دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

ایمان Faith

No image
ایمان Faith

كلمات كليدي : ايمان، مسيحيت، نهضت اصلاح، سنت، پروتستان، كليساي كاتوليك

نویسنده : محمد صادق احمدي

یکی از تأکیدات مهم ادیان، تسلیم در برابر آموزه‌ها و تعالیم موجود در آنهاست. چنانکه در نخستین آیات قران کریم آمده است:

«کسانى که به نادیده و غیب باور دارند و نماز را بپا می‌دارند و از آنچه روزیشان کرده‌ایم انفاق می‌کنند. و کسانى که بآنچه بتو و پیش از تو نازل شده ایمان می‌آورند و بدنیاى دیگر یقین دارند.»[1]البته در کنار این آیات، آیات پرشمار و روایات بسیاری مبنی بر لزوم ایمان وجود دارد و خداوند نیز در جای‌جای قرآن مخاطبانش را با صفت "مؤمنان" می‌خواند.

این امر در دیگر ادیان و بویژه در مسیحیت نیز بروشنی دیده می‌شود.برخی از آیات موجود در کتاب مقدس و بویژه عهد جدید بروشنی حکایت از اهمیت ایمان و شان والای آن در کلیسای مسیحی دارد. از جمله:

«پس به ایشان گفت:در تمام عالم بروید و جمیع خلایق را به انجیل موعظه کنید.هر که ایمان آورد و تعمید یابد، نجات یابد؛ اما هرکه ایمان نیاورد بر او حکم خواهد شد»[2]

و نیز «پس به توما گفت:انگشت خود را به اینجا بیاور و دست‌های مرا ببین و دست خود را بیاور و بر پهلوی من بگذار و بی‌ایمان مباش، بلکه ایمان دار. توما در جواب گفت:ای خداوند من. عیسی گفت: ای توما بعد از دیدنم ایمان آوردی. خوشا به حال آنان که ندیده ایمان بیاورند»[3]

این آیات و آیاتی از این دست که به وفور در سخنان عیسی و رسولان یافت می‌شود نشان از جایگاه مهم ایمان در کلیسای مسیحی دارد. در ادامه به جایگاه الهیاتی ایمان و سیر تاریخی آن در کلیسای مسیحی پرداخته می‌شود.

دائرة‌المعارف کاتولیک ایمان را اینگونه تعریف می‌کند:ایمان به معنای باور به خدا و پذیرش وحی او به عنوان حقیقت است.[4]اما همین ایمان در کاربردهای گوناگونی که در کتاب مقدس دارد، معانی متفاوتی نیز پیدا می‌کند. به همین منظور ایمان را در عهد قدیم و جدید جداگانه مورد واکاوی قرار می‌دهیم.

 

ایمان در عهد قدیم

در متون عهد قدیم، ایمان به معنای عملی است که در آن برنامه خدا برای آینده پذیرفته می‌شود و وعده‌های او با اطمینان مورد باور مؤمنان و قوم برگزیده قرار می‌گیرد.[5]

در میان یهودیان زمان ظهور عیسی و کمی پیش از آن، ایمان البته به این معنا هرگز کاربردی نبود.زیرا یهودیان اعم از فلسطینیان و هلنیست‌ها در این دوره ایمان را کناری نهاده بودند و آن را مربوط به تاریخ گذشته خود می‌دانستند. علاوه بر این ایمان را مربوط به آینده و تحقق وعده‌های "مسیحایی و آخرتی" الهی نیز می‌پنداشتند.

