7 (معارف)

مقاله

جمع آوری و تدوین رسول غفارپور

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

جایگاه پدر و مادر در خانواده

جایگاه پدر و مادر در خانواده

از آنجا که اصل وجود هر انسانی از پدر و مادر است ، ‌می توان گفت درمیان پیوندهای خویشاوندی ، هیچ کس به اندازه پدر و مادر به انسان نزدیک نیست . همچنانکه هیچ کس به اندازه آنها ، با انسان مهربان نیست . پدر و مادر بعد از خداوند ، حق حیات بر گردن فرزند دارند .
No image

موسیقی در اسلام

در شماره‌ی 541 روزنامه‌ی توسعه، مطلبی تحت عنوان «تحریم موسیقی، نه از سوی اسلام، بلکه از سوی اعراب متحجر بوده» درج گردیده است که این مطلب از جهات مختلف قابل نقد است. ما برای بررسی این موضوع ابتدا به تعریف موسیقی پرداخته و بعد به انواع آن اشاره کرده و نظر اسلام ـ که برگرفته از قرآن و سنّت رسول الله ـ صلّی الله علیه و آله ـ و ائمه‌ی اطهار ـ علیهم‌السّلام ـ می‌باشد را بیان و به نتیجه‌گیری می‌پردازیم.
آموزه‌های دینی و نقش آن‌ها در پیش‌گیری از آسیب‌های روانی

آموزه‌های دینی و نقش آن‌ها در پیش‌گیری از آسیب‌های روانی

اگرچه همه آموزه‌ها و تعالیم حیات‌بخش اسلام برای سلامت و سعادت دنیا و آخرت انسان تشریع شده‌اند، اما به طور خاص، در دستورات دینی در بحث پیش‌گیری از ابتلا به آسیب‌های روحی و روانی، آموزه‌هایی وجود دارند که این مقاله، به صورت مختصر، به آن‌ها می‌پردازد؛
تفاوت جوهری اقتصاد اسلامی با اقتصاد غربی

تفاوت جوهری اقتصاد اسلامی با اقتصاد غربی

اقتصاد اسلامی، بخشی از نظام ارزشی اسلام است. از سوی دیگر اقتصاد اسلامی و مدل های اقتصادی باید دربرگیرنده شریعت و اخلاق اسلامی بوده و باید در راستای مصلحت و دولت اسلامی عمل کنند. نظام ارزشی اسلام، با نظام ارزشی غرب، سازگار نیست و بر همین اساس، اقتصاد اسلامی نیز باید متفاوت از اقتصاد غربی باشد.
No image

توسعه در غرب و اسلام، نتایج و پیامدها

این مقاله درصدد است تا از طریق نتایج و پیامدهای توسعه، مقایسه‌ای بین توسعه در اسلام و غرب انجام دهد. در غرب، فقر و عدم تعهد، نابودی انسان‌ها، خودفراموشی و سردرگمی، بی‌حرمتی و تجاوز، نابودی خانواده، تضادهای درونی نظام سرمایه‌داری، گسترش و افزایش شکاف‌های طبقاتی و فقر فزاینده طبقات پایین، از مهم‌ترین نتایج توسعه در غرب محسوب می‌شود، در حالی که اسلام به عنوان دین خاتم و کامل، نه تنها به عدالت اجتماعی و اقتصادی، فقرزدایی، ایجاد رفاه عمومی و استقلال اقتصادی، سفارش و تأکید می‌کند، بلکه راه‌کارهای عملی برای رسیدن به این اهداف ارائه می‌کند.
Powered by TayaCMS