دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

سالروز ولادت امام کاظم (ع)

سالروز ولادت امام کاظم (ع)
سالروز ولادت امام کاظم (ع)

کلمات کلیدی : امام كاظم، هارون الرشيد، اهل سنت، زندان

نویسنده : مجتبي صداقت

امام موسی کاظم (علیه‌السّلام)


«هَذَا الْمَوْلُودُ الَّذِی لَمْ یُولَدْ فیِنَا مَوْلُودُ أعْظَمُ بَرَکَةً عَلَی شیِعَتنَا مِنْه»
«این مولودی است که در خاندان ما برای شیعیانمان از او پر برکت‌تر به دنیا نیامده است». (1)

شناخت مختصری از زندگانی امام موسی کاظم
نام او «موسی»، لقبش «کاظم»، مادرش بانویی با فضیلت بنام «حمیده»، و پدرش پیشوای ششم حضرت صادق(ع) است. ایشان در سال 128 هجری قمری در سرزمین «ابواء» (یکی از روستاهای اطراف مدینه) چشم به جهان گشود. وقتی امام کاظم(ع) متولد شد، حضرت صادق(ع) فرمود:

«قَدْ وَهَبَ لِی غُلَاماً وَ هُوَ خَیْرُ مَنْ بَرَأ اللهُ فِی خَلْقِه»
«خدا به من پسری عطا فرمود که در میان مخلوقش از همه بهتر است»(2)

روزی صفوان جمّال از امام صادق(ع) درباره دارنده امر امامت پرسید. حضرت فرمودند:

«إِنَّ صَاحِبَ هَذَا الْأمْرِ لَا یَلْهُو وَ لَا یَلْعَبُ»
«دارنده این مقام به لهو و لعب (کارهای بیهوده و غفلت‌آور) نمی‌پردازد».

در این هنگام موسی بن جعفر(ع) وارد شد، در حالی که ماده بزغاله‌ای
مکّی با خود داشت و به او می‌گفت:

«اسْجُدِی لِرَبِّک»
«پروردگارت را سجده کن»

امام صادق(ع) او را گرفت و به آغوش کشید و فرمود:

«بِأبی وَ اُمِّی مَنْ لَا یَلْهُو وَ لَا یَلْعَب»
«پدر و مادرم فدایش که اهل لهو و لعب نیست». (3)

دوران امامت حضرت کاظم با خلافت افرادی چون:منصور دوانیقی (136-158)، محمد معروف به مهدی (158-169)، هادی (169-170) و هارون (170-193) (4) مصادف بود.
در ده سال اول امامت، سختی و فشاری بر آن حضرت وجود نداشت. ایشان در این دوره به تعلیم قرآن و علوم اسلامی پرداخت.(5) «سید امیرعلی» می‌نویسد:
«در سال 148 امام جعفر صادق(ع) در شهر مدینه درگذشت، ولی خوشبختانه مکتب علمی او تعطیل نشد، بلکه به رهبری جانشین و فرزندش موسی کاظم(ع)، شکوفایی خود را حفظ کرد».(6)

اما از آن به بعد فشارها، سختی‌ها، مهاجرت‌ها و تهدیدها شروع گردید. امام، قسمتی از دوران امامت خود را در مدینه و قسمت دیگری از آن را در بغداد گذراند.

امام کاظم(ع) در نگاه اهل سنت:
از نظر علمی، امام کاظم(ع‌) تمام دانشمندان و رجال علمی آن روز را تحت‌الشعاع قرار داده بود و از نظر فضائل اخلاقی و صفات برجسته انسانی نیز زبانزد خاص و عام بود، به طوری که تمام دانشمندانی که با زندگی پر افتخار آن حضرت آشنایی دارند، در برابر عظمت شخصیت اخلاقی وی سر تعظیم فرود آورده‌اند. (7) ابن حجر هیتمی می‌نویسد:
«موسی کاظم(ع) وارث علوم و دانش‌های پدر و دارای فضل و کمال او بود. موسی کاظم در پرتو عفو و گذشت و بردباری فوق‌العاده‌ای که از خود نشان داد، «کاظم» لقب یافت. در زمان او هیچ کس در معارف الهی و دانش و بخشش به پایه او نمی‌رسید». (8)

