سخنران استاد میرباقری

موضوع این دعا، امام زمان(عج) است. اولیای الهی از طریق ایشان به خدا توجه پیدا می کردند و توجه پیدا می کنند. بنابراین، باید به ساحت مقدس امام زمان(عج) توجه داشته باشیم و حضرت را از طریق این دعا مورد توجه قرار بدهیم که این اصلی ترین مطلب در این دعاست.

اگر بپذیریم که این دعا از معصوم است، باید در دیگر فقراتش دقت زیادی بکنیم. سیر و انتقالاتی که در این دعا پیدا می شود، باید مورد توجه قرار بگیرد. این گونه نباشد که از کنار این دعا گذر کنیم. باید به مفرداتش پرداخته شود و به ترکیب های که هست، بپردازیم. هم چنین به مجموعه دعا، به روابطش و این که پشت سر هم آمدن کلمه ها و اگر جای این کلمه ها عوض شد، چه اتفاقی می افتاد، توجه شود. اگر ما از این موردها غفلت بکنیم، ممکن است حقایقی را از دست بدهیم. این نکته در کلمات معصومین و کلمات نورانی خدا قابل تأمل است که انتخاب ها کاملاً حساب شده است. این گونه نیست که ماده ای را برداریم، ماده دیگری را سر جایش بگذاریم یا جای کلمات را عوض کنیم یا به هم بزنیم. در هر یک از این ها نکته های است که اگر دقت کنیم، آن نکته ها قابل فهم است و در بسیاری از شروحی که است، این نکته ها مورد توجه قرار نگرفته و به آن ها عنایت نشده است. گاهی دقت نشده که اگر این ماده را برداریم و ماده دیگری بگذاریم، چه اتفاقی می افتد.

توجه به سخن معصوم

وقتی مطلبی از معصوم می رسد، ما باید در قدم اول به طرح سؤال بپردازیم. چرا شروع از این جاست؟ چرا این تحولات در دعا اتفاق افتاده است؟ آیا نکته ای پشت آن نبوده است. آیا واقعاً تنظیمی که در سوره یا دعا و زیارتی است، قابل به هم زدن است. بدون این که معنا به هم بخورد. بعضی گفتند اگر شما جای آیه را عوض کنید، هیچ اتفاقی نمی افتد. واقعاً این گونه است؟ وقتی در دعا می خواهند انسان را تربیت کنند، ممکن است بخواهند شرایط سیر انسان را فراهم کنند که این سیرها به تذکراتی محتاج است که اگر جای آن ها را عوض کنید، تأثیر روانی ای که در انسان می گذارد، متفاوت است و اگر شما با نگاه های متفاوت انسان شناسانه نگاه بکنید، ممکن است نوع برخوردتان با انسان عوض شود. حرف های که می زنید، متفاوت باشد.

خواست معصوم، سیر انسان

معصوم با نگاهی که نسبت به انسان دارد، می خواهد انسان را سیر بدهد، می خواهد انسان را از نقطه ای به نقطه ای دیگر برساند. برای نمونه، دعای ابو حمزه انسان را به مراحلی می رساند که انسان خیال می کند همه چیز تمام شده و مراحل سیر و سلوک را پشت سر گذاشته و واصل و محب شده و هیچ حجابی بین او و خدا نیست. وقتی انسان فکر می کند تمام خلع ها را پر کرده و رسیده، در واقع به یک نوع طمع خام مبتلا شده است و هنوز اول راه است. هنوز هزار نکته دارد. یک دفعه می بینی که لحن دعا عوض می شود: «مَا لِي كُلَّمَا قُلْتُ قَدْ صَلُحَتْ سَرِيرَتِي وَ قَرُبَ مِنْ مَجَالِسِ التَّوَّابِينَ مَجْلِسِي عَرَضَتْ لِي بَلِيَّةٌ أَزَالَتْ».[1] اگر آدم بخواهد ارتباط منطقی پیدا کند، ممکن است نتواند، ولی می خواهد انسانی که به طمع خام افتاده، متوجه نکته ضعف هایش بشود. حالا که می خواهی برسی، باید توجه داشته باشی که این شور با موانع متعددی به وی است. اگر شروع دعا این گونه باشد، اصلاً انسان راه نمی افتد. وقتی سیرش دادن، به نکته هایی اشاره می شود که به او کمک می کند.

انشای دعا

بعضی از بزرگان، دعا انشا می کنند. انشای دعا اشکال ندارد. لذا مرحوم صدوق در باب زیارت صدیقه طاهره سلام الله علیها زیارتی نقل می کند و می فرماید من خودم این زیارت را انشا کردم.

