واژگان کلیدی: ولایت الهی، الله اکبر، ایمان، تشیع، صراط مستقیم، راه عبودیت، سوره حمد، توحید در عبادت، مقام معرفت.
اسامی معصومین: پیامبرصلی الله علیه و آله وسلم، علی علیه السلام، رضاعلیه السلام.
سخنران استاد فرحزاد
بر اساس روایات ما، این سوره دو قسمت است، یک قسمت مربوط به خدای متعال و یک قسمت مربوط به عبد است. در قسمتی که مربوط به خدای متعال است، معارف بلند توحیدی بیان شده است که از بسم الله و توجه به اسم الهی شروع می شود تا حمد الهی و بعد توجه به نعمت ها و ربوبیت ها.
وقتی انسان می خواهد به طرف خدای متعال حرکت کند، به مرتبه توحید در عبادت و استعانت می رسد، یعنی به مرحله ای می رسد که فقط خدا را می خواهد بپرستد و در این پرستش و رسیدن به مقام قرب عبودیت، به اضطرار می رسد و به استعانت خدای متعال روی می آورد و می رسد به این که خدا را انتخاب کند و بعد به او رو می آورد تا به مقام بندگی خدای متعال، آن هم اخلاص در بندگی می رسد.
عبدی که به این مقام می رسد و می خواهد به طرف خدای متعال حرکت و فقط او را عبادت کند و با عبادت به مقام عبودیت و قرب برسد، از خدای متعال استعانت و درخواست هدایت به صراط مستقیم را می کند. «اهدنا الصراط المستقیم».
صراط مستقیم چیست؟ در قرآن توضیح داده شده که «الم اعهد الیکم یا بنی آدم ان لا تعبد الشیطان انه لکم عدو مبین و انعبدونی هذا صراط مستقیم».
خدای متعال می فرماید من از بنی آدم عهد گرفتم که شیطان را عبادت نکنید و مرا عبادت کنید که صراط مستقیم، صراط بندگی خدای متعال است. اگر انسان در راه عبودیت و بندگی بود و همه شئون او در مسیر عبادت قرار گرفت، این صراط مستقیم است که پایانش مقام عبودیت و قرب و لقای خدای متعال است. در روایات، معنای صراط مستقیم مطرح می شود که صراط مستقیم، صراط معرفت خدای متعال و صراط محبت خدای متعال است.
پرسش از امام صادق
در معانی الاخبار هست که مفضل بن عمر نقل می کند که از وجود مقدس امام صادق(ع) سؤال کرد: «عن الصراط فقال هو طریق الی معرفته عزوجل». صراط، طریق معرفت خدای متعال است. آن راهی که ما را به معرفت خدای متعال می رساند، صراط است. ما هدایتی را که تقاضا می کنیم، این است خدایا ما را به راهی هدایت کن که هر چه در آن راه پیش می رویم، نورانیت معرفت تو به ما بیشتر عنایت و عطا شود.
در روایت دیگری که از معانی الاخبار نقل شده، وجود مقدس امام صادق (ع) فرمودند که «اهدنا الصراط المستقیم»، یعنی وقتی عبد از خدای متعال درخواست صراط مستقیم را می کند، خواسته اش این است که «یقول ارشدنا الی صراط المستقیم اهدنا» ما را ارشاد و راهنمایی کن تا به این مرحله ای از رشد برسیم و صراط مستقیم را درک کنیم. بعد حضرت توضیح می دهند: «ارشدنا بلزوم الطریق المعدی الی محبتک و المبلغ دینک» صراط مستقیم، یعنی خدایا ما را ارشاد کن به طریقی که ما را به مقام محبت می رساند و ما را به دین تو می رساند و هدایت می کند.
اگر کسی در صراط قرار گرفت، هم انسان را به سوی محبت خدا جذب می کند و هم مدعی محبت می شود و هم «ولماء نعم من واتبع اهواءنا ونعتب أو نأخذ بآرائنا فنهلک». این صراط، دافعه دارد و انسان را منع می کند، از این که پیرو هوای خودش باشد یا آرای خودش را معیار و مبنا قرار بدهد که نتیجه این دو، هلاکت و خسران است.
صراط مستقیم، یعنی صراط عبودیت و محبت و معرفت. انسانی که در این مسیر قرار گرفته و خدا را انتخاب کرده، می خواهد در مقام بندگی بماند و از خدای متعال درخواست می کند: خدایا ما را به راهی هدایت کن که این راه، راهی است که ما را به محبت تو می رساند، راهی است که ما را به دین تو راهبری می کند، راهی است که ما را به معرفت تو می رساند. این یعنی صراط مستقیم، راهی که هر که در این راه حرکت کرد، همه شئون وجودی او غرق در عبادت و بندگی خدای متعال می شود و به مقام عبودیت می رسد.
در روایات متعددی بیان شده که صراط مستقیم، صراط وجود مقدس معصوم (ع) است. عبادات، صراط اند. نماز، روزه، زکات و حج، از فروع صراط هستند.