به نظر "یوسفوس" ایمان به خدا به معنای اعتماد به خدا بود و برای "فیلو" ایمان در یک چهارچوبه یهودی هلنیستی معنا می‌شد. از نظر فیلو ایمان به معنای اعتقاد به یک خدا و اعتماد به مشیت او بود.[6]

 

ایمان در عهد جدید

در عهد جدید، ایمان ارتباط تنگاتنگی با تاریخ نجات انسان دارد.باور داشتن به مسیح برای شخص مومن به این معناست که عیسی و حوادث زندگی او را بپذیرد و به آنها ایمان داشته باشد. یعنی مرگ، رستاخیز عیسی و عروج او به آسمان را باور داشته باشد.[7]

البته علاوه بر اناجیل، کاربرد ایمان در رساله‌های پولس قدیس نیز به وفور به چشم می‌خورد.یکی از مهمترین توصیه‌های پولس در رابطه با ایمان به باب یازدهم از رساله او به عبرانیان مربوط می‌شود:

«پس ایمان، اعتماد بر چیزهای "امید داشته شده"است و برهان چیزهای نادیده، زیرا که به این برای قدما شهادت داده شد.به ایمان فهمیده‌ایم که عالم به کلمه خدا مرتب گردید... لیکن بدون ایمان تحصیل رضامندی او محال است، زیرا هرکه تقرب به خدا جوید لازم است که ایمان بیاورد بر این که او هست و جویندگان خود را جزا می‌دهد.»[8]

ایمان که در عهد جدید در موارد زیادی تکرار شده است بیشتر دو کاربرد عمده را مد نظر قرار داده است:

1-   ایمان به دین مسیح و ملکوت خدا که به مقدسین داده شده است:

«که به او فیض و رسالت را یافتیم، برای اطاعت ایمان در جمیع امتها به خاطر اسم او»[9]

2- ایمان به معنای عملی که انسان را توانمند می‌سازد تا به صداقت انجیل و شخص عیسی مسیح معتقد شود و به نجاتی که مسیح برای انسان به ارمغان می‌آورد اعتماد کامل داشته باشد. این کاربرد دوم بویژه در رسائل پولس رسول به چشم می‌خورد:[10]

«زیرا که از انجیل مسیح عار ندارم چونکه قو‌ّت خداست برای نجات هرکس که ایمان آورد او‌ّل یهود و پس یونانی»[11]

 

اجزاء ایمان

از نظر عهد جدید، ایمان دارای چهار جزء می‌باشد:

1- اعتقاد راسخ و اعتماد به مسیح مصلوب و قیام کرده به عنوان خداوند و نجات دهنده. (رومیان 1: 17)

2- بازگشت حقیقی بسوی خدا با اندوه و غم واقعی. (اعمال رسولان 17: 3)

3- اطاعت از عیسی مسیح و کلام او به عنوان راه زندگی.

4- وقف قلبی و پیوند به عیسی مسیح.[12]

 

نتایج ایمان

الهی‌دانان مسیحی برای ایمان فواید متعددی ذکر کرده‌اند؛ اما در مجموع، سه نتیجه‌ی عمده را برای ایمان شمرده‌اند:[13]

*اقناع فهم: در این معنا ایمان عبارتست از قبول صدق آنچه خدا وحی کرده، صرفا بدین دلیل که خدا آن را وحی کرده است.[14]

*تسلیم اراده:این بدین معناست که ایمان باید دربردارنده نوعی تسلیم باشد که انگیزه‌ی آن نوعی ارزشِ شناخته‌شده است که به عنوان ضمانت در شخص دیگری درنظر گرفته می‌شود. به این معنا ایمان دینی، پاسخی است به خدا که مبتنی بر اعتماد به خداست.[15]

*اعتماد قلبی:این فقره همان نکته‌ای است که پولس رسول به صراحت در رساله به عبرانیان گوشزد می‌کند و مهمترین نتیجه ایمان است.[16]

 

اعتقادنامه ها و سنت

یکی از موضوعات اساسی ایمان مسیحی، اعتقادنامه‌ها، به عنوان یکی از مهمترین اجزاء سنت، هستند. این اعتقادنامه‌ها هنگامی پدیدار شدند که چالشهای اعتقادی و ایمانی در میان مسیحیان پدیدار شد و مسیحیان نمی‌دانستند که دقیقا به چه چیزی باید مومن باشند و راست‌کیشی و بدعت چگونه تعریف می‌شوند.

معادل انگلیسی اعتقاد‌نامه، کلمه‌ی Creedاست که از لغت لاتین Credo به معنای «باور دارم» گرفته شده و از آن رو به این نام خوانده می‌شود که در زمان صدور اعتقادنامه‌ها ، در آغاز هر یک از بیانیه‌های رسمی کلیسا، عبارت "اعتقاد دارم " به کار می‌رفت.

