دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

فراماسونرها چگونه به تصوف نفوذ كردند؟

يكی از بسترهای فرهنگی تاريخ ايران از سده‌های ميانی پس از اسلام تا حال حاضر، فرقه‌های صوفی و دراويش بوده‌اند
فراماسونرها چگونه به تصوف نفوذ كردند؟
فراماسونرها چگونه به تصوف نفوذ كردند؟

انديشه

فراماسونرها چگونه به تصوف نفوذ كردند؟

«انجمن اخوت» حلقه واسط دراويش و جريان ماسونی

محسن مطلق

روزنامه جوان

تاریخ انتشار: 8 اسفند ماه 1396

 

 

يكی از بسترهای فرهنگی تاريخ ايران از سده‌های ميانی پس از اسلام تا حال حاضر، فرقه‌های صوفی و دراويش بوده‌اند كه گرچه هيچ گاه در بطن رخدادهای اجتماعی خود را بروز نداده‌اند، اما اثرات فرهنگی و اجتماعی خود را به جا گذاشته‌اند و گرچه همچون فرقه‌های نوپديد ساخته استعمار نظير بابيت و بهاييت به دليل اصالت ريشه تاريخی و وجود شخصيت‌هايی قابل ذكر در تاريخ ايران همچون ابوسعيد ابوالخير، سنايی، بايزيد بسطامی، شيخ خرقانی، نجم‌الدين رازی، عطار نيشابوری و حتی مولانا كه بخشی از تفكرات خود را متصل به عنوان «صوفيه» می‌دانستند، ساخته محيطی خارج از تمدن اسلامی – ايرانی نيستند اما تاريخ معاصر نشان می‌دهد، اين جريان در قرون اخير با دور شدن از اصالت خود، گاه تبديل به مجری برنامه‌های استعماری شده است. سلسله عرفايی چون حيدريه، نعمت اللهی و نوربخشی كه در دوران معاصر قادر به توسعه اجتماعات خود بودند، با مناسبات فرهنگی و سياسی كه اقطاب و حلقه انديشه‌ورز اين جريان‌ها داشته‌اند، گاه به مبلغ آرا و افكار شبه روشنفكری غربزده كه در ايران همواره به دنبال تضعيف نهاد مرجعيت شيعی بوده است، تبديل شدند. متن پيش‌رو به بررسی فعاليت دراويش در دهه‌های اخير و نسبت آنها با حلقه‌های ماسونی با نگاهی به يكی از مهم‌ترين خانقاه‌های صوفيه (خانقاه ظهيرالدوله) می‌پردازد. 

دراويش در حلقه ماسونی

فرقه‌سازی و بازسازی فرقی چون اسماعيليه در ايران در دو قرن اخير، با برنامه‌ای كاملاً هدفمند توسط لژهای ماسونی پياده شد و علاوه بر اين يكی ديگر از رويه‌های لژهای ماسونی برای تحقق اهداف خود در ايران، تقويت سلسله‌های دراويش بود. گرچه  ابتدا صوفيه كه ريشه اصلی در تفكر غيرشيعی داشته‌اند، اما قرابت زيادي نسبت به همه فرق اهل تسنن با نهاد مرجعيت شيعه برقرار نموده‌اند و حتی مناسبات فرهنگی و اجتماعی دوران صفوی و خاندان صفويه منجر شد برخی سلسله‌های صوفی، رسماً به شيعه 12 امامی گرايش پيدا كنند و زعامت علمای عامه را بپذيرند و پس از آن اغلب دراويش برای علمای شيعه احترام فراوان قائل بوده‌اند، اما با شيوع جو مدرنيزاسيون و با تلاش فراوان جريان فراماسونری، زمينه‌های ايجاد چالش با جريان فقاهتی شيعه در ميان اين فرق با برجسته‌سازی نقش قطب‌های اين فرقه شدت يافت. 

نخستين زمزمه اين افتراق‌ها در «خانقاه ظهيرالدوله» بود كه در واقع محفلی پوششی برای فعاليت لژ فراماسونری «انجمن اخوت» به حساب مي‌آمد. ظهيرالدوله از شاگردان يكی از قطب‌های معروف صوفی مسلك نعمت‌اللهی به نام «صفی‌عليشاه» و جانشين پس از او بود. شايد «خانقاه ظهيرالدوله» نخستين كانون مشترك دراويش با هنرمندان و مؤثرين فراماسون بود كه مبلغ افكار و در خدمت اهداف فراماسونری گرديد. ظهيرالدوله از معتمدين خاص ناصرالدين شاه، داماد وی و وزير «تشريفات خاصه همايونی» و مدتی حاكم شهرهايی چون «تهران»، «همدان»، «كرمانشاهان» و «گيلان» بود. 

