دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

سنخ های منشی در تئوری اریک فروم Character types in Erich Fromm’s theory

No image
سنخ های منشی در تئوری اریک فروم Character types in Erich Fromm’s theory

كلمات كليدي : منش اجتماعي، سنخ هاي منشي، جهت گيري سازنده، جهت گيري غيرسازنده، روان شناسي شخصيت

نویسنده : طيبه خلج

منش اجتماعی

فروم با این عبارت منش اجتماعی را تعریف می‌کند:«هسته ساختار منش که در غالب اعضای یک فرهنگ مشترک است». نقش منش اجتماعی این است که به نیروهای اعضای جامعه طوری شکل دهد که رفتار آن‌ها در اینکه از الگوی اجتماعی خاصی پیروی کنند یا نه، از تصمیم آگاهانه ناشی نشود، بلکه آن‌ها بخواهند چنان عمل کنند که باید عمل کنند و در عین حال از اینکه مطابق مقتضیات فرهنگ جامعه عمل می‌کنند، خشنود باشند... و این بدان علت است که چرخ جامعه بگردد. در هر جامعه‌ای منش اجتماعی ممکن است به شکل‌های گوناگون خود را نشان دهد.[1]

سنخ‌های منشی

فروم بر این باور بود که صفت‌های منشی، زیربنای همه رفتارها و نیروهای قدرتمندی هستند که شخص به وسیله آن‌ها خود را به جهان ربط می‌دهد یا توجیه می‌کند. هر تیپ یا نوع منش، نشان‌دهنده نوع سازگاری و ارتباطی است که فرد با جامعه خود دارد. شخصیت هر فرد، مخلوطی است از انواع منش‌ها. البته ممکن است یک یا دو نوع آن‌ها از تسلط خاصی برخوردار باشند.[2]

این صفت‌ها به دو نوع سازنده و غیرسازنده تقسیم می‌شوند. صفت‌های غیرسازنده شامل جهت‌گیری‌های گیرنده، بهره‌کش، محتکر و بازاری است که همه آن‌ها راه‌های ناسالم ارتباط برقرار کردن با جهان هستند.

افراد دارای جهت‌گیری گیرنده، انتظار دارند که آنچه می‌خواهند ـ چه عشق باشد، چه دانش و یا خوشی ـ از منابع بیرونی مانند شخص دیگر، یک فرد صاحب اقتدار، یا یک نظام به دست آورند. آنان در روابط خود با دیگران همواره دریافت کننده‌اند و نیاز دارند که به جای دوست داشتن، دوست داشته شوند و به جای خلق ایده‌ها، گیرنده ایده‌ها و دانش‌ها باشند. آشکار است که چنین مردمانی قویا به دیگران وابسته‌اند و در حقیقت وقتی به حال خود رها شوند، کاملا فلج می‌شوند؛ آنان بدون کمک بیرونی از انجام هر کاری ناتوانند.[3]

در جهت‌گیری بهره‌کش نیز شخص برای آنچه می‌خواهد به سوی دیگران هدایت می‌شود، اما به جای انتظار دریافت از دیگران، این خواسته‌ها را به زور و یا با حیله‌گری و زیرکی از دیگران می‌گیرد. در واقع اگر چیزی به آن‌ها داده شود، آن را بی‌ارزش می‌دانند. آن‌ها فقط چیزهایی را می‌خواهند که متعلق به دیگران و از نظر آن‌ها ارزشمند باشد: مثل زنان یا شوهران، اندیشه‌ها، دارایی‌ها و نظایر آن‌ها. آنچه باید دزدیده شود یا به زور گرفته شود، برای آن‌ها به مراتب ارزشمندتر از چیزی است که آزادانه به آن‌ها داده شود.