تفاوت دعای معصوم با غیرمعصوم

شما فضای این دعاها را با دعاهای معصوم مقایسه کنید. دعای معصوم آدم را از سیر می دهد. مثلاً دعاهای مرحوم میرزا جواد آقای ملکی را در المراقبات ببینید. مناجات لطیفی است، ولی از حد خوف و ترس فراتر نمی رود. نمی تواند مجموعه وجودی انسان را سیراب کند و همه توانایی ها و سرمایه انسان را به جریان بیندازد و بر خلاف دعای ابوحمزه است که شروع لطیفی دارد.

فهم سخن معصوم

یکی از راه های بسیار مهم، روش فهم کلمات معصومین است. کلام معصوم به خصوص کلامی که انشای معصوم است، کلامی است که پشت سر هر کلمه اش، قواعد صرفی و نحوی و معانی بسیاری وجود دارد. معصوم ادبیات عرب را استخدام کرده است. به زبان عرب حرف می زند، اما ادبیاتش همان ادبیات عرب جاهلی نیست.

ادبیات قرآن، ادبیات قرآن است. خدای متعال این ادبیات را به کار گرفته و در یک منظومه سرشار از فصاحت و بلاغت پدید آورده است. این غیر از فصاحت و بلاغتی است که در ادبیات عرب بوده است. باید این قواعد کشف شود. متأسفانه ما غافل ماندیم. یکی از مواردی که باید به آن توجه شود، این است که این دعا مخاطبش کیست؟ این نکته به فهم مضامین دعا خیلی کمک می کند.

دعاهای عام و خاص

بسیاری از دعاها عام اند. دعاهایی که خاص اند، به خواص مربوط می شود. دعای ندبه و امثال این گونه دعاها، عام هستند. این دعا سندی دارد که مرحوم مجلسی در بحار نقل می کند. سندی هم هست که مرحوم سید بن طاووس نقل می کند: « ذَكَرَ بَعْضُ أَصْحَابِنَا قَالَ قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي قُرَّةَ نَقَلْتُ مِنْ كِتَابِ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سُفْيَانَ الْبَزَوْفَرِيِّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ دُعَاءَ النُّدْبَةِ وَ ذَكَرَ أَنَّهُ الدُّعَاءُ لِصَاحِبِ الزَّمَانِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ يُسْتَحَبُّ أَنْ يُدْعَى بِهِ فِي الْأَعْيَادِ الْأَرْبَعَةِ وَ هُوَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ».[2]

دعای ندبه برای حضرت

مرحوم سید نقل می کند: «انه الدعا لصاحب الزمان»، یعنی این که دعا برای وجود مقدس امام زمان (عج) است. در این لام هم بحث است که آیا مقصود این است که از ایشان است یا نه. احتمالاً لصاحب الزمان این است که از ایشان نقل می کند. البته روایت مضمر است. در نهایت به احتمال قوی نقل نشده که از کدام معصوم نقل شده است.

دعا چیست؟

نکته دیگر این است که این دعاست یا زیارت. نقل است که زیارت است، ولی مضمون دعا هم به زیارت می خورد، هم به دعا. سید ابن طاووس ذیل این دعا، نماز زیارت نقل کردند. بنابراین می تواند به عنوان زیارت امام زمان (عج) باشد. دعا چیزی است که ما از خدای متعال درخواست می کنیم، اما در زیارت قصد ما، قصد معصوم است. نکته دوم درباره عنوان دعاست که عنوان دعای ندبه از کجا آمده است. خیلی معلوم نیست که از معصوم رسیده باشد، چون بسیاری از دعاها عناوینش بعدها در نظر گرفته شده، مثل دعای کمیل. مثلاً دعای حضرت خضر بوده که حضرت امیر به کمیل تعلیم فرمودند و چون از کمیل نقل شده، به دعای کمیل معروف شده است. حضرت از دعای خضر نقل می کند. لذا این که عنوان دعا از معصوم باشد، خیلی ثابت نیست، ولی وجه ندبه گفتنش روشن است. ندبه به معنای گریه کردن است. با توجه به مضمون این دعا، نام این دعا ندبه است. دعا با حمد خدای متعال و صلوات بر پیامبر گرامی و اهل بیت عصمت و طهارت شروع می شود: «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى سَيِّدِنَا مُحَمَّدٍ نَبِيِّهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ».[3]


[1] . بحارالأنوار، مجلسی، ج95، ص 85، باب 6، الأعمال و أدعية مطلق ليالي... ، ص82.

[2] . بحارالأنوار، مجلسی، ج 99، ص 104، باب 7.

[3] . مفاتيح الجنان، شیخ عباس قمی، ص 532.