نفوذ ظهيرالدوله در تشكيلات صوفيانه، به دستور ناصرالدين شاه و به منظور رصد و كنترل فعاليت صوفيان صورت پذيرفت. پس از رونق يافتن خانقاه صفی‌عليشاه، پادشاه به داماد خود مأموريت داد تا به خانقاه صفی عليشاه رفته و با اصول صوفيانه و علل اقبال به وی آشنا شود تا بتواند اين جريان را تحت نظر داشته باشد. آشنايی ظهيرالدوله با صفی‌عليشاه، به رابطه مريد و مرادی بدل شد تا جايی كه وی اداره خانقاه پس از خود را به ظهيرالدوله سپرد. ظهيرالدوله پس از صفی‌عليشاه به تشكيل محافل روشنفكری و ادبی- هنری تحت عنوان فعاليت صوفی پرداخت و نشست‌هايی كه در آن به جمع آوری اعانه، برگزاری محافل هنری و حمايت از هنرمندان می‌پرداخت و محلی كه نشست‌ها در آن برگزار می‌شد، در واقع مركز لژی به نام «انجمن اخوت» بود كه ظهيرالدوله و برخی وابستگان به اين لژ حتی پس از مرگ در آنجا مدفون شدند و به «گورستان ظهيرالدوله» معروف شد. 

اسماعيل رائين از محققان فراماسونری پيش از انقلاب و نويسنده كتاب مشهور «فراموشخانه و فراماسونری در ايران» درباره شكل‌گيری نخستين لژ فراماسونری در خانقاه ظهيرالدوله چنين می‌نويسد: «علی‌خان ظهيرالدوله داماد ناصرالدين شاه كه خود و اجدادش از دربار قاجار بودند، سعی نمود اساس فراماسونری را روی عقايد و آرای صاحبان «اخوان الصفاء» و صوفيان بنياد نهد و به همين منظور تحت عنوان انجمن اخوت، به فعاليت سياسی پرداخت. وی مردی «روشنفكر»، «اصلاح‌طلب» و «تجددخواه» بود كه می‌كوشيد افكار اخوان الصفاء در قرن چهارم هجری را با انديشه‌های صوفيانه و افكار مدرن در هم آميزد و پايه‌ای نو بسازد.» 

امين الملك (اسمعيل مرزبان) كه خود رئيس هيئت مشاوره انجمن اخوت بود درباره تشكيل اين انجمن می‌نويسد: «انجمن ابتدا به طور سری تشكيل شد. ظهيرالدوله اجازه تشكيل اين انجمن را از مظفرالدين شاه گرفت.»

افراد مؤثر در حلقه انجمن اخوت

در انجمن اخوت، 110 نفر عضويت اصلی داشتند و برای خود علامتی ويژه كه شامل دو تبرزين و يك كشكول درويشی با ذكر كلمه «هو 110» بود انتخاب كرده بودند كه بی‌شباهت با نمادهای مشهور ماسونی نيز نبود. بسياری از اعضای كليدی انجمن اخوت خانقاه ظهيرالدوله، در لژهای ديگر فراماسونری نيز عضويت داشتند و در اين انجمن بيشتر رويكردهای فرهنگی- هنری مروج عقايد صوفيانه را دنبال می‏كردند. انجمن اخوت و شخص ظهيرالدوله، حامی و بانی نخستين «اركستر ملی» ايران بود و بسياری از نوازندگان و خوانندگان آن عصر را (از جمله ابوالحسن خان صبا، رهی معيری، رضا محجوبی، حسين ياحقی، نورعالی‌خان برومند و... ) به عضويت اين لژ درآورده بود. 

حسين تقی‌زاده، يكی از مشهورترين و مهم‌ترين مرتبطين جريان فراماسونری در ايران كه با حمايت اين جريان و نفوذ در جايگاه‌های مهم (از جمله رياست مجلس سنا) نقش جدی در شكل‌گيری مسير فرهنگی كشور در دوران قاجار به سمت فرنگی مآبی ايفا نمود، در انجمن اخوت دراويش نيز عضويت داشت. او حتی بعد از مرگ در همين خانقاه كه به قبرستان ظهيرالدوله معروف شد، به خاك سپرده شد. از ديگر وابستگان به اين انجمن ماسونی می‌توان به ايرج ميرزا شاعر عهد قاجار، محمدحسين لقمان ادهم (بنيانگذار دانشكده‌های پزشكی در تهران)، رشيد ياسمی(استاد دانشگاه)، روح‌الله خالقی (موسيقيدان) و سعيد نفيسی (مورخ و اديب) اشاره كرد. 