در جهت‌گیری محتکر چنان که از نام آن برمی‌آید، شخص امنیت را از مقداری که می‌تواند احتکار یا پس‌انداز کند، به دست می‌آورد. این رفتار خست‌آمیز نه فقط در مورد پول و دارایی‌های مادی، بلکه در مورد عواطف و اندیشه‌ها نیز صادق است. به یک معنی، چنین افرادی دیواری به دور خود می‌کشند و در آنجا می‌نشینند. آن‌ها در حالی که به وسیله آنچه احتکار کرده‌اند احاطه شده‌اند و از تجاوز بیرونی مصون می‌مانند، کمترین مقدار ممکن از آن را به کسی می‌دهند. آن‌ها همچنین با نظمی وسواسی در مورد دارایی‌های مادی و همچنین در مورد افکار و احساس‌های خود مشخص می‌شوند. جهت‌گیری بازاری، یک پدیده قرن بیست‌ویکم است که مشخصه جامعه‌های سرمایه‌داری، به‌ویژه ایالات متحده است. در یک فرهنگ بازاری مبتنی بر کالا، بنا به عقیده فروم، موفقیت یا شکست مردم بسته به این است که آن‌ها به چه خوبی بتوانند خود را به فروش برسانند. مجموعه ارزش‌ها برای شخصیت‌ها و برای کالاها یکی هستند؛ و در واقع، شخصیت یک فرد تبدیل به کالایی برای فروش می‌شود. بدین‌ترتیب، این قابلیت‌ها، مهارت‌ها، دانش یا کمال شخص نیست که به حساب می‌آید، بلکه اینکه شخص تا چه حد از بسته‌بندی خوبی برخوردار است، مورد توجه قرار می‌گیرد. قابلیت‌های سطحی از قبیل تبسم کردن، بشاش بودن یا خندیدن به لطیفه‌گویی رئیس، مهمتر از قابلیت‌ها و توانایی‌های درونی است که ممکن است شخص از آن‌ها برخوردار باشد.

این جهت‌گیری نمی‌تواند احساس امنیت ایجاد کند. زیرا شخص بدون داشتن ارتباطی اصیل با دیگران، تنها می‌ماند. در واقع اگر این بازی به مدت کافی ادامه یابد، دیگر آگاهی واقعی داشتن از خویشتن نیز وجود نخواهد داشت. نقش بسته‌بندی‌شده‌ای که فرد مجبور به اجرای آن است به طور کامل قابلیت‌ها و ویژگی‌های اصیل او را نه تنها از نظر دیگران، بلکه از نظر خود او نیز تیره و تار می‌کند. در نتیجه، چنین مردمی خودشان را در حالت ازخودبیگانگی کامل، بدون محور یا مرکز و بدون رابطه واقعی با کسانی که در اطرافش باشند، می‌یابند.

پنجمین سنخ منشی فروم، یعنی، جهت‌گیری سازنده، سنخ آرمانی و نماینده هدف غایی رشد انسان است. این مفهوم که همه وجوه تجربه آدمی را دربرمی‌گیرد، مطرح می‌کند که ما توانایی به‌کار بردن همه قابلیت‌ها و شکوفا کردن یا تشخیص دادن همه توانایی‌های بالقوه خود را دارا هستیم. فروم سازندگی را مترادف با آفرینندگی به معنای انحصاری حس هنری تعریف نکرده است. جهت‌گیری سازنده نگرشی است که هر انسانی می‌تواند به آن برسد. مهمترین هدف این جهت‌گیری اکتساب چیزهای مادی نیست، بلکه رشد دادن خویشتن‌های ماست.

او معتقد بود که این جهت‌گیری، یک وضعیت آرمانی برای مردم است، هر چند هنوز هیچ جامعه‌ای دارای این مشخصه نیست. بهترین چیزی که ما می‌توانیم به آن دست یابیم ـ حداقل با ساختار اجتماعی فعلی‌مان ـ ترکیبی است از جهت‌گیری‌های سازنده و غیرسازنده. بدین‌ترتیب، نفوذ و تاثیر جهت‌گیری سازنده می‌تواند صفت‌های غیر‌سازنده را تبدیل به صفت‌های سازنده کند. به عنوان مثال، پرخاشگری سنخ بهره‌کش وقتی از سوی سازندگی هدایت شود، می‌تواند به مبتکر بودن تبدیل شود، خست سنخ محتکر می‌تواند به اقتصادی محکم منجر شود و از این قبیل. اما تنها در پناه تغییر اجتماعی است که جهت‌گیری سازنده در هر فرهنگی می‌تواند مسلط شود.