اعتبار اعتقادنامه‌ها را اکثر اهالی کلیسا پذیرفته‌اند و اما در این میان، برخی گروه‌های بنیادگرای پروتستان هستند که اعتبار رسمی اعتقادنامه‌ها را رد کرده‌اند و معتقدند که هیچ اعتقادنامه‌ای غیر از کتاب مقدس وجود ندارد.[17]

اعتقادنامه‌ها از آنجا دارای اهمیت اساسی می‌شوند که بدانیم "ارکان ایمان" مسیحی در آنها بیان شده است.اعتقادنامه‌های رسولان، نیقیه، قسطنطنیه، افسس، کالسدون و ... از مهمترین اعتقادنامه‌ها هستند که مشتمل بر موضوعات ایمان مسیحی بوده و در قرون دوم، چهارم و پنجم تدوین شده‌اند.

قسمتی از ابتدای اعتقادنامه نیقیه که در آن برخی از مهمترین موضوعات ایمانی بیان شده‌اند، از این قرار است:

«من به خدای واحد، پدر قادر مطلق، خالق آسمان و زمین و همه امور محسوس و نامحسوس ایمان دارم.به خداوند عیسی مسیح، تنها پسر مولود خدا ایمان دارم...»[18]

 

ایمان و نهضت اصلاح دینی

در قرن شانزدهم، اختلافات موجود میان اصلاح گران و کلیسای کاتولیک، سبب تشکیل کلیسای پروتستان گردید.یکی از مهمترین موارد این اختلافات بحث درباره ایمان و پرسش از ماهیت "ایمان آمرزشگر" بود.

مساله آمرزیدگی در ابتدای نهضت اصلاح به یک مسأله مهم تبدیل شده بود و اهمیت آن بیشتر به رویکرد خاص لوتر از این آموزه بازمی‌گشت. پیش از توضیح این آموزه باید به پیش‌زمینه‌های تاریخی آن رجوع کرد.

در قرن پنجم میان آگوستین و پلاگیوس نزاعی سخت درگرفت.در این نزاع بحث بر سر این بود که اعمال نیک در نجات انسان دخیل هستند یا نه؟ آگوستین که خود، زندگی در گناه را تجربه کرده بود -و به ناگاه و با یک تجربه شخصی مومن شده بود -معتقد شد که انسان و اعمال نیکش در نجات هیچ فایده‌ای ندارند و این فیض خداست که شامل حال هرکس شود برای نجات او کفایت می‌کند.

اما در طرف مقابل پلاگیوس که از بی اخلاقی شدید موجود در جامعه رنج می‌برد؛ یکی از عوامل این امر را در همین دیدگاه آگوستین می‌دانست. بنابراین به مبارزه با این اعتقاد برخاست و روی اعمال انسان تاکید کرد. او با شور و حرارت به مانویت و شرک که هنوز دامن‌گستر بود و نیز به مسیحیت رسمی و لاقید در جامعه مرفه رومی حمله می‌کرد.[19]

پلاگیوس معتقد بود که سرشت انسانی، ذاتاً گناه آلود نیست.گناه آدم، تنها به خودش آسیب رساند نه به همه نسل انسانی.آدم صرفا نمونه‌ای از گناه را عرضه کرد که به تقلید منجر شد؛ نه عیبی که به وسیله همه به ارث برده شود. بنابراین هر کودکی با توانایی انتخاب راه درست متولد می‌شود. انسان، اگر درست انتخاب کند، می‌تواند بدون گناه زندگی کند و این امر حتی قبل از ظهور مسیح هم بود.[20]

این نزاع در همان زمان با دخالت قدرت‌ امپراتور برطرف شد؛ اما اکثر امپراتوران و پاپ‌های بعدی پلاگیوسی یا نیمه پلاگیوسی بودند.