ظهيرالدوله در روزگار مشروطه نيز جزو مشروطه‌خواهان بود كه انجمن خانقاهی- ماسونی او به كانون اجتماع مشروطه‌خواهان تبديل شد. حتی برخی اعضای انجمن اخوت، در تدوين قانون اساسی مشروطيت نقش داشته‌اند كه از آن جمله می‌توان به مستشارالدوله صادق، از رجال فراماسونر دوران مشروطيت اشاره كرد. 

زمينه‌های فكری مشترك خانقاه و فراماسونری

پيوندی كه در سايه خانقاه ظهيرالدوله تحت عنوان «انجمن اخوت» شكل گرفت، نشان داد فرق صوفيه به دليل زمينه‌های مساعد برای تحقق اهداف ماسونی، می‌توانند يكی از بسترهای مناسب و جذاب برای شكل‌گيری و سازماندهی اين تشكيلات به صورت مخفی در ايران باشند اما اين زمينه‌های مشترك فكری كه به قرابت ميان تفكر ماسونی و صوفی انجاميد عبارت بود از:

- تأكيد بر رازمداری: فرق صوفيه اهل سر و راز هستند و حتی حكمت‌ها و عقايد خود را بعضاً در قالب‌های رمزآلود بيان می‌كنند. نمونه بسيار روشن اين رازآلودگی، اظهارات و اشعار رمزآلود «شاه نعمت‌الله ولی» از بزرگ‌ترين اقطاب و رهبران فرقه صوفيه است كه حتی گاه پيش‌بينی‌های عجيب و مرموزی به وی نسبت داده شده است. مشابه همين وضعيت دقيقاً در آموزه‌های فراماسونری وجود دارد. تشكيلات فراماسونری كه بسياری از عقايد نخستين خود را مرهون فرقه يهودی «كابالاست» در آموزه‌های خود بسيار بر امور مرموز و سحر و جادو تأكيد دارد. از نمونه سخنان اسرارآميز در بيان فراماسونری می‌توان به پيشگويی‌های نستراداموس اشاره كرد كه از اعضای لژهای فراماسونری بود. آموزه‌های استاد اعظم لژ فراماسونری نيز بر اساس سخنان شبه حكمی و رمزآلود است. 

- اعمال رياضتی: در ميان آداب و رسوم خاصی كه در ميان فرقه‌های عرفانی وجود دارد، توجيه و تشويق به «رياضت» نيز امری مرسوم است. گرچه در سيره برجستگان پيشين تفكر دراويش، عمدتاً رياضت‌هايی همچون خرقه پوشی، زندگی ساده و فقيرانه و روزه‌داری به چشم می‌خورد، اما به نظر می‌رسد رويكرد مدرن «رياضتی» دراويش، زندگی مرفهانه را نهی نمی‌كند و به جای نمود رياضت در خرقه پوشی و زهد، با اعمال خاص و خشن در مراسم‌های عبادی (همچون فروكردن ابزارآلات بر بدن خود) نياز خود به رياضت را ارضا می‌كنند. در فرق عرفانی متصل به فراماسونری از جمله كابالا نيز چنين مسئله‌ای وجود دارد و عمده افراد مؤثر در اين فرقه‌ها، در جلسات درون گروهی خود اعمال خشن و وحشيانه به جای می‌آورند و آن را مايه افزايش قدرت خود می‌دانند. 

- پيمان برادری: برادری از جمله مفاهيمی است كه دراويش بسيار بر آن تأكيد داشتند. آنان هم مسلكان خود را برادر می‌دانند و با وارد شدن فردی به مسلك دراويش، بقيه متضمن می‌شوند تا همچون برادر او را مورد حمايت قرار دهند. به دليل همين تعصب افراطی اعضای فرقه روی يكديگر، هنگام عسرت يكی از اعضا، تا پای جان تلاش می‌كنند تا هم مسلك خود را برهانند. از قضا همين توصيف كلمه «برادر» در لژهای ماسونی نيز كاربرد دارد و اعضای يك لژ با اين نام (Bro) يكديگر را خطاب می‌كنند و خود را متعهد به حمايت از ديگر اعضا می‌دانند، گرچه از وی خطايی سر بزند. 