فروم بعدها یک جفت جهت‌گیری دیگر را عرضه کرد: جهت‌گیری مرده‌گرا و جهت‌گیری زنده‌گرا. سنخ منشی مرده‌گرا به مرگ، به اجساد، به تباهی، به مدفوع و کثافت جذب می‌شود. به نظر می‌رسد چنین فردی وقتی بیشتر احساس زنده بودن می‌کند که درباره مرگ، تدفین یا بیماری سخن بگوید. فروم معتقد بود که آدلف هیتلر مثال کاملی از سنخ مرده‌گرا بود. سنخ منشی مرده‌گرا تنها در گذشته است و هرگز در آینده نیست و تمایل دارد که سرد، ترش‌رو و فاصله‌گیر باشد. چنین اشخاصی قویا پای‌بند قانون و نظم و به‌کار بردن زور و قدرت هستند و به سوی تاریکی و شب جذب می‌شوند. رؤیاهای آن‌ها حول قتل، خون، اجساد و جمجمه‌ها دور می‌زند. با وجود این فروم اشاره می‌کند که چنین مردمانی همه قاتلان بی‌رحمی نیستند. بعضی از آنان، از لحاظ ظاهر کاملا بی‌آزارند، اما ردپایی از ویرانی عاطفی در گذر خود به جای می‌گذارند.

اشخاص دارای جهت‌گیری مرده‌گرایی همچنین عشق افراطی نسبت به تکنولوژی دارند و ممکن است خود را در میان انبوهی از لوازم خانگی از قبیل تجهیزات صوتی پیچیده گرفتار کنند نه به خاطر لذت حاصل از موسیقی این دستگاه‌ها، بلکه به خاطر عشق به خود این دستگاه‌ها. به گفته فروم چنین شخصی "علاقه خود را از زندگی، اشخاص، طبیعت و اندیشه‌ها ـ و خلاصه از هر چیزی که زنده است از جمله خودش ـ منحرف می‌کند؛ او تمامی زندگی و از جمله خودش را به اشیاء تبدیل می‌کند".

جهت‌گیری مخالف یعنی، سنخ زنده‌گرا عاشق زندگی است و جذب رشد، آفرینندگی و سازندگی است و نه مرگ و ایستایی و ویرانی. چنین شخصی مایل است در دیگران نه با زور و قدرت، بلکه با عشق، خرد و الگو بودن نفوذ کند. این نگرش با جهت‌گیری سازنده، هماهنگ است. شخص متوجه رشد و نمو خود و دیگران است و نظرگاه او آینده است، نه گذشته.

همانند سایر جهت‌گیری‌ها، اشکال خالص هرگونه از این صفت‌ها کمیاب است. غالب شخصیت‌ها نمایان‌گر آمیزه‌ای از دو جهت‌گیری هستند که یکی از جهت‌گیری‌ها مسلط‌تر است.[4]

مقاله

نویسنده طيبه خلج

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آیت الله حاج میرزا محمد غروی تبریزی (آیت اخلاص)

او يكي از علماي واقعي و زاهد بود و تا آخر عمر، تدريس را ترك نكرد . در سرما و گرما و با كهولت سن، راه طولاني را پياده به مدرسه طالبيه مي آمد . چند بار شاگردانش عرض كردند: «حاج آقا چرا سوار تاكسي نمي شويد؟» فرمود: «من كه توان آمدن دارم، چرا مال امام را خرج كنم؟
No image

حضرت آیت الله حاج میرزا علی هسته ای اصفهانی

مرحوم هسته اي اصفهاني، موقعي كه آوازه و شهرت مرحوم آيت الله شهيد شيخ فضل الله نوري در ايران منتشر شده بود، وارد تهران شد و ابتدا به دروس برخي از اساتيد مشهور تهران رفت، ولي آنان را قابل استفاده براي خود نديد و دروس آنان را قابل مقايسه با اساتيد اصفهان ندانست.
No image

