كلمات كليدي : اول سموئیل، اول پادشاهی، كتاب مقدس، عهد عتیق، عهد قدیم، انبیای متقدم
نویسنده : هادی جهانگشای
سموئیل یعنی مسموع از خدا[1]، یکی از بزرگترین رهبران اسرائیل میباشد. زنی به نام حنا که از نازایی خود رنج میبرد به سرزمین شیلوه رفته و از خداوند فرزندی طلب کرد. خدا به درخواست حنا جواب داده و عیلوه نیز او را مطمئن ساخت که صاحب فرزند خواهد شد. سموئیل در کوه افریم واقع در شمال شرق اورشلیم متولد گشت. مادرش طبق نذری که کرده بود او را در زمان کودکی به شیلوه نزد عیلوه برد تا خدا را خدمت کند. او آخرین داور و اولین نبی بعد از موسی محسوب میشد.[2] کتاب اول سموئیل نهمین کتاب از عهد عتیق و از مجموعه کتب انبیاء متقدم به شمار میرود.
علت نامگذاری و نویسنده
در مورد علت نامگذاری به این نام اقوال زیادی مطرح است. مستر هاکس میگوید: وجه تسمیه آن به اسم سموئیل از این جهت است که در کتاب اولین آنچه را که اختصاص به ایام سموئیل داشته نوشته شده است.[3] برخی هم اول و دوم سموئیل را کتاب واحدی دانستهاند. تقسیم این کتاب به دو کتاب مجزا در ترجمه سپتواجنت(ترجمه یونانی عهد عتیق) انجام گرفته و بعد از آن این تقسیمبندی توسط جروم(ترجمه لاتین ولگیت) و در ترجمه جدیدی ادامه یافت.[4]
در مورد نویسنده کتاب نیز اختلافات فراوانی وجود دارد. قاموس کتاب مقدس نویسنده این کتاب را سموئیل[5] و برخی هم، از آنجا که این کتاب هیچ نشانهای از نویسندۀ خود ارایه نمیکند نویسندۀ قطعی آن ناشناخته میدانند. بعضی زابود پسر ناتان نبی را که به عنوان «دوست خالص پادشاه(سلیمان)»، معرفی شده، نویسنده آن میدانند.[6]
در مقابل، سنت یهود، «سموئیل» را نویسنده این کتاب میداند. نقدی که بر آن وارد است اینکه بخشی از کتاب اول سموئیل و تمام کتاب دوم به حوادث پس از سموئیل اختصاص دارد. در تلمود آمده که این کتاب تا ماجرای فوت سموئیل به وسیله فرد او و دنباله آن به وسیله دیگران نوشته شده است. برخی نیز به جهت نقل یک حادثه به گونههای متفاوت، چنین استنباط میکنند که باید از چند منبع جمعآوری شده باشد.[7] اسپینوزا میگوید: «اما کتاب سموئیل، لزومی ندارد که زیاد در آنها توقف کنیم، زیرا حکایتی در آن کتاب تا مدت طولانی بعد از مرگ سموئیل ادامه دارد. اما مایلم به این واقعیت توجه دهم که این کتاب چندین قرن بعد از مرگ سموئیل نوشته شده است...».[8]
محتوا
این کتاب با تولد سموئیل آغاز شده و دوران جوانی و دعوت سموئیل را بیان میکند(باب1-3). در بابهای 4 تا 6 نحوه تصرف تابوت عهد و پس از آن نابودی چند شهر فلسطین توسط بنیاسراییل را توضیح میدهد. در این آیات عقاید خرافی بنیاسراییل نسبت به تابوت عهد را آشکار میسازد. بنیاسراییل بر این بود که در اختیار داشتن تابوت عهد، خودبهخود پیروزی ایشان را بر دشمنان تضمین میکند.[9] بابهای 8 تا 12 شرح پیدایش و برقراری پادشاهی در بنیاسراییل است.
محققین در مطالعه این بابها حضور تضاد یا تنشی را در وضع سلطنت خاطرنشان میسازند؛ از طرفی خدا به سموئیل فرمان انتخاب پادشاه را میدهد(7:8،9،22 و 16–17 و...) و از طرف دیگر درخواست آنان مبنی بر داشتن پادشاه به معنای ترک حاکمیت خداوند محسوب میگردد(7:8 و 19:10...).
سموئیل امور بنیاسراییل را به خوبی اداره میکرد. با این حال بنیاسراییل از او خواستند که پادشاهی برای آنان معین کند؛ او با این کار مخالف بود. سموئیل قوم خود را در مصفه جمع و در آنجا مجدداً قوم را از تقاضای گناهآلود داشتن پادشاه آگاه کرد(10–11–19). سموئیل انتخاب پادشاه را با روش قرعهکشی هدایت کرد. قرعه به نام شائول درآمد و او در جمع به عنوان منتخب خدا معرفی شد(24:10).
شائول بلافاصله اداره سلطنت را به دست نگرفت و برای کار در مزارع، خود به خانه بازگشت. هنگامی که ساکنین یابیش، جلعاد مورد تهدید ناحاش عمونی قرار گرفتند. شائول برای دفاع از ایشان به پا خواسته و لشکری را جمعآوری کرد و باعث پیروزی بنیاسرائیل شد. او رسماً سلطنت خود را در جلجال آغاز کرد.[10] شائول در ابتدا خوب عمل نمود اما به تدریج از خدا دور شده، نافرمانی را آغاز کرد و خدا هم او را رها ساخت![11]. کتاب مقدس چگونگی برکناری شائول را با این ادبیات میآورد: «و کلام خداوند بر سموئیل نازل شده گفت: پشیمان شدهام که شائول را پادشاه ساختم زیرا از پیروی من برگشته و کلام مرا برنیاورده»(10:15،11).[12]
بقیه ماجرای کتاب اولسموئیل مدح انتخاب داود به عنوان جانشین شائول و توصیف مسیری طولانی است که داود برای در دست گرفتن سلطنت آماده میکند. کتاب مقدس در مورد جنگهای داود میگوید: «پس داود بر فلسطینی با فلاخن و سنگ غالب آمده، فلسطینی را زد و کشت و در دست داود شمشیری نبود ...»(50:17،51).[13]
بعد از اینکه داود با کشتن قهرمان فلسطینی به نام جلیات محبوب بنیاسرائیل گشت شائول به او حسد میورزید و آتش این حسد هر روز برافروختهتر گردید تا اینکه شائول کمر به قتل داود بست! داود گریخت و شائول او را تعقیب کرد. در جنگ و گریز، داود چندین بار فرصت قتل شائول را پیدا میکند اما او را نمیکشد. و شائول با اینکه بر این امر مطلع میشود باز هم دست از مقصود خود برنمیدارد؛ تا اینکه سموئیل نبی وفات مییابد و شائول در جنگ با فلسطینیها کشته میشود.
کتاب اولسموئیل با 31 باب در اینجا به پایان میرسد.