حقیقت صراط راهی است که راه معرفت است و سیر در درجات اوست. سیر در درجات معرفت و قرب و لقای الهی است و طریق ولایت است. این گونه نیست که راهی در عالم وجود دارد و جاده ای کشیده و علامت گذاری شده و انبیا و اولیای الهی می آیند و به ما آدرس می دهند و نامه رسان خدای متعال هستند و ما این نامه را می گیریم و سرمان را به زیر می اندازیم و پیش می رویم. این همان اشتباهی است که بعضی ها در تفسیر اسلام داشتند. «حسبنا کتاب الله». تلقی آن ها این بود که یک راهی است و پیامبر نیز نامه رسان است. پیامبر آدرس را آورده و ما نشانی را از او مي گیریم و می رویم. بعد هم پیامبر از دنیا رفته و کار تمام شد.
حقیقت صراط، خود امام است و آن رشته نوری است که بین ما و خدای متعال است. ما با این درجات نور بالا می رویم. هر چه پیش می رویم، آن نور در قلب ما بیشتر ظهور پیدا می کند و خدا را بیشتر می شناسیم و هر چه بیشتر پیش می رویم، بیشتر غرق در عبادت و بندگی خدای متعال می شویم. صراطی که صراط عبادت است، خودش عین عبودیت و بندگی خدای متعال است. چیزی جز وجود مقدس معصومین (ع) نیست.
روایاتی هم صراط مستقیم را به صراطی تعریف می کند، که صراط اعتدال و میانه است. همان روایاتی که می فرماید صراط، صراط محبت و صراط بندگی خدای متعال است.
روایات دیگری صراط را این گونه معنا می کنند و می فرمایند: صراط وجود مقدس امیرالمومنین (ع) است. در تفسیر قمی آمده که امام صادق فرمودند: «فی قوله الصراط المستقیم قال هو امیرالمومنین (ع) و معرفته و دلیل علی ان امیرالمومنین». صراط یعنی امیرالمؤمنین. صراط مستقیم ما معرفت امیرالمؤمنین است.
اگر کسی به مقام معرفت حضرت رسید، به صراط راه پیدا کرده و سیر ما در درجات هدایت، سیر در درجات ولایت امیرالمومنین (ع) است.
در یک روایت دیگری حضرت فرمودند: «عن ابی عبدالله (ع) اهدنا صراط المستقیم قال الطریق هو امیرالمومنین و معرفه الامام». برای رسیدن به خدای متعال، باید گام در طریق عبودیت و معرفت امام گذاشت. امام رشته اتصال عوالم به سوی خدای متعال است.
روایتی از امام صادق علیه السلام درباره صراط معرفت
در روایتی از مرحوم صدوق نقل شده که امام صادق (ع) به مفضل فرمودند: «صراط هو الطریق الی معرفته عزوجل». صراط یعنی راه معرفت، راهی که ما را به مقام قرب و معرفت خدای متعال می رساند. «و هما صراطان» آن صراط، صراط معرفت است. دو صراط معرفت داریم: «صراط فی الدنیا و صراط فی الاخره». یک صراط در دنیاست و یک صراط در آخرت. همه باید از صراط آخرت عبور کنند تا به بهشت برسند که در بعضی روایات، خصوصیاتش را بیان می کند که از شمشیر تیزتر و از مو باریک تر است. انسان هایی که از روی این صراط عبور می کنند، متفاوت اند. بعضی با سرعت برق می روند، بعضی سواره و بعضی دیگر پیاده اند. این صراط یکی از صراط هاست و هر دو صراط معرفت اند. «فأما الصراط فی الدنیا فهو الامام المفترض الطاعه». اما صراط در دنیا، همان امام مفترض الطاعه است.
اگر انسان در مسیر وجودی امام قرار گرفت و دنبال امام حرکت کرد و جذب وجود امام شد، می تواند در درجات ولایت آن ها سیر کند که سیر در واجبات و متابعت آن ها در مسیر متابعت و اعراض از محرمات است، یعنی همان سیر در شئون ولایت.
امام، حقیقت دین است. بنابراین سیر در درجات نماز، سیر در درجات ولایت آن هاست. سیر در درجات صوم و حج و جهاد، سیر در ولایت است. پس صراط مستقیم در دنیا، خود امام (ع) است که همه شرایع و مناسک و مناسک اخلاقی و روحی از فروع ولایت آن هاست. سیر در درجات مناسک و تهذیب روحی، سیر در درجات قرب به معصوم هست.
مضطر کسی است که از خدا بخواهد وی را در مسیر ولایت امیرالمؤمنین و عبودیت و معرفت و محبت ثابت قدم بدارد و دائم بارش عنایات آن ها به سوی وی جاری شود و قدم به قدم با انوار آن ها، به سمت مقصد حرکت کند. اگر انسان به سمت این مقصد حرکت کند، انسانی است که می خواهد در راه مستقیم باشد. همراهانش چه کسانی هستند؟ اگر بناست حرکت در مسیر عبودیت باشد و در مسیر معرفت و طاعت باشد، همراهان او چه کسانی هستند؟ مخالفان او چه کسانی هستند؟ عده ای منعم علیهم هستند، کسانی که از نعمت هدایت برخوردارند. یک دسته مغضوب اند و یک دسته هم ضالین اند.