مرحوم حاج عباسعلی حسینی

در این بخش سیره ی تبلیغی مرحوم حاج عباسعلی حسینی بیان شده است.
No image

حاج شیخ حسن حجتی واعظ

رحوم حجتي واعظ، سخنوري بصير، شجاع، بليغ و فصيح بود . هنوز هم بعد از چهل سال از خاموش شدن اين خورشيد درخشان شمال، در افواه و السنه مردم سخن از ملاحت و شيريني سخنان وي مي رود .
No image

امام خمینی (ره) آینه مهر و قهر

امام در طول شبانه روز حتي يك دقيقه وقت تلف شده و بدون برنامه از قبل تعيين شده نداشتند . با توجه به شرايط سني و ميزان فعاليتي كه داشتند، باز هم ساعات خاصي را در سه نوبت - هر كدام، نيم تا يك ساعت - به اهل منزل اختصاص داده بودند كه هر كدام از ما كه مايل بوديم خدمت ايشان مي رسيديم و مسائل خودمان را مطرح مي كرديم.

پر بازدیدترین ها

No image

شيخ جعفر مجتهدي(ره)1

جت الإسلام دکتر محمد هادی امینی، فرزند برومند مرحوم آیت الله علامه امینی صاحب کتاب نفیس «الغدیر» نقل کردند:در سال 1349 هـ ش پس از وفات مرحوم پدرم علامه امینی، به خاطر تألیف و نشر کتابی به نام «قهرمان فخر» که در آن مطالبی بر ضد حزب بعث درج شده بود؛ دولت عراق تصمیم به جلب و محاکمه من گرفت.لذا مجبور به ترک نجف اشرف و عازم ایران شدم و در تهران اقامت گزیدم.
No image

شيخ جعفر مجتهدي(ره)10

زمانی که آقای مجتهدی در قم بسر می بردند، دهه اول ماه محرم در منزلشان مراسم سوگواری و عزاداری حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) برپا بود، یک روز عاشورا که در خدمتشان بودیم و بیرون اتاق در حیاط، مراسم عزاداری برقرار بود، یکمرتبه حالشان دگرگون شد و شروع به بیان صحنه ای از روز عاشورا نمودند و به طوری آن را مجسم کردند که هر روز عاشورا آن صحنه در نظرم آمده و هرگز آن را فراموش نمی کنم.
No image

شيخ جعفر مجتهدي(ره)8

جناب مجتهدی در مورد عظمت معنوی جناب حافظ برای استاد مجاهدی نقل کرده اند :روزی مأمور شدم تا به اصفهان رفته و به مدت یک هفته مرکب یکی از روضه خوان های اهل بیت را تر و خشک کنم! ایشان می فرمودند:بعد از اتمام ماموریت ، از خانه که بیرون آمدم، مأموریت دیگری به من محول شد که بایستی به شیراز می رفتم. وقتی به دروازه قرآن شیراز رسیدم، نوری مرا تا حافظیه همراهی کرد.
No image

شيخ جعفر مجتهدي (ره) 9

روزی در فصل زمستان هنگام خروج از منزل از شدت سرما دو عبا بر دوش انداختم در بین راه به سیدی از دوستان برخورد نموده و پس از اینکه مقداری از مسیر را با ایشان طی کردم متوجه شدم که از سرما بخود می لرزد، فوراً یکی از آن دو عبا را که بر دوشم بود و تازه تهیه کرده بودم به ایشان دادم.
No image

شيخ جعفر مجتهدي(ره)3

انه اجدادی مرحوم حجت الاسلام برقعی محل آمد و شد علمای ربانی و دوستان آل الله در قم بود و خود ایشان نیز در اقامه عزاداری برای سالار شهیدان سعی بلیغی داشتند و معمولاً در دهه اول محرم هر سال پر رونق ترین مجالس عزاداری اباعبدالله الحسین (علیه السلام) در منزل ایشان برگزار می شد و مورد عنایت طبقات مختلف مردم بود زیرا قدمت یکصد ساله داشت و نذورات بسیاری که هر سال در اختیار این بیت قرار می گرفت حاکی از نتایجی بود که مردم متدین قم و دیگر شهرها از توسلات خود در آنجا می گرفتند.
Powered by TayaCMS