 

لوتر و مسأله‌ی ایمان

در زمان لوتر نیز این پرسش دوباره به محور مباحث الهیاتی بازگشت.این سؤال اولیه بار برای خود لوتر پیش آمد و او را به فکر فرو برد که آیا اعمال انسان در نجات وی مؤثر هستند یا نه؟

نکته دیگری که فکر وی را مشغول کرده بود، آیین توبه بود که باید برای بخشش نزد کشیش اعتراف انجام می‌شد و یا مبلغی پول برای جلب رضایت خدا پرداخت می‌شد.

به هر حال لوتر پس از انجام عبادات بسیار و زندگی رهبانی، در این اندیشه فروغلتید که اگر بنا باشد خدا با عدالت خود بر بندگان رفتار کند با توجه به گناهان بندگان همگی راهی جهنم خواهند بود.بنابراین بمرور از عدالت خدا متنفر شده بود.این امر ادامه داشت تا اینکه در اوج آشفتگی در مناره دیری آگوستینی مکاشفه‌ای برایش روی‌داد.

پس از این مرحله او معتقد شد که آمرزیده‌شدن به سبب اعمال انسان نیست؛ بلکه فیض و لطف خداست و انسان تنها دریافت‌کننده آن است. پس از این مرحله "ایمان" که از فیض خداست سبب اتحاد مومن با مسیح می‌شود.

در نتیجه مسأله دوم نیز حل میشود که دیگر نیازی به پرداخت پول و اعتراف نزد کشیش برای ایجاد رابطه با خدا و در نهایت نجات‌یافتن نیست؛ بلکه هر کسی که مشمول فیض خدا شده است می‌تواند مستقیما با خدا رابطه داشته باشد.

 

دیدگاه تسوینگلی

تسوینگلی بر خلاف لوتر، مخاطب خود را فرد فرد مسیحیان نمی دانست بلکه به فکر اصلاح جامعه بود و اصلا دغدغه ای درباره آمرزیدگی نداشت.[21]

مارتین بوسر

مارتین بوسر نیز برای جبران برداشتی که از تعلیم لوتر درباره آمرزیدگی می شد و سبب ضعف و سستی اخلاقی می شد؛ آموزه "آمرزیدگی مضاعف" را مطرح کرد به این معنا که یک آمرزیدگی پیش از ایمان است و آن همان فیض خداست که لوتر تعلیم داد. دیگری آمرزش پس از ایمان است که همان اطاعت از اراده الهی است.

 

کالون

کالون نیز معتقد بود که ایمان موجب اتحاد مومن با مسیح است و نتیجه این اتحاد آمرزیدگی و تولد دوباره مومن برای مسیح‌گونه شدن است. این مساله بخوبی نشان می‌دهد که رهبران تفکرات یکسانی در این مورد نداشتند.

این مساله برای کلیسای کاتولیک مهم بود و در "شورای ترنت" نسبت به آن به شدت جبهه‌گیری کرد و آنگونه که برخی ادعا کرده‌اند مهمترین ثمره شورای ترنت تبیین "آمرزیدگی با ایمان"از دیدگاه کاتولیک و مخالفت با لوتر بود.[22]

مقاله

نویسنده محمد صادق احمدي
جایگاه در درختواره ادیان ابراهیمی - مسیحیت

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

فردریک شلایر ماخر Friedrich Schleiermacher

فردریک شلایر ماخر Friedrich Schleiermacher

معمولا هر پدیده سنّتی وقتی با یک جریان جدید مواجه شود، اگر باهم هم‌خوانی نداشته باشند، هیچ‌یک، دیگری را نمی‌پذیرند و هر دو نافی هم می‌شوند. در بررسی تاریخ کلیسا، اعم از کاتولیک و پروتستان، نیز دقیقا به‌همین تقابل می‌رسیم؛ تقابل دیدگاه‌های سنّتی و مدرن.
No image

ماروزیا MAROZIA

ششصد و شصت و شش

ششصد و شصت و شش

No image

همیستکان hamestakan

پر بازدیدترین ها

No image

معجزات عیسی

مریم مقدس  Saint Mary

مریم مقدس Saint Mary

No image

کتاب مقدس Bible

Powered by TayaCMS