حزب، نظام حزبي، كمونيسم، فاشيسم، نازيسم، احزاب فراگير، علوم سياسي
نویسنده : فاطمه كاشف الغطاء
پیدایش احزاب در غرب تاکنون از لحاظ نظری و عملی دچار دگرگونیهای فراوانی شده و تحولات بسیاری را پشت سر گذارده است. سر آغاز طرح مقولهای به نام حزب را میتوان از قرن 18م در ادبیات سیاسی اروپا دنبال کرد. لکن برای ارائهی تعریف مشخصی از حزب باید به برداشتهای مختلف نظری و دورههای تاریخی خاص توجه کرد.
احزاب فراگیر، مفهومی است که میتوان آنرا در نظامهای مختلف حزبی ردیابی کرد. البته نمود فراگیری احزاب در نظامهای تک حزبی بیشتر است، اما گونههایی از فراگیری را میتوان در نظامهای دو یا چند حزبی نیز یافت. بنابراین احزاب فراگیر را میتوان به دو دسته تقسیم نمود:
- احزاب ایدئولوژیک فراگیر (حزب سوسیالیست شوروی، حزب نازی آلمان و حزب فاشیست ایتالیا)؛
- احزاب غیر ایدئولوژِک و عملگرای فراگیر (احزاب ایدئولوژیک فراگیر و احزاب مسلط نظامهای چند حزبی و احزاب جدید عملگرا که درصدد جذب درصد بالایی از آراء هستند)؛
از زاویهی تاریخی این دوگونه متفاوت از احزاب متعلق به دورههای مختلف تاریخی هستند. احزاب ایدئولوژیک مربوط به دورهی قبل از جنگ جهانی دوم و اسقرار نظام دو قطبی هستند در مقابل احزاب غیر ایدئولوژیک تقریبا از دههی 1970م ظهور کردند. برای اولین بار در 1966م «اتوکرشهایمر» اعلام نمود که عمر احزاب ایدئولوژیک به سر رسیده و دوران احزاب نوینی فرا رسیده که او آنرا «دوران احزاب فراگیر» خواند.[1]
مفهوم احزاب فراگیر
با توجه به مطالب بالا هر یک از گونههای نظام حزبی فراگیر تعریفی مختص به خود دارند. لکن همهی این نظامها در یک نکته مشترکند و آن اینکه خواهان دستیابی به قدرت به نحو حداکثری هستند. برای درک دقیقتر هر یک از این مفاهیم در ذیل به بررسی مصادیق آنها میپردازیم.
احزاب فراگیر در نظامها تک حزبی
نظام حزبی فراگیر یا تک حزبی (Single – Party System) نظامی است که به موجب آن، کشور از طریق یک حزب اداره میشود. اندیشهی نظام سیاسی تک حزبی اولین بار توسط لنین در 1936م تشریح گردید[2] که میگفت دولت با همهی سازمانهای اداری، قضایی، انتظامی و ارتشی در یک کشور سرمایهداری، نگهبان منافع یک اقلیت سرمایهدار است، لذا استثمارشوندگان برای برانداختن طبقهی استثمارگر باید فقط در یک حزب گردآیند، زیرا تعدد احزاب، موجب تفرقهی نیروهای استثمارشونده میشود. نظام سیاسی یک حزبی که نخستین بار در شوروی سابق مستقر شد به نظام سیاسی سوسیالیستی، و نظام سیاسی یک حزبی آلمان و ایتالیا در دورهی هیتلر و موسولینی به نظام سیاسی فاشیستی معروف است.
نظام یک حزبی فاشیستی بر خلاف نظام یک حزبی سوسیالیستی، منکر وجود طبقات و مبارزهی طبقاتی است و خود را نمایندهی تمام ملت میداند و به جای ساختن جامعهی بدون طبقات، میخواهد اتحاد ملی و یا اتحاد میان طبقات متضاد را برقرار کند. با تمام اختلافاتی که میان نظام یک حزبی سوسیالیستی با نظام یک حزبی فاشیستی وجود دارد، در یک مورد لااقل مشترکند و آن، نبودن امکان آزادی و فعالیت برای جمعیتها و احزاب سیاسی، غیر از حزب رسمی و دولتی است.[3]
احزاب کمونیستی و فاشیستی نیز با بهرهگیری از تودههای عوام در جهت ایدئولوژیهای خود، بدل به احزابی به شدت متمرکز، همراه با انضباط سخت درون گروهی و مجهز به سیستم ارتباطی عمودی بودند و با استفاده از روشهای مستبدانه اهداف ایدئولوژیک خود را پی میگرفتند.[4]
هستهی اولیهی احزاب کمونیستی، سلولها (حوزههای حزبی) بود و هستهی اولیهی احزاب فاشیستی را چریکهای شخصی یا فاشیستها شکل میدادند.[5] از ویژگیهای بارز این احزاب میتوان اهمیت کم انتخابات، حرکات خشونتطلبانه، اعتصابات، خرابکاری و اخلال در اجتماعات رقبا، عدم تفکیک حریم خصوصی و عمومی افراد عضو حزب و نظم و انضباط متعصب حاکم بر آنها اشاره کرد.[6]
نظامهای چند حزبی با حزب مسلط
نوع دیگر احزاب فراگیر را میتوان از نظر نوع سیستم انتخاباتی در قانون اساسی برخی از کشورها بررسی کرد که در راستای تشکیل نوعی سیستم حزبی به موازات اهداف خود عمل میکند، بهطوریکه انتخابات مبتنی بر اکثریت یک مرحلهای، نظام دو حزبی را باعث میشود و نظامهای انتخاباتی تناسبی و اکثریت دو مرحلهای به نظام چند حزبی ختم میشوند.