منعم علیهم کسانی هستند که از این نعمت ولایت برخوردار می شوند. خدا در قرآن می فرماید: «ومن یطع الله و رسوله». این دسته «اولئک مع الذین انعم الله علیهم من النبیین و الصدیقین و الشهدا» هستند که معیت دارند و همراه و هم سفرند. کسانی هم هستند که خدای متعال به آن ها نعمت داده است. آن ها چه کسانی هستند؟ انبیا و صدیقین اند که در مقام وفا به عهد الهی، صدق کامل داشتند. این ها کسانی هستند که خدای متعال نعمت خاصی به آن ها داده و منعم اند.
امام رضا (ع) فرمود: نعیم، ولایت ماست، بقیه امور نعیم نیست. چون فرمود با ولایت ماست که شما به درجات قرب و رضوان و بهشت می رسید.
نعیم بر اساس روایت نورانی چیزی است که ما را به درجات قرب و درجات رضوان و مقام عبودیت می رساند. از این رو، راه رسیدن به مقام رضوان که بالاترین درجات است، با ولایت معصوم ممکن است. ولایت معصوم، همان نعمت است، نعمتی که انسان با او به محبت و قرب و معرفت می رسد و به رضوان الهی راه پیدا می کند که بالاتر از همه درجات بهشت است. نعمتی که به آن ها داده شده و متنعم به آن نعمت شدند در حقیقت نعمت ولایت است که به اندازه ظرف وجودی شان به آن ها عنایت شده است( حامل ولایت شدند.)
همه خیرات و مکارم اخلاقی و معارف و حقایق از ولایت و شئون ولایت است، ممکن نیست خیری به کسی برسانند، الا این که از شئون آن ولایت هست. «ان ذکر الخیر کنتم اوله و اصله و فرعه و معدنه و مأواه و منتهها».
همه خیر به معصومین برمی گردد. آن ها معدن خیر الهی هستند. بنابراین هر کسی به نعمت و خیری رسیده، حقیقت آن نعمت، برخورداری از نعمت ولایت است، نعمتی که با او به مقام قرب و رضوان و معرفت و محبت می رسند. بر این اساس کسانی که از نعمت هدایت برخوردار شدند، کسانی هستند که در صراط هستند. صراط مستقیم، صراط آن هاست. صراط کسانی که به آن ها نعمت ولایت را دادند که این نعمت با همان صراط یکی است. هم صراط امیرالمؤمنین است، هم نعمت حقیقت ولایت امیرالمؤمنین.
همراهان انسان در این راه کسانی هستند که منعم علیهم هستند و به نعمت ولایت رسیدند. اگر انسان می خواهد در مسیر خدای متعال حرکت کند، حرکت در مسیر عبودیت، حرکت بر مدار صراط مستقیم و معصوم است و همراهان انسان، انبیا و صدیقین و شهدا و کسانی هستند که از این نعمت هدایت و ولایت برخوردار شدند. لذا می فرماید: «صراط الذین انعمت علیهم انت علیهم». انسانی که می خواهد به طرف خدای متعال حرکت کند، می فهمد که در این مسیر باید در صراط مستقیم و ولایت قرار بگیرد و باید با کسانی باشد که شیعه هستند. صراط کسانی است که به مقام شیعه امیرالمؤمنین راه پیدا کردند.
عده ای بر امام رضا (ع) وارد شدند و تقاضای دیدار داشتند. حضرت فرمودند: سؤال کنید کیستند؟ گفتند: ما جمعی از شیعیان شما هستیم. حضرت چند روز آن ها را پشت در نگه داشتند. فرمودند: شیعه این گونه نیست. سلمان و ابوذر و امثال این ها شیعه بودند.
صراط مستقیم، صراط کسانی است که به مقام تشیع رسیدند و منعم به نعمت ولایت اند. اگر کسی در مقابل خدای متعال خضوع داشت، به عزت الهی و کبریا راه پیدا می کند. ائمه (ع) مظاهر کبریای الهی هستند و اگر کسی درک کند، امکان درک مقامات آن ها فراهم می شود.
معنای الله اکبر چیست؟ در توحید صدوق آمده است: «الله اکبر من کل شیء». حضرت فرمود: این غلط است که خدا را با بقیه اشیا مقایسه می کنیم. می گویید خدا از بقیه چیزها بزرگ تر است. خدای متعال که طرف مقایسه با چیزهای دیگر نیست. با وجود او جا برای چیزی نمی ماند. خدای متعال بزرگ تر از آن است که وصف بشود. مقام کبریای الهی توصیف نمی شود. معصوم هم همین طور است.