گرچه فرقه‌های «صوفی» در تاريخ اسلام، به رغم انحرافات موجود در آرا و انديشه، اغلب به دليل زهد و پارسايی رهبران خود، مورد احترام بوده‌اند و اقطاب آنان نيز با توجه به علقه نسبت به معارف شيعی خصوصاً اعتقاد به ولايت اميرالمؤمنين(ع) و حتی فراتر از آن با علمای شيعی در تعارض نبوده‌اند؛ اما كوشش حلقه‌های فراماسونر در عهد قاجار برای ترويج مذاهب انحرافی از يكسو و ضعف درونی تشكيلات خانقاه كه زمينه نفوذ را برای لژهای فراماسونری مهيا كرده بود، از سوی ديگر سبب شد فرقه صوفيه به عنوان قرائتی معارض با خوانش فقهی از دين در دهه‌های معاصر باشد كه قطب‌های آن بيش از رواج معارف و تعاليم دينی با برداشت صوفيانه، به دنبال راضی نگه داشتن استعمار و دست نشانده‌های آن باشند (همانگونه كه در مناسبات نزديك و صميمانه قطب‌های دراويش با نظام ستمشاهی در دوران مبارزات مردم و روحانيت عليه استبداد پهلوی به چشم می‌خورد). قرابت تشكيلات فراماسونری به مناسبات دراويش از چند دهه قبل كه در سال‌های اخير به حمايت سازمان يافته سرويس‌های جاسوسی از اين گروه‌ها تبديل شده است، سبب شده كه اين سيستم‌ها، به جای آموزه‌های صوفيانه چون «صلح خواهی»، «نشر حقيقت»، «زهدنشينی»، «كناره‌گيری از دنيا» اهداف توسعه‌طلبانه خود را در خرقه دراويش پنهان نمايند و با به كارگيری هزاران ابزار ديگر در كنار ترويج عرفان‌های تقلبی يكی از مهم‌ترين اهداف ماسون‌ها يعنی «فتح جهان و سيطره بر كشورها» را دنبال نمايند. 

 

منبع: روزنامه جوان

 

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

محبوب های دنیا از نظر حضرت فاطمه(س)

محبوب های دنیا از نظر حضرت فاطمه(س)

از نظر قرآن کریم، دنیا با اینکه «اسفل سافلین» در نظام هستی است(تین، آیه 5)؛ اما مهم‌ترین، بلکه تنها جایگاه سازنده انسان است.
آداب و شیوه های سخن گفتن از نگاه قرآن

آداب و شیوه های سخن گفتن از نگاه قرآن

سخن گفتن آداب و شیوه‌هایی دارد که می‌تواند تأثیر کلام را دوچندان کند و شخص را به اهداف و مقاصد خویش برساند؛ زیرا سخن گفتن دارای اهداف و مقاصد چندی است که یکی از مهم‌ترین آنها پس از تفهیم دیگران و ابراز مافی الضمیر، تأثیرگذاری بر مخاطب و شنونده و برانگیختن همراهی و همدلی وی می‌باشد.
بی عفتی و زمینه های آن از نظر قرآن

بی عفتی و زمینه های آن از نظر قرآن

بی‌عفتی به معنای رفتاری وقیحانه، یکی از ناهنجاری‌ بارز اجتماعی است که می‌تواند آسیب جدی به همه بخش‌های اجتماع وارد ساخته و آن را از حرکت به سوی اهداف و مقاصد عالی بازدارد.
نکاتی که باید در مورد «شروط ضمن عقد قابل ذکر در عقدنامه» بدانید!

نکاتی که باید در مورد «شروط ضمن عقد قابل ذکر در عقدنامه» بدانید!

ما در این مطلب قصد داریم به شما کمک کنیم: اولاً با شروط ضمن عقدی که تقریباً در تمامی عقدنامه‌ها وجود دارد آشنا شوید؛ ثانیاً بدانید چه شروط دیگری را می‌توانید به عقدنامه‌ها اضافه کنید تا کاستی‌های قانون را در زندگی خانوادگی‌تان، خودتان مرتفع کنید
هر چه کنی، به خود کنی

هر چه کنی، به خود کنی

انسان موجودی شگفت انگیز است؛ زیرا همیشه در حال تحول و شدن است و تا زمانی که در دنیا است و حتی پس از آن در عالم برزخ می‌تواند از این تغییرات مثبت و منفی سود برد؛ زیرا شاکله هر کسی را اعمال و افکار او می‌سازد؛ چنانکه اعمال و افکار او را شخصیت او می‌سازد.
Powered by TayaCMS