خطیب بغدادی از حسن بن محمد بن یحیی علوی نقل می‌کند که:
«جدم برایم نقل کرد؛ موسی بن جعفر(ع) را به خاطر سخت کوشی و شدت عبادتش «عبد صالح» می‌گفتند...موسی بن جعفر چنان با سخاوت و بزرگوار بود که وقتی به وی اطلاع ‌دادند، فردی درصدد اذیت شماست، کیسه زری که حاوی هزار دینار بود، برایش ‌فرستاد».(9)

ابن أبی الحدید درباره آن حضرت می‌گوید:
«عبد صالح» است، که فقاهت و دیانت و عبادت و بردباری و شکیبایی، همه در او جمع بود».(10)

ذهبی، رجالی شهر سنیّ می‌نویسد:
«موسی بن جعفر از سخاوتمندان حکما و از بندگان پرهیزگار خداوند بود».(11)

ابن ابو حاتم هم، می‌گوید:
«آن حضرت، مورد وثوق، صدوق و راستگو، و امامی از ائمه مسلمین است».(12)

یعقوبی، مورخ مشهور اهل سنت می‌نویسد:
«موسی بن جعفر(ع)، از عابدترین مردم زمان خود بود».(13)

کمال الدین محمد بن طلحه شافعی در کتاب «مطالب السؤول» چنین می‌نگارد:
«او امام کبیر القدر، عظیم الشأن، کثیر التهجد بود، جدیّت تمام در اجتهاد می‌فرمود، و سعی بلیغ در عمل می‌نمود، کراماتی از او مشاهده شده...از جهت بسیاری حلمش و عفو از تعدی کنندگان به «کاظم» موصوف و معروف شد...به جهت کثرت عبادتش به «عبد صالح» نامیده شد. و در عراق به «باب الحوائج الی الله» معروف بود؛ چون هر که متوسل به آن حضرت می‌گشت از سوی خدا به حاجت خود می‌رسید. عقول را به حیرت وا می‌داشت و بیان‌گر آن است که او را قدمی صدق نزد خدا باشد که آن را زوالی متصور نیست».(14)

خطیب بغدادی از حسن بن ابراهیم نقل می‌کند که:
«اگر مشکلی من را غمگین می‌کرد، به زیارت قبر موسی بن جعفر می‌رفتم و به او متوسل می‌شدم و خداوند آن مشکل را به آن چه دوست داشتم، تبدیل می‌کرد...».(15)

ابن صباغ مالکی می‌نویسد:
«موسی بن جعفر(ع)، عابدترین و داناترین و سخی‌ترین و پاک نفس‌ترین مردم عصر خود بود. او پول و مواد غذایی و دیگر نیازمندی‌های ضروری را به خانه‌های مستمندان مدینه می‌برد..».(16)

هارون الرشید؛ خلیفه عباسی هم می گوید:
«او امام مردم و حجّت خدا بر خلقش و خلیفه خدا در بین بندگانش است...موسی بن جعفر امام حقّ است. به خدا سوگند او از من و از همه مردم به جانشینی حضرت رسول(ص) سزاوارتر است».(17)

روزی هارون، امام کاظم(ع) را کنار «کعبه» دید به او گفت: «تو هستی که مردم پنهانی با تو بیعت کرده، تو را به پیشوایی بر می‌گزینند؟» امام فرمود:

«أنا امامُ القلوب و انتَ امامُ الجُسوم»
«من بر دل‌ها و قلوب مردم حکومت می‌کنم، و تو بر تن‌ها و بدن‌ها»(18)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
Powered by TayaCMS