در این بین نوعی نظام حزبی نیز در نظامهای با سنت دموکراسی ضعیفتر رواج دارد که با وجود فعالیت چندین حزب عملا یکی از این احزاب از بقیه نیرومندتر بوده و هیچکدام از احزاب دیگر نه تنها یارای رقابت با آنرا نداشته، توانایی چانهزنی بر سر قدرت با آنرا نیز ندارند و تنها فعالیت احزاب حاشیهای، معطوف به ابراز انتقاداتی از عملکرد دولت، اعتراض به اعمال انتخاباتی دولت و مجلس و فعالیت مطبوعاتی میشود.
این نظام حزبی که تحت عنوان «نظام حزبی مسلط» از آن یاد میشود، گاه ممکن است مانند آنچه در هندوستان میگذرد احتمال قدرت گرفتن برای دیگر احزاب تا حدودی ممکن باشد و یا همچون بسیاری از نظامهای اقتدارطلب کشورهای توسعهنیافته در آفریقا و آسیا، شانس بسیار کمی برای احزاب رقیب حزب مسلط وجود داشته باشد؛ در نتیجه حزب مسلط از تمام ابزارهای خود جهت جلوگیری از به قدرت رسیدن احزاب رقیب استفاده نموده و به هر نحو ممکن به یکهتازی خود ادامه میدهد. [7]
احزاب فراگیر در درون نظام چند حزبی
حاکمیت مطلق حزب بر یک کشور عمدتا ناشی از دیدگاههای ایدئولوژیک است، ولی در شرایط غیر ایدئولوژیک و با روند کاهش شکافهای اجتماعی احزاب فراگیر (catch-all party) متولد میشوند به این معنی که برای کسب پیروزی به جلب حمایت بخشهای مختلف جامعه متوسل میشوند.[8]
در سالهای پس از جنگ جهانی دوم و فروپاشی نظام فاشیستی و متعاقب آن تحولات گستردهی سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در سطح اروپا که به دنبال خود نوعی وفور اقتصادی و پیشرفت صنعتی در بر داشت و با کاهش شکافهای طبقاتی و مشکلات اقتصادی پیشین برای اقشار پایین جامعه از جمله طبقه کارگر که نوعا سطح قابل قبول از زندگی برای آنها و دیگر اقشار جامعه فراهم آورده بود، عملا شعارها و مرامنامههای ایدئولوژیک احزاب پیشین، بنیان گرفته از شکافهای طبقاتی و اجتماعی، دیگر اعتبار و اهمیت قبلی خود را از دست دادند و در حقیقت احزاب جدید ناچار شدند برای ادامهی راه و کسب قدرت که البته با اقبال مردمی و جلب توجه آرای طبقات مختلف مردم به مرام و مسلک خود میسر بود، با فاصلهگیری از شعارهای ایدئولوژیک و جزمگرایی قبلی به سازماندهی نوعی احزاب غیر ایدئولوژیک، عملگرا و با خاستگاه «همه طبقاتی» دست زنند. [9]
در این بین متفکران عناوین مختلفی برای این نوع جدید احزاب بیان کردند که از جمله به "احزاب فراگیر" و "احزاب جاذب" میتوان اشاره کرد. به عبارت دقیقتر ادعای این احزاب بهترین حکمرانی، هدف عمدهی آنها جذب بیشترین آرا و کسب حمایت مردم و روش آنها عملگرایی تام در جهت نیل به پیشرفت و بهبود سطح رفاه طبقات مختلف مردم بود.
خاستگاه این احزاب، شکل تحولیافته سازمان نخبگان موجود در جامعه و یا احزاب توده ارزیابی شد، دولت بدل به منبع مالی اصلی آنها جهت ادامهی حیات شد و عضویت تودهای در آنها کمرنگتر شد. در حقیقت ارزشهای زندگی مادی و لذت هرچه بیشتر برای مردم جایگزین ارزشهای ایدئولوژیک قبلی شده بود. از این رو بود که دیگر آنچه برای تودهها اهمیت داشت نرخ تورم، بیکاری، رشد اقتصادی، محیط زیست و ... بود. احزاب سوسیال دموکرات و دموکرات مسیحی کنونی اروپا، از جلوههای مشخص این احزاب هستند.[10]